#


شایع ترین علل گریه درکودکان نوپا و راهکار برای آرام کردن آنها

11 می 2017 بدون نظر 1515 بازدید

شایع ترین علل گریه درکودکان نوپا و راهکار برای آرام کردن آنها

No votes yet.
Please wait...
Voting is currently disabled, data maintenance in progress.

شایع ترین علل گریه درکودکان نوپا و راهکار برای آرام کردن آنها

با پیچیده تر شدن تفکر کودک، او از اتفاقات جهان اطراف خود آگاهی بیشتری پیدا می کند و تشخیص علت گریه او نیز سخت تر میشود. او شروع به درک حرفهای شما میکند و واقعیات اطراف خود وپاسخ های شما را میفهمد.

شروع به استفاده از قوه استدلال خود میکند تا به بحث های منطقی پاسخ بدهد. او کاملا از خودش و دیگران آگاه است و خواسته های دیگران را نیز علاوه بر خواسته های خود میفهمد.

ترس های او بیشتر به فعالیتهای روزمره و ناراحتی هایش در اثر آنها مربوط میشود. او از نظر احساسی نیز رشد میکند و میتواند احساساتی مانند گناه، شرم، حسادت و تنفرداشته باشد. وبه حدی از این احساسات خود اندوهگین میشود که شروع به گریستن می کند.

ترس ها

ترس از تاریکی

شایعترین ترس های این گروه سنی تاریکی و رعد و برق هستند. ترس از تاریکی به حدی در این سنین شایع است که در بین کودکان سراسر جهان دیذه میشود. هیچ توصیفی برای این ترس وجود ندارد و استدلال های منطقی نیز نمیتواند به او کمک کند.

به مسخره گرفتن ترس او کاری بی رحمانه است و شما هرگز نباید این کار را انجام دهید. یک چراغ خواب زیبا برای اتاق او تهیه کنید. میتوانید از چراغ هایی که حباب رنگی دارند یا موسیقی پخش میکنند استفاده کنید.

 ترس از رعد و برق

ترس از رعد و برق و صاعقه نیز کاملا شایع است و بهترین راه برای برخورد با این ترس منحرف کردن ذهن کودک از آن میباشد. شما میتوانید در هنگام رعد و برق موسیقی با صدای بلند در خانه پخش کنید یا تلویزیون را روشن کنید و یا او را به اتاقی آرام برده و برایش قصه بخوانید.

شما میتوانید با دادن یک اسباب بازی به عنوان جایزه به او، که قبلا برای روزهای بارانی تهیه کرده اید ذهنش را مشغول کنید.

برخورد با ترس های کودک

یکی از بهترین راههای دور کردن ترس های کودک صحبت کردن درباره آنها میباشد. به همین خاطر باید کودک را تشویق کنید تا درباره ترس هایش با شما صحبت کند. تمام توجه خود را به او معطوف کنید و سوالاتی از او بپرسید تا احساس کند که او را جدی گرفته اید.

معمولا بیان ترس با کلمات کار بسیار سختی است اما باید به حرفهای کودک گوش کنید. با آوردن چند مثال به او کمک کنید تا حرفهایش را بزند و در مقابل او اعتراف کنید که شما هم ترس هایی شبیه به او دارید.

هرگز کودک را به خاطر ترس هایش سرزنش نکنید یا مسخره نگیرید. کاری ساده و اطمینان بخش انجام دهید مثلا به او نشان بدهید که استخر چه محیط شاد و دوس داشتنی است و هیچ دلیلی برای ترسیدن از آب وجود ندارد.

کودک به شما اطمینان خواهد کرد و ترس هایش به تدریج کمرنگ تر و کمرنگ تر خواهد شد. وقتی به اندازه کافی بزرگ شد برایش شرح بدهید که اتفاقات چطور رخ می دهند مثلا به او بگویید که صاعقه فقط یک جرقه بزرگ است.

اگر کودک از رفتن به خانه دوستانش می هراسد مرحله به مرحله با او صحبت کنید. برای مثال بگویید: (اول من تو را با ماشین به خانه دوستت میبرم بعد تو هدیه اش را به او میدهی و او از تو میخواهد تا با هم بازی کنید). تقریبا همه کودکان ترس هایی غیر منطقی دارند مانند ترس از غول، روح یا اژدها.

به خاطر داشته باشید که ترس کودک مسئله ای جدی است و به همین دلیل نباید به او بگویید که ترس هایش غیر واقعی هستند.

ترس از جدایی

حتی یک کودک سه ساله نیز هنوز ترس از دست دادن شما را در وجودش احساس میکند. وقتی او کوچکتر بود نگران این بود که شما در مقابل چشمانش نباشید اما اکنون از این میترسد که دیگر پیش او برنگردید. که شما بمیرید و برای همیشه از او دور شوید و او از وجود شما برای همیشه محروم شود.

در این مورد نیز بهترین کار دادن اطمینان خاطر مرحله به مرحله به کودک است تا او بداند وقتی در کنارش نیستید چه کاری انجام میدهید.

هرقدر جزئیات بیشتری به او بدهید بهتر است.

برای مثال ممکن است به کودک بگویید:( وقتی پدر از کار به خانه برگردد با او به دیدن عمه خواهیم رفت. من یک دوش میگیرم و پدر ریش هایش را میتراشد و بعد لباس هایمان را عوض میکنیم. بعد تو را می خوابانم و همان داستان یا شعر همیشگی را برایت میخوانم. بعد مامان کنار تخت خواب تو دراز میکشد و تو را در آغوش گرفته و درباره امروز وآنچه فردا باید انجام دهیم با تو صحبت میکند. تا وقتی که تو کاملا به خواب نرفته باشی من از خانه بیرون نمیروم و تنها چیزی که متوجه خواهی شد این است که صبح شده و مامان در خانه است).

ترس از دست دادن موقعیت

فرزند شما از فکر داشتن یک خواهر یا برادر کوچکتر که او را از تخت پادشاهی اش در خانه پایین میکشد به شدت مضطرب میشود. برای اینکه احساس خوشایندی از حضور نوزاد در او بوجود بیاورید  باید تمام موارد احتیاطی را انجام دهید.

نوزاد را خواهر یا برادر تازه او بنامید و به او اجازه دهید که با بزرگتر شدن شکمتان در دوران بارداری آن را لمس کرده و لگد زدنهای جنین را احساس کند. محل خواب نوزاد جدید را به او نشان بدهید و به او کارهایی را آموزش بدهید که در مراقبت از نوزاد برایش مفید خواهد بود.

اگر نوزاد را در بیمارستان به دنیا می آورید مطمئن شوید که فرزند اولتان در مدت بستری شدن شما پیش کسی میماند که با او احساس راحتی میکند. وقتی به خانه برگشتید نوزاد را به شخص دیگری بدهید تا با خود به خانه بیاورد و در نتیجه دست های شما برای درآغوش گرفتن فرزند اولتان خالی باشد.

تا وقتی که او نخواسته است که نوزاد را ببیند به طرف نوزاد نروید. حتما یک هدیه از طرف نوزاد برای او به خانه بیاورید. اگر مجبور به ماندن در بیمارستان شدید به کودک اجازه بدهید هرقدر که میخواهد به ملاقات شما بیاید و وقتی به بیمارستان آمد نوزاد را در آغوش نگیرید بلکه در گهواره ای در کنار تخت خودتان بگذارید تا بتوانید به راحتی فرزند اولتان را بغل کرده و به او محبت کنید.

خستگی بیش از حد

کودک در این سنین معمولا در ساعات آخر شب به شدت هیجان زده و خسته میشود. او سعی میکند تا زمان خواب خود را تا جایی که میتواند به تاخیر بیندازد و به آسانی دچار تنش و اضطراب میشود.

فرزند شما به حدی آسیب پذیر میشود که با کوچکترین ناراحتی یا اضطرابی به گریه می افتد.اگر فکر میکنید فرزندتان مجبور است تا دیروقت بیدار بماند یا برنامه خاصی مانند یک مهمانی دارید حتما درطول روز ترتیبی بدهید که خواب کوتاهی داشته باشد تا بتواند انرژی لازم را ذخیره کند.

اگر بیش از حد هیجان زده یا خسته شد خونسردی و آرامش شما اهمیت بسیاری خواهد داشت. با او به آرامی صحبت کنید و بارها او را در آغوش بگیرید. صبور باشید و او را به آرامی به اتاق خوابش ببرید و یک شعر یا یک داستان برایش بخوانید تا بتواند آرامش لازم را بدست بیاورد و آرام بگیرد.

خواب کودکان

خواب کودکان

.

No votes yet.
Please wait...
Voting is currently disabled, data maintenance in progress.
برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *