#


سینما و سینما رفتن در دهۀ 1930

سینما
7 ژوئن 2017 بدون نظر 2221 بازدید

سینما و سینما رفتن در دهۀ 1930

سینما و سینما رفتن در دهۀ 1930

ورود فیلم های ناطق به عرصۀ سینما تجربه و برداشت مخاطبان از این هنر را به شدت تحت تأثیر قرار داد . تغییر فیلم ها از صامت به ناطق باعث تعطیلی بسیاری از سینما های خصوصی شد ، اما از سوی دیگر تشکیل ائتلاف های ABC و گومون _ بریتیش ، به اضافۀ محبوبیت سینما در میان مردم ، به رونق سینما سازی منجر شد و در عین حال قیمت بلیت سینما ، پایین ماند . از اواخر سال 1928 ، « سینماهایی کوچک » چون آستوریاس در استریتهان و بریکسستون و فینز بری پارک ، و گراناداز که سیدنی برنستاین در توتینگ و وویل ویچ بنا کرد ظهور کردند .

این سینماها به پیروی از معماری سینما های آمریکا بزرگ و تودرتو بودند ، غالباً سبک موری یا شرقی یا کاتدرال های گوتیک را داشتند و طراحی شان به شکلی بود که به تماشاگران « همان رمانسی را که خواهانش هستند » بدهند . سینماهای زنجیره ای ادئون که اسکار دویچ در میانۀ دهۀ 1930 تأسیس کرد حال و هوای دیگری داشتند . این سینماها بر خلاف سینماهای « کوچک » سبکی متحدالشکل و با شکوه داشتند ؛ بناهایی معظم با کاشی های کرم رنگ ، پرده های بزرگ ، نئون های قرمز رنگ و نورافکن هایی بودند که در شب روشن می شد ، و به طور کلی طراحی ایستگاه های زیر زمینی جدید لندن را که غالباً در همسایگی شان بود به یاد می آوردند.

دهۀ 1930

علی رغم کاهش تولیدات صنعتی دورۀ بهبود کلی سطح زندگی بود . ظاهراً در آن زمان بی کاری تأثیر چندانی بر تعداد سینمارو ها نداشته است . غالب تماشاگران را انگلیسی های فقیر طبقۀ کارگر و مردان و زنان ( مخصوصاً بعد از ظهر ها ) شهری تشکیل می دادند ، و توزیع کنندگان فیلم ها نظر زنان را به عنوان راهنمایی برای رسیدن به سود بیشتر با دقت مد نظر قرار می دادند .

پژوهش های معاصر حاکی از آن هستند که جذابیت سینما در آن زمان از آنجا ناشی می شده است که مکانی برای گریز از واقعیت زندگی روزمره ، معاشقه و برقراری ارتباطات اجتماعی به شمار می رفته است ( مردم می توانستند دربارۀ آنچه می دیدند صحبت کنند ) دیگر سرگرمی مهم این تماشاگران واریته بود که چند تن از معروف ترین ستارگان سینمایی کشور در دهۀ 1930 شهرت خود را از آن داشتند .

افرادی چون گریسی فیلدز ، جورج فورمبی ، ویل هی ، فرانک رندل ، سیدفیلد ، تامی ترایندر ، کریزی گنگ از این دسته اند . دنیای سینما و دنیای واریته پیوند نزدیکی با هم داشتند ؛ برخی از سینماهای زنجیره ای دارای سالن هایی برای اجرای ورایته و برخی دیگر دارای نمایش های مخلوط « سینما _ واریته » بودند .

« سوپری »

هم زمان با پیش رفتن این دهه سینما سازی و سینما رفتن در حومۀ شهر لندن که بیشتر محل زندگی طبقه متوسط بود افزایش یافت . غالب سینماهای « سوپری » که در وست اند ، حومه ی لندن ، و دیگر شهرهای مهم بریتانیا ساخته شد کافه و سالن رقص داشتند و گاهی ارکسترهای پام کورت جنب آنها قرار داشت ، و این سینما رفتن را به تجربه ای بسیار متنوع تر تبدیل کرد .

