#


چارلز دینا گیپسون

چارلز دینا گیپسون
1 مارس 2017 بدون نظر 4203 بازدید

چارلز دینا گیپسون

چارلز دینا گیپسون،  اسکریبنرز، شمارة ژوئن، طراحی، حدود ۱۸۹۸.

دختران گیبسون اثر چارلز دینا گیپسون ، تصویرگر آمریکایی است و در آستانة سدة بیستم به مظهر مُد، زیبایی کامیابی اجتماعی بد شد. ترسیمات او از «زن نوینِ» سرزنده، روشنفکر و زیبا، موجب شکل گیری گرایشی فراگیر به اندام کمرباریک و آراسته به بلوزهای یقه بلند و دامن های سه گوش خوش دوخت شد.

قرتی گری؛ رُمانتی سیسم؛ زایش بنیاد طراحی مُد و لباس؛ نگاه نو
گرایش به تولید انبوه؛ مُدرنیسم؛ جنبش بوتیک بریتانیا؛ آوانگاردیسم ژاپنی

با نزدیک شدن به اواخر دهة ۱۹۱۰ و به بن بست کشیده شدن دوران زیبا، شکل و فرم غالب البسة زنانه تعدیل شد. پیچ وتاب مصنوعی Sمانند و پر زحمتی که به وسیلة کرست های جلوصاف به وجود می آمد، جای خود را به سبک های راسته تر و کشیده تر داد. این جریان، احیای طرح های ناپلئونی در عرصة مُد به شمار می رفت که از ۱۸۰۰ تا ۱۸۱۴ تداوم یافت، و به نوبة خود، احیای طرح های کلاسیکی بود که یونانیان و رومیان به تن می-کردند.
مادام رکامیه (۱۸۴۹-۱۷۷۷)؛ ژاک دوسه (۱۹۲۹-۱۸۵۳)؛ ژان پکَن (۱۹۳۶-۱۸۶۹)؛ پُل پوآره (۱۹۴۴-۱۸۷۹)؛ پُل ایریب (۱۹۳۵-۱۸۸۳)

دیرکتوآر؛ ناپلئونی؛ خط زیر سینه؛ خواهران کالو (Callot Soeurs)؛ پیراهن چای خوری (Tea Gown)

در دورة گرایش به احیای سبک ناپلئونی، که به سبک دیرکتوآر یا مادام رکامیه (زیبای پرآوازه و مظهر مُدِ عصر ناپلئونی) نیز معروف بود، از آن جا که پارچه های نرم و لطیف به طور عمودی و راسته تا روی زمین پایین می افتادند، خط کمر از جای طبیعی و معمول خود بالاتر رفت تا درست در زیر خط سینه قرار بگیرد. این تحول تنها از جنبة زیبایی شناختی رخ نداد؛ زنانی که در قالب کرست های ادواردی، با آن پیچ وتاب های فوق-العاده غیرطبیعی، محدود شده بودند، اکنون می توانستند مزة آسایش نسبی را برای نخستین بار در صحنة اجتماع بچشند.

ژان پکن، خواهران کالو، بنیاد وُرث، گوستاو بییر و ژاک دوسه طرح هایی زدند که تازه محسوب می شد، اما این پُل پوآره بود که ادعا کرد خودش به تنهایی زنان را از اسارت کرست هاشان رها کرده است و این افاضات با تمایلش به خودبزرگ بینی ور درمی آمد. اگرچه احیای سبک های ناپلئونی تأکید خود را از کمر به سینه معطوف کرد، اما کرست های تغییرفرم یافته هم چنان کاربرد داشت.

پوشش زنان

زنان هنوز از بند زیرجامه های دست وپاگیر کاملاً خلاص نشده بودن و خیلی زود دریافتند که ملزم به استفاده از مدل های جدید کرست های لوله ای شکل هستند. این سبک ها به عنوان پوشش عصرانه و به ویژه با نام پیراهن های چای خوری (یا پیراهن های میزبانی) محبوب و رایج بودند. این پیراهن ها را، که در دهة ۱۸۷۰ رواج داشت، زنان اعیان و اشراف به طور سنتی هنگام صرف چای عصرانه و پذیرایی از مهمانان خود در منزل به تن می کردند و مدل موج دار و آزادشان به زنان اجازه می داد از شر کرست های اجباری خود اندک زمانی در امان باشند.

دلایلی جند در ارتباط با احیای الگوی ناپلئونی می توان برشمرد. یه یک تغییر، از آن جا که تنها میزبانی اندک امکان تبدیل و جابه جایی در اختیار طراحان و مصرف کنندگان خواهان تغییر قرار داشت، احیای مُدهای قدیم در چارچوب مُد مدرن به امری پیش پاافتاده و عادی بدل شده بود.

جالب آن که با وجود این، احیای طرح های ناپلئونی با سبک های موردعلاقة اصلاح طلبان لباس، که برای آزادی زنان از اسارت البسة محدودکننده و غیربهداشتی مبارزه می کردند، سازگار بود. چه بسا طراحی های پوآره، گردآوردندة جامه ها و پارچه های غیراروپایی، بیش از آن که تلاشی عامدانه در جهت آزادی زنان باشد، از قبای کوتاه یونانی یا البسة محلی شرقی الگوبرداری شده بود.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *