دوستی و رفاقت در مقابل دشمنی و عداوت

دوستی و رفاقت در مقابل دشمنی و عداوت

انچه در قلب و نقطه تمرکز برنامه های اموزشی من قرار دارد این نکته که ازدواج های شاد براساس رابطه دوستی [۱۰۵] عمیق بنا شده اند. منظورم از رابطه دوستی عمیق احترام متقابل برای یکدیگر ولذت بردن از رفاقت و همراهی[۱۰۶] یکدیگر است.

این زوج ها با هم صمیمی هستند و به هم گرایش و تمایل زیادی دارند. ان ها به خوبی یکدیگر را می شناسد؛ می دانند که طرف مقابلشان از چه چیزهایی خوشش می اید، از چه چیزهایی بدش می اید، چه موارد شخصیتی و عادت های عجیب و غریبی [۱۰۷] دارد، و اینکه چه امیدهایی دارد.

ان ها همیشه برای هم احترام خاض قائل هستند و به نظرات هم توجه دارند، و در موقعیت های مختلف در زندگی روزمره ابراز می کنند که یکدیگر را دوست دارند و از هم خوشش شان می اید.
مورد “ناتانیل” را در نظر بگیرید که مردی بسیار سخت کوش است. او صاحب یک کسب و کار در زمینه واردات است، و ساعت های طولانی کار می کند تا دیر وقت کار می کند. اگر با فرد دیگری ازدواج کرده بود، حتما تعهداتش در زندگی مشترک مشکلاتی را برای پیشرفت او به وجود می اورد.

اما او و همسرش “اولیویا”راه های متعددی برای اینکه با هم در ارتباط باشند پیدا کرده اند. در طول روز انها چندین بار تلقی با هم صحبت می کنند .اگر اولیویا قرار ملاقات با دکتر داشته باشد. ناتانیل ان را به خاطر دارد و حتما تماس می گیرد تا در مورد چگونگی ان خبر بگیرد.

وقتی ناتانیل با یک مشتری مهم قرار ملاقات دارد، اوایویا حتما تماس می گیرد تا ببیند جلسه چطور پیش رفته است. وقتی شام مرغ دارند اولیویا معمولا ران مرغ[۱۰۸] را به همسرش می دهد چرا که می داند ناتانیل ران مرغ را بیشاز همه دوست دارد.

وقتی ناتانیل یکشنبه صبح ها برای بچه ها کیک بلوبری [۱۰۹] درست می کند دقت می کند که بلوبری کیک اولیویا را در اورد چون می داند که او زیاد از بلوبری خوشش نمی اید. با اینکه ناتانیل خیلی مذهبی نیست هر یکشنبه با اولیویا به کلیسا می رود چرا که می داند این برنامه برای او اهمیتی خاص دارد.

با این که اولیویا علاقه شدیدی به گذراندن وقت با فامیل ندارد مدتی است که با مادر و خواهران ناتانیل دوست شده است چرا که می داند خانواده برای ناتانیل بسیار اهمیت دارد.
ممکن است همه این موارد عادی [۱۱۰] و غیر رمانتیک به نظر اید. ممکن است ظاهرا این گونه باشد، اما در واقع اینطور نیست. از طریق مواردی کوچک اما مهم اولیویا و ناتانیل رابطه دوستی شان را حفظ می کنند رابطه ای که پایه و اساس عشق ان هاست.

در نتیجه ان ها نوعی از رابطه عشقی را تجربه می کنند که بسیار دوست داشتنی تر[۱۱۱] از زوج هایی است که گاه و بی گاه به مسافرت های رمانتیک می روند یا در سالگردها هدایای گران قیمت[۱۱۲] برای یکدیگر می خرند اما در زندگی روزمره واقعا از هم جدا مانده اند و ارتباط عاطفی شان با هم را از دست داده اند.
دوستی و رفاقت شعله رابطه عشقی بین زوج ها را فروزان می کند وبهترین محافظ در برابر اساس کدورت و خصومت نسبت به همسرتان است. از انجایی که ناتانیل و اولیویا توانسته اند با وجود اختلافات و ناراحتی های اجتناب پذیر زندگی زناشویی رابطه دوستی شان را حفظ کنند در حال حاضر چیزی را تجربه می کنندکه از لحاظ فنی ان را “برتری احساسات مثبت”[۱۱۳] می نامند.

این عبارت بدین معناست که افکار مثبت ان ها درباره یکدیگر و درباره رابطه زناشویی شان ان قدر فراگیر است که اغلب بر احساسات منفی انان غلبه می کند[۱۱۴] به ندرت ممکن است اختلافی باعث شود ان ها این توازن[۱۱۵] موجود در رابطه شان به عنوان یک زوج را از دست بدهند .

حالت مثبت ان ها باعث می شود که انها درباره یکدیگر ودرباره رابطه زناشویی شان خوش بین [۱۱۶] باشند کارهای مثبتی را درباره زندگی با هم بر ای خود فرض بدانند وباعث شوند شک و تردیدشان کاملا از بین برود.
مثالی می زنم. اولیویا و ناتانیل اماده می شوند تا مهمانی شام را میزبانی کنند.

ناتانیل می پرسد:”دستمال ها کجا هستند؟” . اولیویا در حالی که قدری نگران و عصبانی به نظر می رسد با صدای بلند می گوید:”داخل کمد” از انجایی که رابطه زناشویی ان ها بر پایه یک دوستی قوی و مستحکم بنا شده است به احتمال زیاد ناتانیل بی توجه به لحن[۱۱۷] اولیویا فقط روی اطلاعاتی که اولیویا به او داده است تمرکز می کند، اینکه دستمال ها داخل کمد هستند .

او عصبانیت اولیویا را به یک مشکل گذرا مرتبط می داند که هیچ ربطی به شخص او ندارد ، دقیقا مثل وقتی که اولیویا قادر نیست در بطری نوشابه را باز کند در هر حال اگر رابطه زناشویی ان ها دچار مشکل بود، احتمالا ناتانیل اخم می کرد[۱۱۸] و با فریاد می گفت: “اصلا به من چه خودت ان ها را بردار!”
مفهوم “برتری احساسات مثبت” بسیار شبیه “محدوده ثابت وزن”[۱۱۹] است که در کنترل وزن مورد استفاده قرار می گیرد. طبق این نظریه رایج و محبوب بدن یک محدوده وزن ثابت دارد که معمولا حفظ می شود. به واسطه وجود پدیده هوموستاز[۱۲۰] بی توجهی به اینکه چقدر زیاد یا چقدر کم غذا می خورید بدن شما تمایلی قوی دارد که این دامنه وزن را حفظ کند.

تنها تنظیم مجدد متابولیسم بدن(مثلا با ورزش کردن به صورت مرتب) است که رژیم غذایی منظم واقعا می تواند به شما کمک کند که چند کیلویی را به صورت مطمئن کم کنید. در یک رابطه زناشویی مثبت بودن و منفی بودن رابطه تا حد زیادی مشابه همین فرایند می باشد.

وقتی رابطه زناشویی شما محدوده ثابت مثبتی پیدا کند موارد منفی بسیار زیادتری لازماست که به این رابطه صدمه بزند نسبت به موقعی که این محدوده ثابت مثبت پایین تر است. واگر برعکس رابطه تا حد زیادی منفی شود ترمیم کردن ان بسیار دشوارتر خواهد بود.
بیشترازدواج ها با محدوده ثابت و مثبت و بالایی شروع می شوند به نحوی که هر دو طرف به سختی می توانند تصور کنند که مسیر زندگی مشترکشان ممکن است زمانی منحرف شود. اما اغلب این خوشبختی دوام نمی اورد.

با گذشت زمان،خشم،ناراحتی ودلخوری می تواند ان قدر افزایش یابد که رابطه دوستی بین زوجین تبدیل به یک چیز انتزاعی و ذهنی شود[و عملا از بین برود) ممکن است زوجین ایم مسئله را جدی نگیرند اما رابطه دوستی که در ابتدا وجود داشت ممکن است در واقعیت زندگی روزمره دیگر جایی نداشته باشد.در نهایت کار به جایی می رسد ۱۲۱] می نامند.

به تدریج همه چیز به صورت منفی تعبیر می شود؛ حرف هایی که با لحنی کاملا عادی بیان می شود دلخوری می شود. زنمی گوید: “قرار نیست وقتی غذایی داخل مایکروویو نیست ان را روشن بگذاری!” مرد این حرف را به عنوان یک توهین تلقی می کند وبنابراین چیزی شبیه به این می گوید:”لازم نیست به من بگویی چه کار کنم. خودم دستورالعمل کار با دستگاه را برایت خواندم!” و بعد یک دعوای دیگر اغاز می شود.
هنگامی که یک رابطه به این نقطه می رسد برگشتن به رابطه دوستانه ومنحصر به فردی که در ابتدا شما را با هم متحد کرده بود به دشواری پارو زدن به عقب در حال قایقرانی در تند اب رودخانه است. اما” هفت اصل” این کتاب به شما نشان خواهد داد چگونه می توانید حتی زمانی که غرق در دامنه “احساسات غالب منفی” هستید رابطه دوستی تان را تقویت کنید.

در حالیکه این اصول را یاد می گیرید به تدریج درک عمیق تری از نقش رابطه دوستی در زندگی زناشویی پیدا خواهید کرد و مهارت های لازم برای ابقاء و احیای دوستی در رابطه زناشویی خودتان را به دست خواهید اورد.