#


قدرت فون اشترن برگ و رشد هنری او در ساخت فیلم

امریکایی
29 آوریل 2017 بدون نظر 947 بازدید

قدرت فون اشترن برگ و رشد هنری او در ساخت فیلم

قدرت فون اشترن برگ

قدرت فون اشترن برگ در مجسم کردن ادمهای بار انداز مهارت اودر به کار بردن صحنه های کثیف وبالاتر از اینها استادی اودر کم و زیاد کردن سرعت برش فیلم و تغییر حالت ان به موازات پیشرفت داستان رشد هنری وتسلط کامل او بر هنر فیلم را اشکار می سازد. بدبختانه میزان فروش “بارانداز های نیویورک” به پای فیلمهای قبلی فون اشترن برگ نرسید. ظاهرا نداشتن ماجرای عاشقانه متداول یا صحنه های هیجان انگیز برای تماشاگران که منتظر دیدن یک فیلم گانگستری دیگر بودند بور کننده بود.

دوراهی بر سر فروش فیلم های وی

در اینجا فون اشترن برگ نیز برسر همان دوراهی قدیمی قرار گرفت که ایا باید فیلمهای هنری کم فروش تهیه کند یا فیلمهای غیر هنری پر فروش.
فون اشترن برگ مدتی بر سر ایندوراهی مردد ماند “اخرین فرمان” 1928 با شرکت امیل یانینگز توانایی اورا در پر کردن ایسه ی استودیو تاکید کرد .”ماجرای لنا اسمیت” 1929 بار دیگر استادی او را در ایجاد محیط داستان وصحنه هایی که دارای زیبایی تصویر بی نظیر بودند اشکار ساخت ولی باید دانست که این توفیقها به قیمت از دست دادن داستان گیرا وتماشاگران فراوان به دست امد. هنگامی که مدت قرارداد او با استودیوی پارامونت به پایان رسید.

فون اشترن برگ با خرسندی پیشنهاد امیل یانینگز را برای کارگردانی فیلم اوبه نام “فرشته ابی” 1930 که در المان تهیه می شد. در ان زمان که بیشتر فیلمها بی حرکت وبا عکاسی بی عمق تهیه می شد، یکی از افریننده ترین فیلمها از کار در امد. “فرشته ابی” در المان بلافاصله گرفت ودر امریکا نیز با انکه مانع زبان در میان بود کمابیش به همان اندازه توفیق یافت ودر بزرگترین شینما ها نشان داده شد.

 

امضای قراردادی جدید

هنگامی که فون اشترن برگ به هالیوود بازگشت قراردادی تازه بست و ستاره ای تازه با خود اورد این ستاره مارلن دیتریش نام داشت که اشترن برگ اورا در المان کشف کرده بود. اشترن برگ مربی دیتریش شد؛ ولی همچنانکه ستاره اقبال دیتریش تابیدن گرفت از ان فون اشترن برگ افول کرد. در سلسله فیلمهایی که اشترن برگ از ان پس ساخت خود وی هر روز بیشتر مجذوب زیبایی تصویرهای خود شد، و چهره ی دیتریش هر روز بهتر از پس تورها و بادبزن ها و پرده ها نمودار گشت.

ان اراستگی و وضوح و بداعتتی که فیلمهای صامت اورا ممتاز می ساخت به تدریج به حیله های عکاسی و خود نمایی مبدل گشت. جان گریر سن در سال 1932 این جمله غم انگیز را درباره او نوشت “وقتی که کارگردانی بمیرد عکاس می شود”.

برگرفته از کتاب  تاریخ سینما نویسنده:ارتور نایت ، ترجمه:نجف دریا بندری

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *