مانتو و لباس شب در مد قدیم
مانتو؛ لباس شب پشت کیسه ای؛ لباس شبِ و اتو
مانتو و لباس شب در سدة نوزدهم مورخان هنر در جریان نکوهش آنچه در نظر آنان سبکی گروتسک و مبتذل به شمار می آمد و عاری از هر گونه تعادل، قیدوبند و برازندگی بود، اصطلاح باروک را ابداع کردند. تاریخ همواره بخشنده تر بوده است و اکنون میتوان باروک را عموماً به چشم دورهای از تزئینات تجملی و افراطی، وفور فُرمهای منحنیوار ضخیم و مورب، پارچههای سنگین و جلوه فروشی اسفانگیز نگریست.
اساس الگوی البسة زنانه در طی دورة باروک با دگرگونی چشمگیری مواجه نشد، اما زیورآلات، سبُکی و درخشندگی سابق خود را از دست دادند و حالت رسمیتر و بهای بیشتری یافتند. این جریان، بازتاب طبع و سلیقة پادشاه خورشیدِ پا به سن گذاشته، لویی چهاردهم، بود که در دوران پادشاهیای (۱۷۱۵-۱۶۶۱) حاکم این عصر بود.
مانتو
با نزدیک شدن به پایان سدة هفدهم، زنان در مناسبت های رسمی مانتو به تن میکردند. حوالی سال ۱۶۸۰ این پوشش به منزلة روپیراهنی تی (T) شکل سادهای که مُلهم از خاورمیانه بود، به همراه یک نیمتنة گشاد با دوخت آزاد که قالب بدن بود، محبوبیت و رواج یافت؛
هرچند، الگوی آن رفته رفته تغییر شکل داد و به لباس شب رسمی سهتکة مخصوص دربار بدل شد. روپیراهنی (خود مانتو)، از سر شانه تا لبه ها، برشی یکسره داشت تا زیردامن همرنگ یا متضادِ خود (آنچه امرزوه دامن میخوانیمش) را به همراه دنبالهای بلندتر به نمایش بگذارد. سینهبند تکهدوزی سهگوش آهاردار تعریف مناسبی برای آن است.
تزئینات و زینتآلات رواج یافتند و سرپوشهای بسیار بلند فونتاژ، که با روبان و نوارهای آهاردار طراحی شده بود (و نسخة بدل کلاهگیسهای پر زرقوبرق بابروز مردانه به نظر میرسید)، محبوب شد.
لباس شب
حوالی سالهای ۱۷۰۵ تا ۱۷۱۵ لباس شب برازندة پشت کیسهای، به عنوان پوشش غیررسمی و خودمانی رواج یافت. این لباس، که در ارجاع به نقاشیهای ژان آنتوآن واتو به لباس شبِ واتو نیز معروف بود، بهواسطة آن که از سرشانههای پیلیدارش تا لبهها چین میخورد، متمایز مینمود.
در سرتاسر این دوره، لباس مردان دستخوش دگرگونی های نسبتاً بیشتری شد. روبانها، دانتل های پُر زرقوبرق و پارچههای چینداری که مشخصة جامههای مردانة اوایل و میانة باروک بود، جای خود را به سبکی بسیار خشک و رسمی و با رویهدوزیهای بیشتر [مانند پارچة رومبلی] داد
؛ گویی مردان قسمتی از مبلمانی بودند که روی آن مینشستند. گذشته از چنین جلوهای، کلاهگیسها روزبهروز زرقوبرق بیشتر و ابعاد کمابیش دستوپاگیرتری مییافتند. هرچند که نوآوری اصلی این دوره مُلهم بود از جامهای ایرانی، شامل یک کت، جلیقه و شلوار سهربع. برای نخستینبار جامة مردانه شکلوشمایل مشخص کتوشلوارهای امروزی را به خود گرفته بود.
برگرفته از کتاب گرایش های طراحی لباس . نویسنده آیدا تدین
دیدگاهتان را بنویسید