#


نامه سازنده جناب خان

نامه سازنده جناب خان
27 دسامبر 2016 بدون نظر 1617 بازدید

نامه سازنده جناب خان

آقای سعید سالارزهی سازنده و مالک جناب خان طی نامه ای به مردم از بی مهری های رامبد جوان گفت

به نام خدا :از سال 1390 که تلاشم را برای درست کردن جناب خان و کوچه مروارید آغاز کردم گهگاهی خوش بینانه تصور می کردم که در مراسمی دعوت شده و بابت نقشی که دارم در خلق کردن جناب خان و کوچه مروارید از من تقدیر و تحسین می شود.

و بعد از دو سال بی توجهی این اتفاق در چهارشنبه گذشته افتاد در دادگاهی به اسم برنامه خندوانه که در آن قاضی و شاکی هر دو یک نفر بودند نام من نیز به عنوان متهم برده شد.

دوست عزیزم و رفیق قدیمی ام آقای رامبد جوان در برنامه اش از جای خالی جناب خان و از هیولایی که جلوی حضور این کاراکتر ملی را در برنامه اش از جای خالی جناب خان گفت. هیولایی که جلوی حضور این کاراکتر ملی در برنامه اش گرفته است بدون آن که اجازه دهد در برابر آن همه سخت و اتمام فرصت پاسخ گویی برای من وجود داشته باشد. یا حداقل من بتوانم از آنچه کی در طی این سال ها بر من وخان گذشته است حرفی بزنم.

مردم عزیز ایران، من مثل دوستانم امکان استفاده از رسانه ملی و تریبون چند میلیونی را ندارم و بلد نیستم با گروگان گرفتن احساسات پاک یک ملت خودم محق را جلوه دهم، تنها کاری که طی دو سال گذشته انجام داده ام این بوده که به خاطر عشق مردم به جناب خان و حفظ حرمت دوستی محمد نادری، امید سلطان احمدی، رضا کاظمی نژاد، سارا سالار، هدیه هاشمی و دیگر همکارانم چند سال برای ساخت، طراحی شخصیت و ویژگی هایش زحمت کشیده ام، عروسکی از بین چندین و چند عروسک دیگر که بری خلق هرکدامشان هزینه شد، انتخاب شد و به کوچه مروارید آمد، توانسته در برنامه ی دیگری صدای مردم خودش باشد و لب خنده بر روی لب آنان بیاورد.

اما حالا نتیجه این همکاری تبدیل شده به برگزاری دادگاه یک طرفه ای که در آن، شاکی راضی با خانه بازگشته است.

بر خلاف آن چه که گفته می شود. اعتقاد راسخ دارم این برنامه خندوانه نبود که باعث شهرت جناب خان شد بلکه برعکس این جناب خان بد که با حضور پر مهرش و ویژگی های شخصیتی که ما برای آن ساخته بودیم باعث موفقیت دو چندان این برنامه شد.

اما متاستفانه روندی که طی شد و استحاله جناب خان از یک شخصیت نکته بین و حق دوست، به شخصیتی جمیندگو و متعلق باعث شد در روند در ساله ام تجدید نظر کنم و بیش از این چشمم را به روی حقوق مادی ومعنوی خودم و همکارانم ببندم.

در ضمن وقتی که از عدم دریافت پیشنهاد مناسب برای ادامه همکاری حرف می زنم منظورم پیشنهاد عادلانه، اخلاقی و حرفه ای یوده است که متاستفانه این امر تا کنون صورت نپذیرفته و همه پیشنهاد ها از جمله پیشنهادی که توسط خانم برومند به من منتقل شده، فقط و فقط صحبت از واگزاری اجباری و بدون قید و شرط مالکیت جناب خان با شرایط آنها و بدون توجه به رضایت قلبی من و همکارانم بوده است.

حالا قضاوت با شما، اگر چه رساندن دایم به شا کار سختی است هم وقتی که انگار همواره حق با کسی است صدایش بلند تر است. من هم چنان منتظر باز شدن در همکاری و تعامل هستم، در سر جنگیدن یا حذف یک کاراکتر ملی را ندارم و امیدوارم روزی برسد که بدون تهدید، بدون قلدر مابی و بدون تطمیع و دروغ بتوانیم کنار هم کار و زندگی کنیم.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *