این افراد درون گرا، کمال گرا، مهارکننده، بسته، آرام، در معرض اضطراب، حساس به نیازهای دیگران، احساسات شدید، مخترع، مصر، حساس، مایل به همکاری و خلاق می باشند.
حدود یک سال پیش، بازدید کننده ای مطلب جالبی را روی بولتن بورد وب سایتی قرار داد. او که سیستم انواع شخصیتی کارل یونگ را به عنوان مبنای کار خود در نظر گرفته بود رابطه ی گروه های خونی و نتایج تست شخصیتی کارل یونگ را بررسی کرده بود. کارل یونگ اولین کسی بود که درون گرا بودن و برون گرایی را به عنوان ویژگی های متضاد شخصیتی دسته بندی کرد که عمدتا با عنوان تیپ شخصیتی O و تیپ شخصیتی A شناخته شده اند. یونگ برای تعریف این هر دیدگاه خود فرایندهای ذهنی زیر را شناسایی کرد:
دریافت کننده: فردی که اطلاعات را دریافت میکند.
قضاوت کننده: سازماندهی و اولویت بندی اطلاعات برای تصمیم گیری.
هر کدام از این فرایندها خود گونه های متفاوتی دارند که یونگ آنها را کارکردهای جهت دهی نامیده است. این کارکردها یا منطقی (فکر کردن و احساس کردن) هستند یا غیر منطقی(حس کردن و شهود). بازدید کننده ی وب سایت نتایج بررسی های خود را به این شکل در سایت منتشر کرد: نتایج حاصل از بررسی یک گروه نمونه ۴۵ نفری از دانشجویان MBA نشان می دهد افراد دارای گروه خونی A در مقایسه با دیگر گروه های خونی به خود مختاری بیشتری نیاز داشتند که شاید منشا آن الزامی ژنتیکی در برقراری یک هویت مستقل جدا می باشد، آنها اغلب افرادی هستند که به تنهایی کار کرده اند و به این سبک کار کردن نیاز دارند زیرا لازم است که خود تصمیم بگیرند. آنها کشاورزان خودکفایی بودند که در جوامع کشاورزی اولیه با بافت فرهنگی نه چندان محکم زندگی می کردند.
افراد بر اساس تیپ بدنی به سه دسته تقسیم می شوند. این سه تیپ عبارتند از: اكتومورف: لاغر، اغلب قد بلند، دست و پا کشیده و شکل ظاهری مرتب
مزومورف: کوتاه و چهارشانه با شانه های پهن و عضلات مناسب
اندومورف: چاق و گلابی شکل، اندومورف ها را می توان از طریق چربی جمع شده در پایین تنه تشخیص داد.
گروه خونی A: افراد دارای گروه خونی A پیوسته خود را با ویژگی های زیر توصیف میکنند: حساس نسبت به نیازهای دیگران، شنونده، جزئی نگر و تحلیل گر. تعداد قابل توجهی از افرادی که خود را اکتومورف معرفی کردند به گروه A تعلق داشتند. همچنین در گروه خونی A تعداد افراد اندوموفیک قابل توجه بود. به نظر می رسد که افراد دارای گروه خونی A از تیپ های بدنی برخور دارند که به یکی از دو بی نهایت سوق دارد. این در حدها در میان مردان دارای گروه خونی A بیشتر بود. برخی از ویژگی های شخصیتی که به نظر می رسد با اکتومورفیسم مرتبط باشند در متون روانشناسی به گروه خونی A ربط داده شده اند. این ویژگی های شخصیتی عبارتند از: ترجیح خلوت، فعالیت ذهنی شدید و جزئی نگری.
انسان شاید در خلال سالیان دراز به رشد قابل توجهی در زمینه های مختلف رسیده باشد اما ما انسانها همچنان موجودات حساسی هستیم. هنوز در مقابل حملات وحشیانه ی موجودات شکارچی میکروسکوپی ضعیف هستیم. در فضای تغییر پذیر و بی ثبات توانایی ما در حفظ حیات به چالش کشیده میشود. به وجود آمدن پاتوژن های جدید مقاوم در برابر آنتی بیوتیک ها و مقاومت در مقابل بیماریها بقای ما را تهدید می کند. فرایندهای افزایش سن و افت سیستم های جسمی ما هنوز از نشانه های پایان بازی زندگی می باشد. هر گونه مواجهه با مسائل مرتبط با مرگ و پیری برای ما استرس زا ست. این استرس می تواند جنبه های خوب یا بد داشته باشد. اگرچه بسیاری از ما سیگنال های بیوشیمیایی مناسبی را با خود حمل می کنیم که می توانند به مسائل استرس زا در زندگی به طور صحیح واکنش نشان دهند با این وجود استرس زیاد و طولانی مدت عدم تعادل فیزیولوژیکی، افت فیزیولوژیکی و بیماری به دنبال دارد. به عبارت دیگر، در صورت عدم وجود این سیگنال های فقدان اعلام خطرهای شیمیایی /هورمونی و همچنین واکنش تنظیم کننده ی آنها، نژاد انسان پیش از این که بتواند زبانی را برای بیان افکارش به وجود آورد منقرض شده بود.
در دوره ی مدرن، ما بر سر در راهی قرار داریم، مکانیسم های واکنش که برای حمایت از ما طراحی شده اند خود به عاملی خطرزا تبدیل شده اند. یکی از نتایج نامطلوب تکامل ما جمع شدن این عوامل استرس زا می باشد که فشار غیر طبیعی را بر سیستم های بدن ما تحمیل کرده است و این روند چیزی است که سیستم بدنی ما برای مدیریت آن برنامه ریزی نشده است. نیاکان باستانی ما استرس شدیدی داشتند اما آن واقعیت انکارناپذیر زندگی آنها بود و معمولا ناشی از مواجه شدن با شکارچیان خوراک، منازعه برسر قلمرو با دیگر موجودات زنده و شکار مداوم برای به دست آوردن منابع غذایی بود.
امروزه عوامل استرس زا ناشی از نبرد مرگ و زندگی نیستند و به آن اندازه جدی نیستند و البته این فاکتور جمع شدن استرس ها است که آن را بسیار خطرناک میکند. با این حال، همگی ما میدانیم که واکنش افراد به یک سطح از استرس ممکن است متفاوت باشد. برخی از افراد در ساعات پر کار و شلوغ اول صبح و در مسیر رفتن به سر کار عصبانی می شوند در حالی که برخی دیگر تاخیر را طبیعی فرض میکنند. شرایط بیرونی هم سان است اما واکنش به آنها کاملا متفاوت است، چرا؟
هنگام پرسش از سطوح استرس در زندگی بیمارانم امیدوارم بدانم واکنش عینی آنها به شرایط بیرونی چیست. توانایی آنها در سازگاری با استرس چقدر است؟ آیا مقدار هورمون های استرس در آنها زیاد است یا کم؟ آیا این هورمون در زمان مناسب ترشح می شود؟ تعادل نسبی سیستم عصبی آنها به چه صورت است؟ چه احساسی در آنها به وجود می آید؟ آیا موارد کنترل کننده ای همچون ورزش در آنها از نوعی است که استرس را می کاهد یا ورزشی را انتخاب کرده اند که خود استرس زاست؟ برآیند بار تحمیل شده توسط هر یک از عوامل استرس زا چه قدر است؟ آیا این بار به نقطه شکست در آنها نزدیک است یا اینکه از نقطه ی شکست عبور کرده اند و به شرایط خطرناکی که ناسازگاری نام دارد رسیده اند؟ ناسازگاری زمانی رخ می دهد که یک ارگانیسم از حدود سازگاری خود فراتر رانده شده باشد. در شرایط ناسازگاری ممکن است ارگانیسم بیمار شود. و این وضعیت حتی زمان طولانی پس از از بین رفتن عامل استرس زا همچنان باقی بماند. اگر چه توانایی افراد در کنار آمدن با استرس متفاوت است با این حال هر کدام از ما نقطه ی شکستی داریم. وارد آمدن استرس زیاد و شدید در یک دوره ی زمانی طولانی ممکن است هر شخصی را ناسازگار کند.
اما این مسائل چه ربطی به گروه خونی شما دارد؟ به زودی خواهید فهمید. برخی از عناصر کلیدی در فعال سازی واکنش های خاص به استرس در همان مکانی از DNA ما قرار گرفته اند که گروه خونی روی آن قرار دارد- یعنی ۹q34. میدانیم که هماهنگی فعالی میان ژنهای مختلف و مخصوصا ژن های نزدیک به یکدیگر وجود دارد. میان ژن گروه خونی و ژنهای کنترل کننده واکنش به استرس رابطه نزدیکی وجود دارد. هنگام بررسی افراد از لحاظ گروه خونی و استرس می توان تفاوت های آشکاری را در آنها مشاهده کرد. گروه خونی نقش مهمی را بر مقدار استرسی که ما در زمان واحد تحمل میکنیم و روش واکنش به آن استرس و سرعت خلاص شدن از آن استرس ایفا می کند.
در شرایط وجود استرس فیزیولوژیکی و احساسی، بدن شما با معکوس کردن قطبیت و تغییر تعادل در سیستم عصبی خودکار سعی میکند بر استرس غلبه کند. سیستم عصبی در واقع از دو سیستم تشکیل شده است. به طور کلی، سیستم عصبی سمپاتیک مسئولیت واکنش (گریز و فرار) را بر عهده دارد در حالی که سیستم عصبی پاراسمپاتیک مسئویت آرام کردن سیستم عیبی پس از اتمام عامل خطر زا را بر عهده دارد. کارکرد مناسب هر دو سیستم در حفظ سلامتی ضروری است. هر دو گروه سیستم عیبی با سیستم غدد درون ریز و ارگان های داخلی شما ارتباط برقرار می کنند تا به شما کمک کنند کارکردهای مناسب خود را حفظ کنید و به چالش های احتمالی فراوانی واکنش نشان دهید.
هر دو دسته سیستم عصبی شما بر خلاف یکدیگر هستند آنها در شرایط متعادل در مخالفت با یکدیگر عمل می کنند. مثلا فعالیت سمپاتیک باعث میشود قلب شما تند تر و سریع تر بزند در حالی که فعالیت پاراسمپاتیک از سرعت ضربان قلب شما می کاهد و دیواره های عضلانی و ریوی شما را باز می کند تا جریان آزادتر خون و اکسیژن رسانی به عضلات قلب را امکان پذیر کند.
کلید کارکرد مناسب سیستم عصبی تعادل است. مشکلات زمانی به وجود می آیند که یک یا دو بخش از این سیستم به طور پیوسته و به مدت طولانی بر دیگر بخش ها ويا قسمت ها غلبه می کنند. استرس مزمن مانند وزنه ی روی ترازو عمل می کند – ترازو را در جهت سیستم سمپاتیک و برخلاف سیستم پاراسمپاتیک کج می کند. از آنجائیکه بسیاری از فعالیتهای بدنی شما که با سلامتی و درمان مربوط هستند توسط فعالیت پاراسمپاتیکی هدایت می شوند، فواصل زمانی طولانی در شرایط عدم تعادل به طور قطع به شکست و بیماری منجر می شود.
لحظه ی حساس واکنش به استرس زمانی است که غده آدرنال هورمون های استرس خود را آزاد می کند. دو نوع هورمون استرس وجود دارد: کاتوكولامينها و کورتیزول. و این دو هورمون رابطه ی نزدیکی با گروه خونی دارند. در واکنش به استرس غده آدرنال دو نوع کاتوكولامین آزاد می کند: اپی نفرین که بیشتر با نام آدرنالین شناخته شده است و نوراپی نفرین که که نور آندرنالین نامیده می شود. هنگام آزاد شدن این مواد شیمیایی قدرتمند در خون شما، ضربان قلب و فشار خون شما بالا می رود و از قابلیت های جهاز هاضمه کاسته می شود. در این شرایط تحریک پذیری و یا آگاهی شما افزایش پیدا می کند و تمام نیروی شما برای مبارزه حرکت، ورزش و یا نوعی فعالیت جسمانی سوق داده می شود.
كاتو كوبالامين ها را می توان به عنوان لشگری از سیستم عصبی در نظر گرفت که به عنوان یک واکنش فوری و کوتاه مدت به استرس عمل میکند. از سوی دیگر، کورتیزول بیشتر شبیه به یک لشکر اشغالگر در یک نبرد طولانی عمل میکند. کورتیزول هورمونی کاتابولیک است، عملکرد آن در جهت شکستن بافت عضلانی و تبدیل پروتئین بافت به انرژی می باشد. غده ی آدرنال در وضعیت استرس زا و خطرناکی سیستم را از کوريتزول لبریز می کند. هنگام قرار گرفتن در معرض سرما گرسنگی، خونریزی، عمل جراحی، عفونت، جراحت، درد و فعالیت ورزشی شدید کورتیزول ترشح می شود. استرس عاطفی و ذهنی نیروهای قدرتمند درون سیستم ما را بر می انگیزاند تا بقای ما حفظ شود.
وجود کورتیزول در حفظ بقا ضروری است. از آنجائیکه کورتیزول در خارج شدن از شرایط خطرناک به ما کمک می کند عدم ترشح این هورمون توسط غدد آدرنال در مواجهه با استرس منجر به مرگ ما خواهد شد. البته، کورتیزول یک شمشیر دولبه است. ترشح بیش از اندازه و یا دراز مدت کورتیزول تعادل تعدادی از سیستم های داخلی ما را بر هم می زند. در حالیکه سطوح مناسب کورتیزول باعث کاسته شدن التهاب، کم شدن شدن امکان ابتلا به آلرژی، درمان بافت ها و زخم ها می شود و مقادیر نامناسب آن نتایج عکس به بار می آورد. زخم ها، اوتیسم، فشار خون بالا، بیماری قلبی، افت عضلات، پیری پوست، افزایش خطر پوکی استخوان و کم خوابی برخی از نتایج حاصل از مسمومیت کورتیزولی می باشند. ترشح بیش از حد کورتیزول به طور مزمن سیستم ایمنی بدن را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و آن را نسبت به عفونت های ویروسی حساس می کند. در واقع، یکی از علل ابتلا به الزایمر و زوال مغزی دوران پیری به ترشح سطوح بالای کورتیزول به طور مزمن مربوط می شود.
در حالی که در همه ی گروه های خونی ها با ترشح کورتیزول بیشتر به استرس واکنش نشان داده می شود، در گروه خونی A همیشه با افزایش خاصیت قلیایی در خون به استرس پاسخ داده می شود. یعنی گروه خونی A در مقایسه با دیگر گروه های خونی از لحاظ فیزیولوژیکی میزان استرس آدرنال بیشتری دارند. آنها هنگام انجام تمرینات کاهش دهنده ی استرس به اندازه ی دیگر گروه های خونی نتیجه نمی گیرند. افراد دارای گروه خونی A باید کار بیشتری را انجام دهند در حالی که نتیجه ی کمتری می گیرند. این کشف شیمیایی مشاهدات پدرم از گروه خونی A را تایید می کند. تجویز ایشان برای گروه خونی A مبنی بر این که گروه خونی A (نیاز به استراحت سیستم عصبی) دارد، از لحاظ فیزیولوژیکی کاملا منطقی و قابل اندازه گیری است. پس از بررسی تاثیرات تمرین ورزشی در گروه خونی A می توان دریافت که احتمالا میزان بالاتر ابتلا به سرطان و بیماریهای قلبی نیز معنادار به نظر می رسند. به علاوه در واکنش به استرس در گروه خونی A در مقایسه با دیگر گروه های خونی اولین بیشتری ترشح می شود، البته توانایی شکسته شدن و حذف آدرنالین نیز در این گروه خونی بسیار بالاتر است.
شیوع بیماری ناشناخته گوارشی؛ آنچه باید بدانیم در روزهای اخیر، خبر شیوع یک بیماری ناشناخته…
اگر قصد انجام جراحی زیبایی سینه را داشته باشید، احتمالاً نام پروتز پکسی به گوشتان…
وقتی هوا آلوده است برای سلامتی خود چه کنیم؟ آلودگی هوا یکی از بزرگترین چالشهای…
برنامه غذایی بدنسازی بدنسازی ورزشی است که بر ساخت عضلات بدن از طریق وزنه زدن…
آگاهی از عوامل زمینه ساز بیماریهای قلبی برای زنان بسیار اهمیت دارد، زیرا با درک…
هر روزه تعداد کثیری از موجودات زنده، که برای بقاء در محیط به رقابت مشغولند،…