سبک باروک و روکوکو در قرن هفدهم و هجدم
مد در قرن هفدهم و هجدهم
ابتدا جنبش باروک و بعدها جنبش روکوکو، هنرهای زیبا و تزئینیِ قرون هفدهم و هجدهم را به تسخیر خود درآوردند. این گرایشهای فرهنگی گسترده، بر معماری، نقاشی، پیکره سازی، موسیقی، طراحی داخلی، صنایع نساجی و پوششِ هر دوره نفوذِ سبکشناختیِ فراگیری اِعمال کردند.
لویی چهاردهم؛ لویی پانزدهم؛ بیگانهگرایی؛ ماشینی شدن صنعت نساجی؛ زنان فروشندة مُد و لباس (Merchandes de modes)؛ شیفتگی انگلیسیمآبانه (Anglomania)؛ انقلاب فرانسه.
سبک باروک
رسمی و خشک، پر زرقوبرق و متکلف مینمود؛ بهعلاوه منسوجاتش نیز سنگین و نمایشگر طرحهای منحنیشکل خاص هنرهای تزئینیِ آن دوره بود. این عصر تحت سلطة دوران پادشاهی لویی چهاردهم، شاه فرانسه (۱۷۱۵-۱۶۶۷) بود و پسندهای او در ارتباط با نوع پوشش مُد زمانه را رقم میزد.
او در پوشیدن لباسهای فاخر و گرانقیمت و امور داخلیِ کشور بیاندازه افراط میکرد و درباریانش را ترغیب مینمود در ولخرجی و زیادهروی با او رقابت و چشموهمچشمی کنند (که این جریان به ورشکستگی بسیاری از آنها انجامید) و این گونه بود که او لقبِ «پادشاه مصرفی» را از آن خویش ساخت.
سبک روکوکو
درمجموع، سبکسرانه و تفننی بود. مدل و اندازة جامههای این دوره، با آن چه طیّ دورة باروک بر تن میکردند، تفاوت چشمگیری نداشت. اما زیورآلات و تزئینات این دوره، آشکارا از ظرافت و مهارت بیشتری برخوردار بودند. همانگونه که باروک از سلیقه و طبع لویی چهاردهم حکایت داشت، روکوکو نیز طبیعت و پسند لویی پانزدهم، جانشین او، را بازتاب میداد.
در میان این گرایشهای فرهنگی گسترده، شماری از دیگر مُدهای محلّی و زودگذرتر نیز به چشم میخورد. مسیرهای بازرگانی و راههای دادوستد با خاورمیانه و خاوردور، که طی قرون متمادی گشوده بود، در سالهای پایانی ۱۶۰۰ میلادی شکلِ مشخص و رسمی یافت و صنایع دستی، منسوجات و البسهای که به اروپا وارد میشدند، در کنار تأثیرات میانفرهنگی نمودیافته در مُد، به تبِ بیگانهگرایی نیز دامن زدند. پارچة نخی هندی و ابریشم چینی چنان قدر و قیمتی یافتند که تقاضای کلان برای این اجناس موجب شد صنعت نساجی اروپا ظرفیتهای تکنولوژیک خود را ارتقاء دهد و به تولید این کالاها در داخل کشور روی آورد.
انقلاب صنعتی
نخستین نشانه های انقلاب صنعتی از اوایل قرن هجدهم رُخ نمود و اگرچه تأثیر آن تا سالهای ۱۸۰۰ کاملاً محسوس نبود، اما میتوان شکل نوپایی از صنعت تجاری مُد را در این زمان مشاهده کرد. شماری اختراع (نظیر ماکوی سریعِ جان کِی، دستگاه نختاب آبیِ آرکرایت، ماشین نخریسیِ هارگریوز، ماشین بافندگیِ کارت رایت) صنعتتولید پوشاک را دگرگون ساخت؛ پیشرفتهایی که در زمینة دستگاهِ چاپ صورت گرفت، از سالهای دهة ۱۷۷۰ به بعد، انتشار مجلههای مُد در کشورهای فرانسه، انگلستان و سپس آلمان را در پی داشت و مصرف مُد از انحصار طبقة اشراف و کلانشهرها فراتر رفت تا در سایة پیشرفتهای وسایل ارتباطی و ترقی روزافزون دکانداران خردهپا، طبقة روستایی و متوسط را نیز دربرگیرد.
اگرچه مُد تحت سلطة حکومت اشراف بود، اما منحصر به طبقة اعیان و مرفه نبود. نوع پوشش بورژوازی و طبقة کارگر، تمایلات فرهنگی این دو قشر را منعکس میساخت و در حقیقت، نزدیک شدن به پایان قرن هجدهم به همراهِ نمادهای تحول و تغییر در انقلاب فرانسه، مستقیماً بر البسهای که طبقة اشراف بر تن میکردند، تأثیر گذاشت.
دگرگونی در قرن هجدهم
چشمگیرترین دگرگونی در پوشش افراد در جریان قرن هفدهم رقم خورد، به ویژه در انگلستان که در آن پوشش بیپیرایه و ساده که همزمان با جنگ داخلی از محبوبیت برخوردار شده بود، جای خود را به لباسهای پُرپارچه و گلوگشاد و بهغایت مزین داد که این دوره مصاف شد با دوران بازگشت چارلزِ دوم به سلطنت در سال ۱۶۶۰؛
هرچند از سالهای دهه ۱۶۶۰، شلوار سهربع و جلیقه و کت (شکل ابتداییِ کتوشلوارهای سهتکة امروزی) با گونهگونی و تنوع در پارچه و آرایش ظاهری در انگلستان، فرانسه و دیگر نواحی اروپا رواج یافته بود و تا زمان انقلاب فرانسه، پوشش مردانه را در تسخیر خود داشت.
انقلاب فرانسه
انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹، قرن هجدهم را با بنبستی سرنوشتساز مواجه ساخت؛ رُخدادی که در تحولات عظیمِ صنعتِ مُد، نقش یک کاتالیزور را ایفا کرد. پوشش، جنبة سیاسی یافت و با هدفِ به نمایش گذاشتن ایدئولوژی برابری طلبِ انقلاب استفاده شد.
تصنع و خودنمایی را که مشخصة مُد در حکومتهای پیشین بود، در تأیید و حمایت از پارچههای بافت ساده، مُدلهای طبیعی و واقعبینی طرد کردند. البته چنین تحولی یکشبه رُخ نداد و از همان سالهای دهة ۱۷۷۰ مخالفت با پوشش تجملی و گرانقیمت به صورتی نامشهود قابل مشاهده بود؛
زمانی که گرایش به ناتورالیسم [طبیعتگرایی] آشکار شد و تبِ فرانسویها نسبت به سبکهای بیپیرایه و اسپُرت انگلیسی به شکلگیری موجی از «شیفتگی انگلیسی مآبانه» منجر شد.
برگرفته از کتاب گرایش های طراحی لباس . نویسنده آیدا تدین
دیدگاهتان را بنویسید