از زیانهای نخوردن غذا به مدت طولانی چه میدانید؟
پروفسور جرج بلک بورن، مدیر حفاظت سرویس های تغذیه بیمارستان دیکونس ایالت اتازونی میگوید: «هنوز کسی دلیل درمانی نخوردن غذا را به مدت طولانی نمیداند، حتی اگر هدف کم کردن وزن باشد. زیرا تغییرات آشکار در متابولیسم بدن میتواند سبب درماندگی اعضاء بدن و بیماری شود». و «از دست دادن میزان قابل توجهی از مایعات بدن و بافت پروتئینی عضلات و اعضاء بدن غیر قابل قبول است».
دکتر جیمس ناقتون، یکی از پروفسورهای پزشکی دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو که توجه خاصی به نخوردن غذا به مدت طولانی دارد میگوید : «نخوردن غذا نظير هر رژیم غذایی شدید که شما چند تانی کالری میخورید و بعد بلافاصله میسوزانید، بدن خود را تحت فشار قرار میدهید تا از بافت هایی که برای حفظ زندگی لازم است به مصرف برسانید.»
بدن بطور طبیعی بعد از خوردن غذا گلوکز موجود در غذا را مصرف میکند تا انرژی لازم را برای مغز و دیگر اعضاء بدن فراهم کند، و همچنین مقداری از گلوکز را در کبد و عضلات ذخیره میکند. وقتی شما به مدت ۱۲ ساعت یا بیشتر غذا نخورید، بدن شروع میکند به مصرف گلوکز ذخیره شده در کبد. اگر چه این ذخیره کمتر از یک روز دوام ندارد، سپس عضلات برای تأمین انرژی شروع به شکستن پروتئین میکند و اسیدهای آمینه را آزاد میسازد که خود تبدیل به گلوکز میشود. این منبع عظیم انرژی برای مغز و سیستم اعصاب از روز دوم تا تقريبا ۱۴ روز از غذا نخوردن تمام میشود، همراه آن مقدار فراوانی نمک، آب و پروتئین از دست میرود. دکتر بلک بورن میگوید که در حقیقت نصف وزن آب از دست رفته اولیه با خوردن مجدد غذا جبران میشود.
اما همینطور که نخوردن غذا و تجزیه شدن بافت ها ادامه دارد، مواد شیمیایی بدن نیز تغییر می یابد یعنی چربی بیشتری به طرف کبد میرود، در آنجا شکسته شده به ترکیاتی بنام کتون ها تغییر شکل پیدا میکند. تقریبا سه الی چهار روز که از خوردن غذا میگذرد بدن شروع به تولید کردن کتون های بیشتر برای انرژی می نماید و بدین ترتیب بدن به آهستگی شروع به سوزانیدن
کتون های بیشتر و گلوکز کمتر می کند. بعد از ۲۱ روز که از نخوردن غذا می گذرد، ۹۰ درصد از چربیها و ۱۰ درصد از پروتئین ها می سوزد. این جریان به همین نسبت ادامه دارد تا ذخیره چربیها تمام شود.
با ادامه نخوردن غذا بدن آخرین ضربه کشنده را وارد ذخایر پروتئین عضلات و اعضاء میکند، قفسه سینه را بطوری ضعیف میکند که قادر نخواهد بود ترشحات را از ریه ها پاک سازی نماید و در نتیجه ایجاد برونشیت حاد میکند، که خود سبب مرگ ناگهانی است. نامنظم شدن ضربان قلب نیز خطر دیگری است که حادث میشود.
به مجردیکه پایان غذا نخوردن فرا رسد، بدن به سرعت وزن از دست رفته خود را بدست می آورد، و حتی چند کیلو بیشتر از وزن اولیه فرا میرود.
غذا نخوردن آنهم به مدت طولانی برای همه کس مناسب نیست، بخصوص اینکه سوابق بیماری ازدیاد فشار خون و بیماری دیابت داشته باشد. و کسانیکه از خطر آن آگاه نیستند نباید داوطلب آن باشند.
پیاده روی خوردن شیرینی را دفع میکند.
دفعه بعد که احساس کردید دلتان برای یک ذره شیرینی غش و ریسه میرود، تند و چالاک از منزل خارج شوید، و شروع کنید به قدم زدن.
بر طبق یک بررسی که توسط دانشگاه ایالت کالیفرنیا در لانگ بیچ انجام شد، چنین نتیجه گیری شده که یک پیاده روی تند و چالاک به مدت ۱۰ دقیقه شما را به مدت زیادی پرانرژی تر خواهد نمود، تا یک غذای مختصری از شیرینی جات ممکن است در اثر کمبود انرژی شما وادار شوید که در اولین فرصت سراغ مواد قندی را بگیرید!
۱۲ نفر داوطلب بعد از پیاده روی و یا خوردن مختصر غذایی از شیرینی به مدت ۱۲ روز میزان سطوح انرژی خود را ارزشیابی نمودند. شرکت کنندگان در این تجربه به این نتیجه رسیدند که بعد از خوردن یک تکه شیرینی، یک جریان مختصر انرژی در آنها ظاهر میشد و در مدت کمتر از یکساعت دوباره بیشتر از سابق احساس خستگی و پریشانی روحی به آنان دست می داد اما بعد از آنکه به مدت ده دقیقه پیاده روی تند و چالاکی در پیش میگرفتند، احساس میکردند که به آرامی به مدت بیش از دو ساعت پرانرژی می شدند.
در واقع اگر قرار باشد برای برانگیختن انرژی ورزش مؤثرترین راه حل باشد، پس چرا باید متوسل به مختصر غذای شیرینی شد، و چه بهتر که راه حل صحیح و موفقیت آمیز را انتخاب کنیم.
دکتر رابرت. تایر، پروفسور و رهبر مطالعات روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا در لانگ بیچ میگوید: «مردم به خاطر انرژی سریعی که می طلبند، سراغ شیرینی جات میروند، پس از گذشت مختصر زمانی آنها بار دیگر نمی توانند انرژی دلخواه خود را حتی با همان مقدار شیرینی که قبلا خورده بودند بدست بیاورند.»
نظریه دکتر تایر به شرکت کنندگان در این برنامه این بود که وقتی تأثیر خوردن شیرینی برای رفع هیجان و کسب انرژی موقتی و یا بی نتیجه باشد، و در مقابل با پیاده روی کوتاه مدت بتوان انرژی آرام و طولانی کسب کرد، چه بهتر که عادت خوردن شیرینی را با قدم زدن کوتاه مدت عوض کنید. و بی جهت کالریهای اضافی وارد بدن خود ننمائید.
اسرار موفقیت آمیز انگیزش
در بین اکثر افرادی که میگویند «برای آنکه وزن کم کنیم دست به هر کاری میزنیم. بر طبق مطالعات اخیر سه نفر از چهار نفری که برای آزمایش انگیزش کم کردن وزن معرفی شدند مردود شناخته شدند. علت انگیزش صرفا بخاطر موزون بودن اندام و بهتر کردن زندگی نبود، بلکه عامل انگیزش چیز دیگری بوده است. برای وزن کم کردن در مرحله اول باید رفتار شخص تغییر پیدا کند. شما باید پیوسته غذاهای کم کالری انتخاب کنید و زمانی برای ورزش کردن اختصاص دهید، و تقریبا هر روز و تا پایان عمر خود را پایبند آن بدانید.
اگر به نظرتان چنین تصمیمی سخت و طاقت فرسا باشد تعجبی ندارد که موفق نخواهید شد. شما از برنامه خود رنجیده خاطر میشوید و محکوم هستید با محرومیت زندگی کنید. و قبل از آنکه به عادات قدیم خود برگردید باید آگاهی کامل داشته باشید.
تنها راه استوار کردن انگیزش آن است که برنامه کم کردن وزن را تا حد امکان با تفریح برگزار کنید. و تازه ترین لذت هایی که برای کم کردن وزن حاصل کرده اید همیشه بیاد بیاورید.
عاقبت شما به این نتیجه باید برسید و به این دلیل وزن کم میکنید که زندگی خود را بهبود ببخشید. اگر قرار باشد برنامه کم کردن وزن زندگی شما را منهدم کند، پس دلیلی ندارد که دست به چنین کاری بزنید.
در این بخش به شما توصیه میشود که چطور انگیزش خود را برای کم کردن وزن استوار کنید.
دلایل خود را بخاطر بسپارید:
در مسیر بهترین برنامه های کم کردن وزن، وسوسه های بسیار قوی آثرا منحرف میکند. شکلات، چیپس، کیک های پنیری، موز، سر شیر، خامه، بستنی و میهمانیهای آنچنانی.
در مقابل اینها و دیگر مشکلات شما به دلایل بسیار محکمی نیاز دارید که از سهل گیری و اغماض جلوگیری کنید. بنابراین چند دقیقه ای وقت صرف کنید، تا رسیدگی کنید و علت انگیزش لاغر شدن را بدانید. حقیقتا لازم است درباره اش فکر کنید.
دکتر موریس لاروس، رئيس جامعه پزشکان کانادائی میگوید: «بعضی وقتها من پیش بینی میکنم که چرا یک نفر با امتحان گردن دلایل خود برای وزن کم کردن موفق و با ناموفق است. بعضی از دلایل تیشه به ریشه موفقیت میزند. ما به شما کمک میکنیم تا دلايل ضعیف را ریشه کن کنید و دلایل قوی را جایگزین آن نمائید.
تلاش برای حفظ جان و روح خود نه بخاطر دیگران
خانم دکتر سوزان، مدیر مرکز منبع گسترش انسان در کالج ایلی نویز میگوید : «برای رساله پزشگی خود با مردمی که ۱۵ کیلو یا بیشتر وزن کم کرده اند مصاحبه کرده ام. تحقيق من بر این اساس بود که میخواستم چیز مهمی که در تصمیم گیری آنها وجود داشت پیدا کنم.» همه میگفتند : «این بار میدانستم که مجبورم به خاطر خودم این تصمیم را بگیرم نه بخاطر دیگران و نه برای موفقیت خاصی بلکه صرفا بخاطر خودم.
دلیل عده ای نیز به خاطر میانسالی بود چون نمی توانستند در کهولت دست به چنین کاری بزنند، و هدف بهبود زندگی بود. باتوئی میگفت : «من همیشه اضافه وزن داشتم اما فکرش را هم نمیکردم، تا اینکه حامله شدم و پشتم شروع به درد گرفتن نمود، و بعد از زایمان قادر نبودم بچه ام را در آغوش بگیرم. او در کم کردن وزن موفق شده بود، چون برای آن بود که پشتش خوب شود و بتواند فرزندش را در آغوش بگیرد.
دیگری دلایل محکم روانشناسی به خاطر خودش داشت و أخری به خاطر تأمین سلامتی، بهرحال همه دلایل قرص و محکمی داشتند و آن دلایلی برایشان بسیار مهم بود، و حاضر بودند بخاطرش فداکاری کنند. و در حال ببینم در انتخاب این راه چه چیزی گیر شما میاد؟ اگر شما صرفا بخاطر رضایت همسر، با اینکه شهرت پیدا کنید و با قبول عامه شوید، کوشش های شما برای کم کردن وزن به ثمر نمیرسد. چرا؟ فرض کنید شما وزن کم میکنید برای آنکه خرمای زیادی بخورید. اگر شما به طور موفقیت آمیزی وزن کم کردید، ولی نتوانسنيد فورا خرما بخورید و یا پاداش خود را بگیرید، احتمالا دلسرد میشوید و ترکش میکشد.
شما نباید همیشه خود را وابسته به دیگران کنید که پاداش بگیرید. اما شما میتوانید همیشه به خود پاداش بدهید.
اگر تصمیم شما برای کم کردن وزن بخاطر رضایت همسر و با خوشحال کردن پدر و مادر باشد، شاید خود دلیل انگیزش باشد، ولی اگر با آنها رنجش پیدا کردید و از آنها قهر کردید، تمام زحمات شما به هدر میرود، زیرا فکر میکنید تمام این از خودگذشتگی ها را بخاطر آنان کرده اید. وقتی چنین اتفاقی رخ دهد، شما برنامه وزن کم کردن را می بوسید و با آن خداحافظی میکنید.
تصویری زیبا از آینده در تخیل خود نگاهدارید
دکتر لاروک میگوید : مغز شما کلمات و اعداد را بخوبی تصویر ثبت نمی کند، بنابراین هر چه بیشتر دلائل خود را برای کم کردن وزن به تصویر بکشید، انگیزش شما مستدل تر خواهد بود.
برای مثال، اگر شما میخواهید به خاطر سلامتی، وزن کم کنید، فکر کنید در سن هفتاد سالگی دارید بانو بزرگ خود توپ بازی میکنید. اگر شما مایلید انرژی و توانائی بیشتری کسب کنید. تصور کنید که با ورزش کردن دارید در خود تیرو ذخیره میکنید.
تا زمانیکه آمادگی ندارید شروع نکنید
آیا در اعماق جسم و روح خود این باور را سراغ دارید که میتوانید وزن کم کنید، و آنرا همیشه حفظ کنید. اگر چنین نیست شما خود را برای مردود شدن آماده میکنید. دکتر لاروک میگوید:
اگر شما باور ندارید که میتوانید وزن کم کنید، بدون شک نمی توانید. اگر از شما اشتباهی رخ دهد، ممکن است بگوئید، «من میدانستم که از عهده اش بر نخواهم آمد، و احتمالا دست از تلاش بر خواهید داشت.
حقیقت آن است که شما میتوانید از عهده این کار برآئید حتی اگر برای کم کردن وزن تا کنون چندین بار شکست خورده باشید. دکتر ژز پیشنهاد میکند، به تغییرات موفقیت آمیزی که در شغل خود داده اید فکر کنید، با موفقیت هایی که در زندگی خانوادگی کسب کرده اید، و با مهارت هایی که دارید، وزن کم کردن و حفظ آن درست تغییر دیگری است از زندگی که روز بروز می توانید بر آن فائق آئید، و رهبر آن باشید.
آیا فکر میکنید، کوشش های شما برای لاغر شدن واقعة بی ثمر، وحشتناک و بار سنگینی است که باید به دوش بکشید؟ خوب شکی نیست که واقعأ شما نمیخواهید وزن کم کنید. چسنین تصوری یعنی زندگی با اعمال شاقها در حالیکه چنین نیست، و تجربه خلاف آنرا ثابت کرده است. یک برنامه خوب کم کردن وزن خالی از خوشی و لذت نیست.
یک دقیقه از وقت خود را صرف چیزهایی کنید که با برنامه وزن کم کردن شما تداخل میکند. چرا نمیخواهید غالبا غذاهای سالم و کم کالری بخورید؟ چرا از ورزش کردن میترسید؟
حالا به روشهای تفریح آمیز فکر کنید تا بر این مشکلاتی که شما را از غذای ویژه خسته کرده فائق آید. حالا به فروشگاههای کتاب و کتابخانه شهر خود سری بزنید و سراغ کتابهایی را بگیرید که صحبت از غذاهای ویژه و خوشمزه با چربی کم و کالری کم دارند، و تجربه های بیشتری بدست آورید.
آیا از ورزش در حضور دیگران تنفر دارید؟ پس تنها به پیاده روی بروید و از مناظر طبیعی لذت ببرید، و با حداقل در منزل با بچه ها قایم باشک بازی کنید.
هر مانعی که در مسیر راهتان قرار میگیرد، فورا با آن دست و پنجه نرم کنید، و آنرا از خود دور کنید، تا از موفقیت های جدید لذت بیشتری ببرید.
انگیزش های جدید را گردآوری کنید
دکتر ژز میگوید، بسیاری از مردم همچنان که در حال وزن کم کردن هستند انگیزش های بیشتر و بیشتری جمع آوری میکنند معمولا مردم و دوستان از آنان تعریف و تمجید میکنند، آنها لباسهای مد روز میخرند، یا لباسهایی که قبلا آرزوی پوشیدن آنرا داشتند، آنها روزبروز موفقیت جدیدی کسب میکنند و از موفقیت های خود احساس غرور می نمایند.
در اثر همه کوششها و تلاشهای شما وزن ایده آل خود را بدست می آورید، و روزی میرسد که آرزوی شما تحقق می یابد.
دکتر رز میگوید: «حفظ و کنترل وزن شاید کمی مشکل تر از کم کردن وزن باشد، زیرا هنوز آنقدرها تجربه کسب نکرده اید. بنابراین محرک های بیشتری بدان اضافه کنید. آیا تقریبا هر روز ورزش می کنید؟ در میهمانی ها و پارتی ها جلودار خود هستید؟
بجای چیپس سیب زمینی، پوپ گرن میخورید؟ نمک را از غذای خود حذف کرده اید؟ غذاهای طبیعی را به غذاهای کنسرو و آماده ترجیح میدهید؟ حبوبات را جایگزین گوشت کرده اید؟ از خوردن بدون گرسنگی اجتناب میکنید؟ میدانید پلان ۳۰۰ کالری چه امتیازی را برای شما به ارمغان می آورد؟ و …؟
با توجه به انگیزشهای فوق صددرصد مطمئن باشید، حفظ کنترل وزن آسانتر از کم کردن وزن خواهد بود. پیوسته وزن خود را کنترل کنید تا همزمان روحیه شما در شرایط بسیار عالی باقی بماند.
دیدگاهتان را بنویسید