تعریف مد

شاید بهتر باشد نخست به تعریف و واکاوی واژة «مُ» پرداخته شود تا سوءتفاهم ­ها و پیش­انگاره­ های موجود دربارة مد، رنگی علمی ­تر و معقول ­تر به خود گیرند.

در تعریف مد آمده: «شیوه یا سبک خاصی از سلوک و رفتار، زندگی و یا انجام کاری. مد/ modeدر زبان انگلیسی برگرفته از واژة moduseاست که ریشة آن به زبان لاتین و سده­های چهاردهم و پانزدهم میلادی باز می­گردد

و به معنای «میزان و روش» است.» (نک: فرهنگ تک­زبانة LDOCE). پس مُد نمی­تواند صرفاً به معنای تقلید کورکورانه از نوع پوشش و طرز زندگی «غیر» باشد.

مُد آیینة تمام­ نمای ملت­هاست

بازتاب میزان و روش و منش مردمان هر سرزمین است و نه صرفاً هیولایی یورش برنده و تسخیرکننده؛

بلکه جریانی است بالنده و در عین حال شمشیری دولبه که باید آن را لمس کرد، شناخت و فوت­وفن کوزه­گری­اش را آموخت تا در ورطة بیگانگی آن نیفتاد و در ناکجاآبادش سرگردان نشد؛

چرا که مُد به آسانی می­تواند به پاشنة آشیل یک جامعه و فرهنگ حاکم بر آن بدل شود و به زیربنای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن لطمه بزند؛ تاوانی سنگین که تاریخ و اندیشة تمدن غربی خود بارها و بارها به ناگزیر آن را پرداخته است.