عاشقانه فکردن درباره روابط احساسی در اغلب ما انسان ها، دانسته و ندانسته برخی باورهای غلط از عشق را در افکار و ذهن ما به وجود می آورد که روانشناسان و متخصصان این امر از این ذهنیات به عنوان خطاهای شناختی یا فانتزی های عاشقانه نام می برند. با خواندن و دانستن این موارد شما از افتادن در دام این خطاها نجات پیدا می کنید و می توانید عشق را بشناسید .
به نقل از مجله ی سپیده دانایی، عشق بر تمام مشکلات غلبه می کند، عشق تمام نیاز ها و خواسته ها را درک می کند و برآورده می سازد و….
شاید شما نیز هزاران بار این جملات را شنیده باشید، اما آیا واقعا این جملات حقیقی و قابل اعتنا هستند؟؟؟
در جامعه ی ما عشق با بالا و پایین ها و فراز و نشیب های فراوانی روبرو است و طبیعی است که ازدواج های عاشقانه نیز همین مسیر را باید طی کنند که اغلب والدین و بزرگسالان سعی می کنند منکر عشق میان جوانان بشوند و عقل و منطق را جایگزین کنند. اما در واقع نمی توان به این روش اکتفا کرد و آن را بهترین راه انتخاب همسر دانست .
آنچه در فرهنگ سنتی ما رواج دارد این است که عشق را از ازدواج مجزا می دانند، در صورتی که عشق یکی از هیجانات ناخودآگاه اصلی و غیر قابل کنترل است و یکی از مقوله های اساسی برای ازدواج محسوب می شود.
اما علاوه بر آن باور های نادرست دیگری که بیشتر جنبه ی ضد فرهنگی و مخالف با سنت های جامعه دارد در بین جوانان رایج می باشد.
با این توصیفات، لازم بر آن است که قبل از هر چیز ابتدا باید باورهای نادرست را در مورد عشق و رابطه ی عاشقانه را بدانید.
این نوع فانتزی ها از جایی شروع می شوند که پسران به دنبال دختر پادشاه و پرنسس سرزمین ملکه ها هستند و دختران منتظر همسر ایده آل خود که شاهزاده ای بر اسب سپید و کمر زرین هستند!
که این امر در واقعیت غیر ممکن است و هرگز رخ نمی هد. از آنجا که هیچ انسانی کامل نیست پس کاملا معقولانه است که طرف مقابل هم ایده آل و صد در صد نباشد.
اعتقادات و باورهایی مانند (با عشق می توان یکی شد) ، (با عشق از تمام دنیا بی نیازم) ، (اولین فردی را که دیده ام و عاشقش شده ام ایده آل ترین شخص زندگیم است) ، (با وجود عشقم از تمام افراد کنارم می توانم دور بشوم ) و فانتزی ها و باور های غلط عاشقانه ای هست که بیشتر از آن که منجر به شناخت طرف مقابل باشد برای پر کردن خلا های خود فرد می باشد که هرگز منجر به انتخاب یک همسر ایده آل و مناسب نخواهد شد.
احساس می کنید و بر این باورید که در یک رابطه ی عاشقانه باید مسئولیت های سنگینی را بر دوش داشته باشید که خارج از حد توانایی هایتان است.
بر این عقیده هستید که باید معشوقتان از هر لحاظ صد در صد کامل باشد و هیچ گونه نقص و عیبی در هیچ زمینه ای نداشته باشد و با دیدن کوچکترین نقص، فوری به این نتیجه می رسند که ممکن است بهتر از آن مورد را پیدا کنند و رابطه را قطع و یا حتی شروع نمی کنند، در اینجا سوالی پیش می آید که چرا معتقدید باید رابطه تان در یک سطح عالی و کمال رخ دهد؟!!!
اما در مقابل این طرز تفکر، برخی افراد با وجود دانستن هزاران عیب و نقص در معشوقه ی خود، تلاش بر این دارند که به هر نحوی این رابطه ی عاشقانه را حفظ کنند! چون فکر می کنند که وجود عشقی که میان آن ها حاکم است می تواند تمام مشکلات را شکوه مندانه از بین ببرد و حل و فصل کند.
به عنوان مثال، اگر طرف مقابل معتاد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی باشد یا فردی بدون تعهد و خیانتکار باشد، یا بد رفتار بوده و مدام در حال انتقاد و زخم زبان زدن به او باشد، با تمام توان سعی در نگه داشتن آن می کنند و فکر می کنند اگر این فرد را نگه ندارند و از دست بدهند یعنی پایان همه چیز و دیگر ممکن است هرگز به کمال نرسند، در اینجا است که فرد دچار وابستگی غیر منطقی شده و بعد از جدایی به شدت آسیب می بیند و مدتها و حتی سالیان درازی تبعات این آسیب را با خود خواهد داشت .
در ابتدای آشنایی که اوج عشق می باشد، عاشق و معشوق هر دو خیلی مراقب تمام حرکات و گفتار و کردار و حتی رفت و آمد خود هستند که بعد از مدت زمان کوتاهی که آن شور اولیه کم شده است.
این مراقبت درونی نا خود آگاه کم رنگ تر می شود و طرفین هر کدام به گونه ای خودشان را رها می کنند و این جا هست که کم کم اختلاف ها و مشکلات رخ نمایان می کنند.
تناقض ها باعث می شود تا رابطه به سمت آشفتگی برود و هر دو احساس کنند که رابطه ی عاشقانه ی میانشان بد و سرد شده است، اما این موضوع را نه از نقایص خود بلکه از بد بودن طرف مقابل خود می دانند، در واقع مشکل اینجا است که هر دو معشوق و عاشق نگرشی روشن از آینده ی خود و رابطه شان ندارند.
واقعیت این است که عشق دارای یک روند تکاملی می باشد که بعد از مدتی از اوج می افتد و تبدیل به محبت و دوستی می شود و در این بین کسانی که فکر می کنند عشق همیشه باید در اوج باشد با فروکش شدن تب تاب اولیه چون از طرف مقابلشان همان هیجان و مهر و محبت اولیه را دریافت نمی کنند باور نادرستی نسبت به عشق پیدا می کنند.
عشق در نگاه برخی افراد به منزله ی اسارت است که این از باورهای غلط مردان در رابطه با عشق و روابط عاشقانه به شمار می رود. آن ها بر این اعتقادند که با وارد شدن به یک رابطه ی عاشقانه باید وارد برخی از چارچوب ها شوند و آزادی عملشان گرفته می شود. اما باید بدانید که عشق واقعی و درست می تواند شما را به تکامل و بلوغ برساند.
شیوع بیماری ناشناخته گوارشی؛ آنچه باید بدانیم در روزهای اخیر، خبر شیوع یک بیماری ناشناخته…
اگر قصد انجام جراحی زیبایی سینه را داشته باشید، احتمالاً نام پروتز پکسی به گوشتان…
وقتی هوا آلوده است برای سلامتی خود چه کنیم؟ آلودگی هوا یکی از بزرگترین چالشهای…
برنامه غذایی بدنسازی بدنسازی ورزشی است که بر ساخت عضلات بدن از طریق وزنه زدن…
آگاهی از عوامل زمینه ساز بیماریهای قلبی برای زنان بسیار اهمیت دارد، زیرا با درک…
هر روزه تعداد کثیری از موجودات زنده، که برای بقاء در محیط به رقابت مشغولند،…