#


نمونه ای از فیلم های ملودرام

ملودرام
29 آوریل 2017 بدون نظر 1603 بازدید

نمونه ای از فیلم های ملودرام

نمونه ای از فیلم های ملودرام

فیلم “اقیانوس پیما” 1931 اثر ویلیام ک.هوارد از این لحاظ نمونه است. این فیلم یک ملودرام بسیار عادی بود ولی از دقیقه اغاز ان طرز کار و هیجان لحظات لنگر برداشتن کشتی به نحو زیبایی نشان داده شده است. اما بدبختانه همین که کشتی از جوش و خروش می افتد جوش و خروش داستان نیز فروکش می کند.

و کارگردان برای روشن کردن همه نکات ان از گفتگو استفاده می کند. اما سینماگران به تدریج متوجه این نکته می شدند که هنر سینما نمی تواند تنها بر کلمات متکی باشد.اختلافی که با امدن فیلم ناطق در هنر سینما پدید امد.

در هیچ جا به اندازه فیلمهای کمدی اشکار نبود اما در این زمینه به زودی تعادلی ایجاد شد که برای سینما گران در همه زمینه ها مفید بود. البته پیش از امدن صدا کمدی یک زمینه کاملا تصویری بودکه بر کارکتر و شوخی جسمانی تکیه داشت. نوشته های فیلم خاصه انها که کاراکتری را معرفی می کردند ممکن بود شوخی امیز باشند.

دیالوگ ها

“مثلا: مخش ابکی بود. زمستانها یخ می بست و همه چیز از یادش می رفت.” در کمدیهای دهه پس از 1930 حتی ممکن بود حاضر جوابیهایی هم گنجانده شود. مثلا ویل راجرز در کمدیهای صامت خود شوخیهای لفظی خاص خود ه کار می برد.

اما جالب است که راجرز در دوره ی صامت هرگز به اندازه دوره ی ناطق محبوبیت نداشت. در فیلم ناطق شوخی فورا از تصویر به لفظ منتقل شد و گروه کثیری بازیگر کمدی تازه که غالبا از تئاترهای نیویورک و تماشاخانه های بازاری امده بودند.

با جار وجنجال وارد استودیوها شدند. برادران مارکس اد وین وهولتز ادی کانتور .و.ک .فیلدز، جیمی دورانته، فرانک مورگان بابی کلارک ،چارلی راگلز وسپس بوب هوپ همه به هالیوود امدند زیرا که شیرین زبان وحاضر جواب بودندد.

کیتون ولوید و هاری لنگدون وریموند گریفیث با به کارهای اداری استودیوها پرداختند. یا یکسره برکنار شدند .درعین حال بازیگران نسبتا خرده پایی مانند لورل وهاردی ، ادوارد اورت هورتون و جو براون ناگهان به مقام ستارگی رسیدند. علت این بود که این بازیگران روی صحنه تئاتر تربیت شده بودند و می توانستند حرف بزنند.

داستان باسترکیتون

از این حیث نمونهن است. پیش از 1930 وی بیش از همه بازیگران کمدی کارخانه متروگلدوین مایر مزدمی گرفت .پس از 1930 وی همراه جیمی دورانته در چند فیلم کمدی شرکت داده شد. اسما کیتون ستاره فیلمها بود؛ اما توفیق فیلمها به واسطه وجود ذورانته بود.

به طوری که کارخانه صبر کرد تا مدت قرارداد کیتون به سر امد وانگاه اورا رها کرد. کیتون خود را به .عنوان یک بازیگر دوره ی صامت با چهره ای منجمد شناسانده بود. سبک دورانته سبک واتشین بود. فیلم ناطق به امثال دورانته نیازمند بود نه به امثال کیتون .
اما همه ستارگان صحنه تئاتر بر پرده سینمای ناطق خوب از کار در نیامدند. حتی ادی کانتورکه در تئاتر و رادیو واخیرا تلویزیون توفیق یافته است بر پرده سینما هرگز مورد استقبال واقع نشد. ستارگان رادیو مانند اموس وفرد الن وکیت اسمیث هنگامی که بر پرده سینما ظاهر می شدند شکست می خوردند.

صداها

ادمهایی که چون صدایشان در اتاق پذیرایی از رادیو شنیده می شد میلیونها تن از مردم را تحت تاثیر قرار می دادند در سالن سینما نمی توانستند در همان مردم تاثیر کنند.اما از طرف دیگر برادران مارکس و.و.ک.فیلدز و ویل راجرز وبوب هوپ و جیمی دورانته و ماری در سلسر از حیث صدا و شخصیت کیفیت خاصی داشتند که در تماشاگران سراسر جهان تاثیر می کرد.

شوخی انها لفظی بود اما در عین حال یک جنبه تصویری نیرومند نیز داشتند. مشکل می توان راجرزو ماری درسلر را بدون حرکات خاص انها به خاطر اورد جیمی دورانته اتش پاره ای بود که هر حرکتی را انقدر بزرگ می کرد که ان حرکت فی نفسه به صورت مسخره ای در امد. بوب هوپ که بر اثر سالها بازی درصحنه تئاترهای سیار کار کشته شده بود. به همراه هر لفظی که بر زبان می اورد با چشم وابرو ولب و دست بازی می کرد.

برگرفته از تاریخ سینما ، نویسنده:ارتور نایت ، ترجمه:نجف دریا بندری

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *