مرحله چهار دست و پا راه رفتن کودکان
چهار دست و پا راه رفتن کودکان
بین شش ماهگی تا یک سالگی ، طفل چهار دست و پا حرکت میکند. بعضی از کودکان هرگز روی چهار دست و پا حرکت نمیکنند، بلکه بعد از نشستن، ایستادن را یاد خواهند گرفت. خزیدن طرق مختلفی دارد. هنگامیکه طفلی در یکنوع خزیدن مهارت پیدا کرد ممکن است آنرا بنوع دیگری تبدیل نماید. یکی ممکن است بعقب بخزد و دیگری ممکن است قدری کج حرکت نماید یکی ممکن است بروی دستها و انگشتان پا بخزد در حالیکه زانو و ساق پا را راست نگاه میدارد، دیگری روی زانو و دستها وسومی روی بک زانو ویک پا حرکت نماید . کودکی که خیلی خوب و بسرعت میتواند بخزد ، ممکن است دیر راه بیفتد ولی آنکه کند و بد میخزد و یا اصلا نمی تواند بخزد ، احتمالا خیلی زودتر راه خواهد افتاد.
ایستادن
کودکان ایستادن را معمولا در اواخر سال اول یاد میگیرند ولی یک کودک قوی و جاه طلب ممکن است در هفت ماهگی آنرا بیاموزد . گاهی بعضی از کودکانی که ظاهره باهوش و از هر حیث سالمند تا بعد از یکسالگی نمی توانند بایستند. بعضی از اطفالیکه دیر می ایستند، چاق، بی حال وخونسردند. بالاخره بعضی دیگر بعلت عدم توانائی کافی ساق پاها در ایستادن تأخیر میکنند. در هر حال من توصیه می کنم تا آنجائی که طفل از جهات دیگر سلامت و با هوش است و طبیب عیبی در او پیدا نمیکند ، برای دیر ایستادنش نباید نگران شد.
خیلی از کودکانی که ایستادن را یاد می گیرند ولی نمی توانند از حالت ایستاده بزمین بنشینند ، بزحمت زیادی دچار میشوند . زیرا هنگامیکه چنین کودکی بحالت ایستاده در آمد، مجبور است ساعات متوالی بایستد (چون نمی تواند بنشیند) لذا از شدت خستگی درمانده میشود و گریه و داد و فریادرا شروع میکند. گاهی مادر بدادش میرسد و او را می نشاند ولی در ظرف چند دقیقه تمام ناراحتی و خستگیش فراموش میشود و دوباره طفل روی پاهای خود برمیخیزد . این مرتبه طفل زودتر خسته شده در ظرف چند دقیقه فریادش بلند میشود . در این مورد بهترین کار آنست که مادر یک اسباب بازی قشنگ و جالبی بطفل بدهد تا در حالیکه نشسته است با آن بازی نماید و از ایستادن مجدد منصرف شود . یا اورا در درشکهای بگذارد و گردش دهد، باین امید که در ظرف یک هفته یا بیشتر طرز نشستن را از حالت ایستاده یاد بگیرد . بالاخره روزی از روزها این طرز نشستن را طفل تجربه خواهد کرد ، باین ترتیب که ابتدا زانوهای خود را خم کرده، نشیمن خود را قدری پائین می آورد و بعد از یک تردید طولانی ، ناگهان خود را روی زمین رها میسازد . در این حال طفل متوجه میشود که کار چندان مشکلی نیست و بعلاوه حس می کند که کف اطاق هم کاملا نرم و صاف است و ترس او می ریزد.
بتدریج طفل با گرفتن دو دست بدیوار و مبل و اثاثیه اطاق و سپس با یکدست ، در حال ایستاده راه میرود . بالاخره بعد از مدتی که توانست حالت تعادل خود را حفظ نماید ، در حالیکه حواسش بجای دیگری معطوف است ، برای چند لحظه دست خود را رها می کند ولی نمیداند که بچه کار مهمی اقدام کرده است . زیرا این مرحله، آغاز راه افتادن طفل است.
گاهی بعضی از والدین در باره مفید بودن درو روئک سئوال میکنند . رو روئک وسیله ای است برای کودکی که هنوز راه نیفتاده است. طفل در پشت آن می ایستد درحالیکه با دستهای خود محکم لبه آنرا نگاه می دارد ، آنرا بطرف جلو میراند. منظور از دادن چنین وسیله ای بطفل آنست که طفل را سرگرم و با دیدن این اسباب بازی جدید خوشحالش نمایند. گاهی ممکن است طبیبی با بکار بردن روروئک در کودکانی که در موقع قدم برداشتن، نوک پنجه پاهای خود را کمی بطرف داخل یا خارج ، کج برمیدارند ، مخالفت نماید زیرا رو رو ک این کیفیت را تشدید میسازد. در این مورد باید با طبیب مشورت نمائید. در هر حال ، من توصیه می کنم که طفل را خیلی زیاد برو روئک عادت ندهید. زیرا طفل باید بقدر کافی بخزد و اطراف و اکناف محیط زندگی خود را بررسی و تفتیش نماید.
راه افتادن
عوامل متعددی از قبیل ذوق و جاه طلبی ، چاقی ، سرعت خزیدن با چهار دست و پا، بیماریها و خاطرات تلخ در براه افتادن طفل مؤثر است. مثلا طفلیکه تازه شروع براه رفتن کرده است اگر دچار مرضی بشود که مدت دو هفته او را بستری نماید، ممکن است بعد از بهبود تا یک الی چند ماه ، برای براه افتادن علاقه ای نشان ندهد , یا کودکی که تازه راه رفتن را یاد گرفته است ، اگر بشدت زمین بخورد، ممکن اس تا هفته ها از رها کردن مجدد دست های خود و راه رفتن مستقل امتناع نماید.
غالب کودکان راه رفتن را بین دوازده تا پانزده ماهگی می آموزند. بعضی از کودکان قوی و جاه طلب در نه ماهگی براه می افتند . بعضی از کودکان باهوش و بدون ابتلاء بمرض راشیتیسم یا امراض دیگر، تا هیجده ماهگی راه نمی افتند.
موقعیکه کودک براه می افتد، مشکلات زیادی از قبیل کفش پوشیدن و رعایت دیسیپلین و غیره را تولید می کند که در مباحث بعد در باره آنها بحث خواهد شد. لزومی ندارد که راه رفتن را بطفل باد دهید ، زیرا وقتی عضلات ، اعصاب و سن طفل اقتضا کند ، طفل خود بخود راه خواهد افتاد و نمی توان از آن جلوگیری نمود. من مادری را بخاطر می آورم که طفل خود را قبل از آنکه واقعا بتواند روی پاهای خود راه برود ، هر روز بمدت زیادی راه می برد و باین طریق مشکلات و زحمات زیادی برای خود فراهم می نمود طفل آنچنان از این کار لذت میبرد که میخواست تمام روز بوسیله مادر با پا، راه برده شود. کمر مادر از این کار خسته کننده تقریبا خورد و شکسته شده بود. مادران بعضی از کودکانی که خیلی زود راه می افتند گاهی بشک و تردید می افتند که مبادا زود براه افتادن طفل برای سلامت ساق پاهایش خوب نباشد تا آنجا که ما اطلاع داریم ، بدن طفل می تواند آنچه را که خود کودک برای انجام آن آمادگی دارد بخوبی تحمل نماید . ساق پاهای بعضی از اطفالیکه زود راه می افتند کج میشود ولی این حادثه در اطفالیکه دیر براه می افتند نیز بهمان اندازه دیده میشود.
پا و ساق پا
کف پای تمام اطفال در سال اول مسطح است زیرا اولا فرو رفتگی کف پای آنها هنوز تشکیل نشده است. ثانیا پای اطفال ، خیلی چاق و روشنالو، است. بتدریج که ایستادن و راه رفتن را یاد می گیرند، با حرکت و ورزش دادن عضلانی که در ساختمان کف پا بکار میرود، بتشکیل فرورفتگی کف پا کمک می شود.
پا، ساق پا دزانوی طفل تا چه اندازه راست و مستقیم رشد خواهد کرد، بستگی بعوامل متعددی دارد از جمله:
اول – کیفیت ارثی رشد و نمو . دوم – ابتلاء براشیتیسم (نرمی استخوانهای بدن بعلت کمبود ویتامین D را باید نام برد. بعضی از کودکان با وجودیکه هرگز مبتلا براشی۔ تیسم نشده اند ، دارای زانوهائی هستند که بطرف داخل کج شده است. درحالیکه بعضی از اطفال دیگر، بدون وجود سابقه راشیتیسم ، دارای زانوهائی هستند که بطرف خارج کج شده است و در موقع راه رفتن، پنجه های پای آنها بطرف داخل منحرف میشود. من تصور می کنم این حالات در بچه های فعال و ورزیده بیشتر از بچه های آرام و ساکت نمودار است . بهمین جهت اگر طفلی بطور طبیعی زانوهائی داشته باشد که بطرف داخل مختصری کج باشد، در صورت ابتلاء براشیتیسم، حالت کجی زانوها شدت پیدا میکند. عکس قضیه هم، در مورد اطفالیکه زانوهای آنها بخارج کج شده، صحیح است.
سوم – عامل سوم ممکن است مربوط بطرز نشستن طفل و وضع جمع کردن زانو و پاها باشد. مثلا گاهی پا (یعنی از مچ پا به پائین) بطرف داخل کج میشود زیرا طفل همیشه طوری می نشیند و طوری پاهایش را در زیر خود جمع می نماید که پا همیشه اجباره بطرف داخل کج نگاهداشته میشود. یا مثلا اگر طفلی همیشه بروی شکم (دمرو) دراز بکشد و شست بک پارا بطرف شست پای دیگر نزدیک نماید و با روروئک را همیشه با کنار، خارجی یک پا فشار داده و براند، بالمال انحراف پنجه پا بطرف داخل ایجاد خواهد شد.
پنجه های پای تمام کودکان در آغاز براه افتادن مختصری بخارج منحرف میشود ولی این انحراف بندریج مرتفع خواهد شد. پنجه های پای بعضی از کودکان در موقع راه رفتن کاملا بخارج منحرف میشود (مثل طرز راه رفتن چارلی چاپلین) و این انحراف بتدریج تا حدودی اصلاح خواهد شد بطوریکه بعد از چند سال این انحراف پنجاهای پا بخارج، نسبه کم خواهد شد و بحداقل خواهد رسید. پنجه های پای کودکانی که در ابتدای براه افتادن فقط مختصری بخارج منحرف گردد ، بعد از مدتی کاملا راست خواهد شد. بالاخره پنجه های کودکانی که در آغاز براه افتادن کاملا راست و بدون انحراف باشد و بعد از مدتی بداخل منحرف خواهد شد. انحراف پنجه های با بداخل، غالبا با کجی زانوها بطرف داخل همراه می باشد.
یکی از مزایای مهم معاینه منظم طفل توسط طبیب در طی سال دوم زندگی ، همین است که در صورتی که چنین کجی و انحرافی در پاهای طبل مشاهده شود . طبیب ممکن است دستور کفشهای مخصوصی برای اصلاح کجی پاها بدهد و یا در صورتیکه براشیتیسم مشکوک گردد از استخوانها عکس برداری نمود. کسالت را درمان کند.
کفش چه وقت و چه نوع
در اکثر موارد تا موقعی که طفل در خارج از اطاق راه نرود ، پاهایش احتیاج بپوشاندن چیزی ندارد . پاهای طفل نیز مانند دستهایش طبیعه همیشه سرد است ولی موجب ناراحتی طفل نمیشود. بعبارت دیگر، در سال اول . پوشاندن کفشهای نرم یا بافتنی برای طفل بهیچوجه ضرور نیست مگر اینکه اطاق یا کن اطاق خیلی سرد باشد.
بعد از آنکه طفل ایستادن و راه رفتن را یاد گرفت. اگر شرایط مساعد باشد، لازم است اغلب اوقات پا برهنه راه برود زیراکف پاهای طفل ابتدا مسطح است ولی با ایستادن و راه رفتن زیاد ، بتدریج مچ پاها محکم و قوی میشود و فرورفتگی و قوس کف پا تشکیل میگردد . (من تصور میکنم طبیعت باین دلیل کف پاها را آنقدر حساس و قلقلکی کرده است که همیشه ما را یاد آوری نماید تا قسمت قوسی شکل کف پا را بالا نگاهداریم.) راه – رفتن روی زمین ناصاف و خشن نیز ، تقویت عضلات پا و ساق پا کمک شایانی میکند . اگر طفل همیشه روی زمین صاف و نرم راه برود و اگر همیشه کنش بیا داشته باشد (مخصوصا کنشهائیکه کف داخلی آنها نرم و راحت و تخت آنها خیلی سفت و سخت باشد ) ، طفل عضلات پا را در موقع راه رفتن بدرستی و خوبی بکار نمیبرد و بالنتیجه کف پاهایش (بدون قوس) خواهد ماند.
البته طفلی که در هوای سرد بیرون میرود با هنگامیکه میخواهد روی آجر با سنگ فرش راه برود باید کفش بپا داشته باشد. ولی لازم است تا دو سالگی ، در اطاق و با در فصول گرم سال در روی زمین صاف و بدون خطر (مانند شن نرم ساحل دریا) پا برهنه راه برود.
اطباء توصیه میکنند که اطفال ابتدا کفشهای نیمه نرم بپوشند تا عضلات بای طنل بتواند بخوبی حرکت نماید . نکته مهم آنست که کنش طفل باید بزرگ باشد که انگشتان پای طفل بهم فشرده نشود ولی البته نه آنقدر بزرگ که در موقع راه رفتن از پایش بیرون آید. جورابهای طفل نیز باید بقدر کافی کشاد باشد . رشد پاهای طفل نیه مربع است لذا کنش های آنها بسرعت عجیبی ، گاهی در ظرف دو ماه کوچک بشود، بنابراین مادر باید عادت کند که هرچند هفته یکبار کفش های طفل را امتحان کنند که آیا بقدر کافی بزرگی هست با خبر . در پنجه های کفش باید فضای کاملا کافی موجود باشد زیرا طفل در هر قدمی که بر میدارد انگشتهای پایش در جلو بهم فشرده و روی هم سوار میشود . فضای آزاد جلوی انگشتان پای طفل در کفش در حالیکه طفل ایستاده است، باید لااقل بقدر نصف ناخن انگشت دست مادر باشد . اگر طفل نشسته باشد، قضاوت شما صحیح نخواهد بود زیرا انگشتان پا، فضای جلوی کفش را بقدر حالت ایستاده نمی تواند پر کند. احتیاج بیاد آوری نیست که کفش طفل باید بقدر کافی پهن هم باشد.
اگر طبیب برای تصحیح بعضی چیزها مانند ضعف مچ پا، کجی زانوها بخارج با بداخل و انحراف داخلی پنجههای پا و غیره ، گذاشتن دتراشه ای را در کنش توصیه نماید و در عین حال ممکن است کنشهای سفت و محکمی را نیز پیشنهاد نماید. این نوع کفشها اگر نرم باشد در تصحیح کجی پا مفید واقع نخواهد شد، معمولا پاشنه این کفشها بقدر کافی بلند است.
اگر پا و ساق پای طفل قوی است ، میتوان از کفش های نیمه نرم (نه سفت و نسه نرم استفاده کرد. از نظر اطباء کفشهای سرپائی ( دم پائی ) تا آنجا که موجب تعریق شدید پاها نشود ، رضایت بخش میباشد . چون تا دو سه ماهگی ، پاهای طفل دکوشتالو» و چاق است ، کنشهائیکه دارای پشت پاشنه کوتاه باشد، بپای آنها بند نمیشود و مکرر بیرون میاید. کفش های پشت پاشنه بلند از این حیث بهتر است.
دیدگاهتان را بنویسید