و افزایش کمی تعداد سینماها بیانگر این بود که دیگر مانند کافه یا کلیسا در هر محله ای سینما وجود خواهد داشت ، و بخش وسیع تری از جمعیت کشور از آن بهره مند خواهد شد . هدف از سینما رفتن براساس طبقات جامعه متفاوت بود ، به طوری که فردی در سال 1936 چنین اظهار کرده است :
براساس قانونی نانوشته ، در شهری کوچک سینمای طبقۀ متوسط از سینمای طبقۀ کارگر جداست . افراد طبقۀ متوسط به سینما می روند تا پیش از دو چیز فیلم ببینند ، اما افراد طبقۀ کارگر به سینما رفتن عادت کرده اند و سینما را نوعی باشگاه تفریحات می دانند . ذوق و سلیقۀ این دو بخش جامعه نیز با یکدیگر تفاوت دارد : افراد طبقۀ کارگر فیلم های کمدی را بیش از هر فیلمی دوست دارند ، و تقریباً تمامی آنها از دیدن فیلم های ترسناک لذت می برند .

تماشاگران

به طور کلی تماشاگران متعلق به طبقۀ کارگر فیلم های آمریکایی رابه فیلم های انگلیسی ترجیح می دادند ، چرا که به نظر آنها فیلم های انگلیسی اعیانی و کند و بی هیجان می آمد .
با این حال در همان دهۀ 1930 در مناطقی فیلم های انگلیسی بیشتر به دلیل امکاناتی که صدای هم زمان فراهم کرده بود جاذبۀ فراوان و خاص خود را داشت . در همان زمان در ایالات متحد تکنولوژی صوتی به ژانرهای کهن جان تازه می بخشید و ژانرهای جدیدی همچون موزیکال ، فیلم گانگستری و کمدی اسکروبال ایجاد می کرد .

در بریتانیا ، ورود صدا به سینما باعث تولید سه نوع فیلم سینمایی شد : سینمای تعلیق آلفرد هیچکاک ؛ کمدی موزیکال ، مخصوصاً کمدی های محبوب جسی متیوز ، گریسی فیلدز ، ویل هی ، و جرج فورمبی ؛ و فیلم های حماسی تاریخی یا امپراطوری که چشم گیرترین آنها از آن شرکت لاندن فیلمز الکساندر کوردا بود .
دورۀ پر بار فیلمسازی آلفرد هیچکاک در بریتانیا از سال 1925 تا سال 1939 به طول انجامید . او در طی این سال ها بیست و دو فیلم از پنجاه و سه فیلمش را ساخت که تهیه کنندۀ آنها یا گومون _ بریتیش وگینز برافیلمز بود و یا بریتیش اینترنشنال پیکچرز ، هیچکاک مهم ترین و گران ترین کارگردان انگلیسی دهۀ 1930 بود . موفقیت و محبوبیت فیلم های او در نزد تماشاگران باعث شد که او در محیطی که معمولاً تهیه کنندگان حرف اول را می زدند تا حد زیادی مهار فیلم هایش را از نظر هنری در دست بگیرد .

هیچکاک

در تریلر های انگلیسی هیچکاک ویژگی هایی هست که بعدها در فیلم های پختۀ آمریکایی او تکرار شد : شمایل نگاری اشیایی چشم گیر ( چون چون چاقو ، گردن بند ، تابلوی نقاشی یک دلقک ) حضور مکرر شخصیت هایی همچون مردی که به اشتباه متهم می شود و زن جوان و جذابی که به مخمصه می افتد ؛ تمهیدات بدیع برای ایجاد تعلیق در روایت به طوری که تماشاگر از شخصیت ها اطلاعات بیشتری کسب می کند و از ایفای نقش چشم چران لذت می برد؛ و استفاده از فنون درخشان تدوین صدا و تصویر به گونه ای که سکانس های مستند گونه در تضاد با سکانس های ناگهانی و غیر منتظره و بسیار ذهنی قرار گیرد .

انی اندرا ( در فیلم حق السکوت ) نخستین فرد از گروه زنانی است که در فیلم های هیچکاک نقش زن بلوند درد کشیده ای را بازی کرد که مجبور است با وحشت دیدن مرگ دست و پنجه نرم کند . حق السکوت با یک سکانس تعقیب مستند گونه آغاز می شود و با تعقیبی تروکاژ که با استفاده از تروکاژ در مکانی آشنا یعنی موزۀ بریتانیا شکل می گیرد به پایان می رسد .

آن زمان و مکان آشنا که رخدادهایی خارق العاده را در دل خود دارد در فیلم های مردی که زیاد می دانست ( 1934 ) ، سی و نه پله ( 1935 ) ، خرابکاری ( 1936 ) بانو ناپدید می شود ( 1938 ) و در فیلم های دیگر تکرار شد ، و در واقع این ویژگی عام روایت های شخصی هیچکاک است که در آنها زوجی جوان و بی گناه در اروپای درگیر بحران ناخواسته به مخمصۀ توطئه های مربوط به فاشیسم و جاسوسی و اشغال کشور می افتند .

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *