#


اتش بس موقت پس از سال 1920

اتش
2 می 2017 بدون نظر 2145 بازدید

اتش بس موقت پس از سال 1920

اتش بس موقت پس از سال 1920

در سراسر دهه ی پس از 1920 میان فون اشترو هایم وتهیه کنندگان اتش بس موقت بر قرار بود. این “همه کاره” اطریشی ابتدا در جنگ جهانی اول به عنوان بازیگر جلب توجه کرد، ودر چندین فیلم از جمله “دلهای جهان” 1918 در نقش یک افسر پروسی هرزه وسنگدل که عینک یک چشمی می زد ظاهر شد. هنگامی که با فیلم “شوهران کور” 1919 به کارگردانی پرداخت باز در نقش دلخواه خود ظاهر شد که عبارت بود از “مردی که انسان دوست می دارد از و نفرت داشته باشد” یعنی حادثه جویی شیاد و زن فریب.
فنون اشتروهایم در نقش افسر اطریشی که زن خسته و سنگدل یک تاجر امریکایی را اسیر خود می کند اشکارا این نظر را مطرح کرد که زن شوهر داری که شوهرش از کثرت مشغله وقت عشقبازی با اورا ندارد کاملا حق داردکه محبت را از جای دیگر به دست اورد. این نظر که یکی از نخستین تظاهرات اخلاق پس از جنگ در زمینه فیلم بود کسان بسیاری را حیرت زده کرد ولی کسان بیشتری را خشنود ساخت.جاروجنجالی که درباره ی این فیلم به راه افتاد ان را یکی از پر فروشترین فیلمهای سال ساخت.

فیم “شوهران کور”

توفیق یافتن فیم “شوهران کور” باعث شد که کارخانه ی “یونیورسال” دست اشتروهایم را در ساختن فیلم “جواز عبور شیطان ” 1920 و”زنان ابله” 1921 بیشتر باز بگذارد. این دوفیلم در حقیقت موضوع و صحنه های فیلم نخستین را از نو نشان می دادند. در همه ی این فیلم علاقه شدید کارگردانی بهواقعی بودن جزئیات محیط داستان به چشم می خورد.گفته اند که اشتروهایم دستور داد که چند اتاق هتل را که هر یک به مدت کوتاهی در فیلم دیده می شوند با دقت تمام سیم کشی کنند.

همچنین در فیلم دیگری برای ساختن مدالهای افسران یک کشور خیالی ده هزار دلار صرف کرد، و دستور دادکه تاج سلطنتی ان کشور خیالی را روی لباس زیر بازیکنان فیلم گلدوزی کنند، و فیلمبرداری صحنه ی پر خرجی را انقدر وعطل کرد تا دودی که از زاویه یک بخاری بر می خواست به شکلی که او می خواست در امد.وی چنین استدلال می کرد که این گونه دقایق و جزئیات ممکن است از لحاظ جسمی تاثیری در صحنه نداشته باشد ولی در ایجاد احساس و محیط دلخواه موثرند.

فیلم”چرخ وفلک”

هنگام ساختن فیلم”چرخ وفلک” 1923 کارخانه بودجه ی نامحدود در اختیار اوگذاشت ولی اشتروهایم شورشرا در اورد ودر نتیجه این فیلم را کارگردان دیگری که به این حد سختگیر نبود به پایان رسانید. با این حال شهرت اشترهایم چنان بود که کارخانه متروگلدوین مایر که تازه تاسیس شده بود، به او اختیار تام داد که هر فیلمی که میل داشته باشد برای ان کارخانه بسازد . داستانی که او برگزید “مک تیگ” اثر فرانک نوریس بود و فیلمی که از ان ساخت عبارت بود از “طمع” 1924 یکی از پیروزیهایی بزرگ رئالیزم امریکایی.
این داستان در سال 1899 یعنی اغاز دوره ی ادبی انتقاد از رشوه گیری وفساد نوشته شده بود وداستانی دور ودراز و پر شاخ و برگ بود درباره ی پول و فسادهایی که از ان بر می خیزد. گویا این داستان نظر اشتروهایم را اندکی پس از امدن اوبه امریکا جلب کرده بود. ورئالیسم خشن وتوصیفهای دقیق نوریس به یک اندازه او را گرفته بود.

اشتروهایم خودش این داستان را برای فیلمبرداری اماده کرد و بر ان شد که ان را صحنه به صحنه وحتی سطر به سطر در همان جاهایی که نویسنده به شکلی چنان زنده وگویا توصیف کرده بود، فیلمبرداری کند به همین جهت بازیگران خود را از استودیو بیرون کشید وبه شهر سانفرانسیسکو که محل داستان بود برد. در انجا ساختمانهای بسیاری را در اختیار گرفت و حتی دیوارهای اتاقها را رداشت تا برای فیلمبرداری از صحنه های درونی جا بازکند. در یک جای داستان صف تشییع کنندگان جنازه ای می بایست در لحظه معینی از جلو پنجره خاصی بگذرند.

اشتروهایم

امدو شد وسائل نقلیه را متوقف کردتا صحنه را چنانچه می خواست فیلمبرداری کند. برای تهیه صحنه پایان فیلم که در “دره مرگ” دوی می داد وی بازیگران اول خود یعنی گیبسون گولند و جین هر شالت را به خود دره برد و چندین روز انها را زیر افتاب سوزان به کار واداشت. هرشالت از این چند روز به عنوان طاقت فرساترین روزهای دوران طولانی بازیگری خود یاد کرده است.
نتیجه مضحک و دردناک این همه کوشش وتلاش بودکه فیلم اشتروهایم هرگز به نمایش گذاشته نشد. وی این فیلم را در 24 حلقه حدود ده ساعت ساخت وبه کارخانه مترو پیشنهاد کرد که ان را در دو قسمت نمایش دهد. کارخانه نپذیرفت فون اشتروهایم فیلم را از نو برید وان را در بیست حلقه حاضر کرد (تقریبا به طول فیلم “برباد رفته” که پانزده سال بعد از همان کارخانه در امد) . باز هم کارخانه نپذیرفت این بار تمام فیلم را از اشتروهایم گرفتند وبه جون ماتیس که از نویسندگان استودیو بود سپردند تا ان را کوتاه تر کند و صورت بازار به ان بدهد. نتیجه عبارت بود از فیلم “طمع” در ده حلقه فون اشتروهایم به هیچ وجه حاضر نشد حتی نگاهی به ان بیندازد.
شاید شکل کامل فیلم را بتوان از راه مقایسه انچه از ان باقی مانده است با کتاب اصلی دریافت. وفاداری اشتروهایم نسبت به کتاب به حدی بود که منظور اودر یکایک صفحه ها اشکار است هر چند که ساختمان داستان و پرورش ادمها در جریان برش مجدد تباه شده است.

اشخاص فرعی

فیلم مانند زن خدمتکار خشنی که سیکار برگ می کشد یا پیر مرد کهنه فروشی که پشت خمیده و چهره ی زشت دارد با توجه به نقشهای بی اهمیتی که از فیلم دارند با دقت و قوتی بیش از حد لازم نشان داده شده اند؛ مگر اینکه انسان به یاد داشته باشد که در شکل اصلی فیلم این ادمها قهرمانان اصلی یک داستان فرعی بوده اند که عبارت بود از داستان گنج مرموز که زن خدمتکار از جای ان اگاه بود.
همچنین فصل غریب وسمبولیک دستهایی که با جامهای طلایی و جواهرات درخشان بازی می کنند و با سایر صحنه های فیلم چنان ناهماهنگ می نماید، در حقیقت قطعاتی است از رویاهای ازمندانه همان پیر مرد. گاهی در نوشته های طولانی که به جای صحنه های حذف شده قرار داده اند ناگهان به اندیشه ها یا حوادثی اشاره می شود که رابطه ی تصویری با فیلم ندارد.

“مک تیگ”

بدتر از همه سقوط خانواده محترم “مک تیگ” از طبقه متوسط به گودال فقر و ذلت وتبدیل “ترینا” که برای شوهرش همسری مهربان بوده است، به صورت زنی شلخته و گدامنش چنان به سرعت روی می دهد که برای تماشاگران قابل قبول نیست.بنابراین جای تعجب نیست که هنوز هم “طمع” یکی از پر ضرر ترین فیلمهای مترو به شمار می اید. این فیلم با صحنه هاییکه نشان نداد تماشاگران را نتعجب و متحیر ساخت. ولی هضم صحنه هایی که نشان داد حتی برای تماشاگران امروز چندان اسان نیست.
هضم این فیلم بدین سبب دشوار است که فون اشتروهایم چنانچه خودش در مقدمه فیلم گفته بود حاضر نشده است “چاپلوسی ” کند و فیلمی بسازد از ان گونه که هر شب تماشاگران سینما را محسور و مفتون می کند. انچه وی به روی پرده اورد. عبارت بود از حقیقت چنانچه اومی دید حقیقتی که در ادمها ومحیط وموضوع داستان نوریس نهفته بود. فیلم “طمع” حتی به صورت بی یال ودم و اشکم خود یکی از سازش ناپذیرترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده است.

از انچه که فون اشتروهایم مقاصد خود را بیشتر در یکایک نماها گنجانیده بود تا در شیوه ی پیوند کردن انها بریدن مقدار زیادی از فیلم نمی توانست مقاصد او را یکسره از میان ببرد و صحنه هایی مانند عروسی مک و ترینا و مجلس ضیافت مسخره امیز پس از ان و نیز صحنه هایی که مک ترینا را ترک می کند و سرانجام او را می کشد چنانست که گویی دست نخورده از نسخه اصلی برداشته اند.

فیلم “طمع”

این است که فیلم “طمع” با انکه شکل نهایی ان به دست مرد دیگری ساخته شده است بازهم نیرو و استعداد درخشان وشخصیت قوی واستوار فون اشترهایم را نشان می دهد .وی به وسیله نماهایی که از فرط قوت ناراحت کننده اند احساس شدیدی از واقعیت روانی مک تیگ وزن خسیس او و دوست بد دل انها مارکوس در بیننده ایجاد می کند.

وواقعی بودن زمینه ی داستان که حتی کوچکترین جزئیات ان از روی حساب تنظیم شده است؛ در تمام لحظات فیلم به ادمها صداقت و ثبات می بخشد. صحنه هایی چون قهوه خانه یقدیمی ،دکان قصابی، بیرون کلیسا در روز یکشنبه صحنه ی ملاقات مک و مارکوس در خانه ای بر فراز کوه هنگامی که مردم در پایین امد و شد می کنند، همه ی اینها “طمع” را به صورت فیلم مستندی در اورده اند که به جای سال 1924 در سال 1900 در شهر سانفرانسیسکو برداشته شده باشد. اما باید دانست که شیوه ی کار فون اشتروهایم از حد اصالت ظاهری صحنه ها قدم را فراتر می گذارند. دکورهای او نقش فعالانه ای در افرینش ادمها و حوادث داستان اودارند.

برگرفته از تاریخ سینما ، نویسنده:ارتور نایت ، ترجمه:نجف دریا بندری

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *