#


خودکشی و خشونت بین فردی و جمعی

15 سپتامبر 2018 بدون نظر 2175 بازدید

خودکشی و خشونت بین فردی و جمعی

آمار خودکشی و خشونت بین فردی و جمعی

گزارش های منتشر شده در مورد مرگ ناشی از خودکشی و خشونت بین فردی و جمعی، اختلاف بسیار وسیعی که در این زمینه در کشورهای مختلف وجود دارد را نشان می دهد. عصبانیت افراد، و نیز شدت و چگونگی ابراز آن بستگی به فرهنگ افراد و زمینه های مذهبی و ارزشی آنها دارد. جالب توجه آن است که در کشورهایی که میزان بالایی از خودکشی را دارند قتل های ناشی از خشونت کمتر اتفاق می افتد و در کشورهایی که میزان خودکشی کمتر است موارد قتل بیشتری دیده می شود.

همین توازن بین میزان خودکشی در مقابل میزان قتل در ۵۰ ایالت مختلف از ایالات متحده آمریکا نیز وجود دارد. اقبال اجتماعی و میزان توجه به خودکشی یا قتل نه تنها در تصمیم گیری به انجام این کار در بین مردم نقش دارد بلکه در ارزشیابی گزارش های داده شده نیز تأثیر دارد. در اغلب کشورها تعدادی از موارد خودکشی و قتل تحت عنوان مرگ تصادفی گزارش می شود.

بالاترین میزان خودکشی نزد مردان در کشورهای پیش از این سوسیالیست جهان و به خصوص نزد مردان ۳۰ تا ۵۹ ساله گزارش می شود. مجارستان، فنلاند، چین و ژاپن، بیشترین میزان خودکشی مردان را دارند. بعد از آنها کشورهای اقتصاد آزاد، هندوستان و سایر مناطق آسیایی و جزایر اقیانوس اطلس قرار دارند. در اغلب مناطق دنیا میزان خودکشی با افزایش سن زیاد شده و در کشور چین ۱۰ مورد برای هر ۱۰۰ هزار نفر از مردان ۶۰ سال به بالا است.

آمار خودکشی نزد زنان متفاوت بوده و به غیر از کشور چین، در سایر نقاط دنیا شیوع فراوانی ندارد. خودکشی نزد زنان در کشور چین بالاترین میزان را به خصوص نزد زنان ۱۵ تا ۲۹ ساله (۴۴ مورد برای هر ۱۰۰ هزار نفر از جمعیت دارد. این میزان نزد زنان هم گروه سنی در هندوستان ۲۳ مورد و در سایر کشورهای پیشرفته اقتصادی جهان ۴ مورد برای هر ۱۰۰ هزار نفر از جمعیت می باشد. بالاترین میزان خودکشی برای زنان ۹۲ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر از زنان چینی مسن تر از ۱۰ سال است. خودکشی نزد زنان کشورهای آفریقایی زیر صحرا، آمریکای لاتین و سابقة سوسیالیست دنیا بسیار نادر است.

هزینه خودکشی ها، بسیار بیشتر از سال های از دست رفته زندگی است. در این زمینه آمار جهانی در دست نیست ولی در کشورهای صنعتی تنها بین ۵ تا ۱۰ درصد از موارد اقدام به خودکشی منجر به مرگ می شود. باقیمانده ۹۰ درصدی آن هزینه بسیار سنگینی به بودجه های بهداشتی جوامع تحمیل کرده و در حدود ۵ درصد از آنها نیز برای تمام عمر معلول می گردند. میزان اقدام به خودکشی در ۳۰ سال گذشته رو به افزایش بوده و به گروه های سنی نوجوان نیز سرایت کرده است. ولی خودکشی هنوز بین سالمندان شیوع بیشتری دارد. براساس تخمین مطالعه بار جهانی بیماری (GBD) روند میزان خودکشی تا سال ۲۰۲۰ قوسی صعودی خواهد داشت.

اکولوژی قتل تفاوت بسیار زیادی با خودکشی دارد. بیشترین خطر آدم کشی در دنیا را مردان کشورهای آفریقایی زیر صحرا دارند (۱۷۹ هزار مورد در سال ۱۹۹۰)، در این کشورها میزان قتل ۱۳ برابر میزان خودکشی است. مردان کشورهای آمریکای لاتین و جزائر کارائیب در مرحله بعدی قرار داشته و برای مثال ۸۹ هزار مورد قتل در سال ۱۹۹۰ از این ناحیه گزارش شده که نسبت آن به خودکشی ۵/ ۶ برابر بیشتر است. میزان مرگ ناشی از خشونت نزد زنان کشورهای آفریقایی ۱۰ برابر بیشتر از میزان خودکشی آنها می باشد. بالا بودن این نسبت بیشتر به دلیل پایین بودن بسیار زیاد میزان خودکشی نزد این زنان است. مردان در گروه سنی ۱۵ تا ۴۴ سال در سراسر جهان بیشترین مخاطره را برای قربانی شدن در جریانات آدم کشی دارند ولی میزان قتل ناشی از خشونت نزد زنان توزیع سنی تقریبا یکنواختی را دارد.

چاره جویی برای کاهش میزان قتل باید در پیشگیری اولیه و ثانویه از رفتار تهاجمی صورت گیرد. در ساختن ریشه های فرهنگی و بهداشتی مردم باید به فرهنگ خشونت نیز توجه کرده و با شیوه ای منظم فرهنگ تحمل را جایگزین آن نمود.

جنگ، طاعون تندرستی است و مبنای آن خشونت است. برای مثال تعداد مرگ ناشی از جنگ برای سال ۱۹۹۰ در حد ۵۰۲ هزار مورد برآورد شده که این تعداد از مرگ بیشتر از مجموع تمام موارد مرگ ناشی از سرطان (به غیر از سرطان ریه و معده) و نیز تمام مرگ ناشی از بیماریهای التهابی قلب و ایدز در سراسر دنیا بوده است. علاوه براین اگر معلولیت های همیشگی افراد به دلیل جنگ نیز به رقم بالا اضافه شود، می توان گفت که در سال ۱۹۹۰ حدود ۲۰ میلیون سال عمر بشر به دلیل جنگ به هدر رفته است. و این ماجرا سال ها ادامه خواهد داشت و متاسفانه جنگ همه گیری وحشتاکی است که گریبانگیر بشر است.

ولی آمار مطالعه بار جهانی بیماری ها شاهد موارد بیشتری از مرگ است. برای مثال در سال ۱۹۹۰ در مجموع ۲۱۱ هزار مرد، ۱۶۱ هزار زن و ۱۵۰ هزار کودک زیر ۱۰ سال در اثر جنگ مرده اند. این آمار به طور مشخص نشان می دهد که مجموع تعداد زن و کودک تلف شده در اثر جنگ بیشتر از مردان بوده است (۵۸ درصد زنان و ۹۲ درصد مردان).

– عوامل خطر

داده های منتشره نشان میدهد که خودکشی ۴۰ درصد بیشتر از تعداد موارد قتل است. کشورها و مناطق داخلی آنها که با مشکل اجتماعی خودکشی رو به رو هستند از بحث افسردگی به عنوان عامل خطر اولیه برای خود آزاری استقبال می کنند. عوامل دیگری که ممکن است در اقدام به خودکشی دخالت داشته باشند عبارتند از: (۱) تحقیر و شکست (۲) این احساس که در شرایطی قرار گرفته اند که راهی برای پیشرفت و گریز ندارند و (۳) به این نتیجه رسیده اند که هیچ فرد نزدیکی که واقعا بخواهد و یا بتواند به آنها کمک کند وجود ندارد.

میزان خودکشی و آدم کشی در سراسر دنیا عظیم بوده و برای مثال در سال ۱۹۹۰ حدود ۱ / ۸ میلیون نفر را به دام مرگ فرستاده است ولی باید توجه داشت که شهرهای کوچکی که به طور متوسط ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارند ممکن است سالیانه تنها ۱۵ مورد خودکشی و ۱۱ مورد مرگ ناشی از آن را داشته باشند. وقتی میزان بروز این وقایع در جوامع مختلف کم باشد تعیین عوامل واقعی خطر خالی از اشتباه نبوده و ممکن است افردی در گروه حاملين خطر طبقه بندی شوند بدون آن که نتیجه ای بر آنها مترتب شده باشد.

طبقه بندی عوامل خطر اقدام به خودکشی

با توجه به این نکته بعضی از نشانه های عوامل خطر اقدام به خودکشی را می توان به شکل زیر طبقه بندی نمود:

١- اقدام به خودکشی قبلی قوی ترین دلیل منحصر به فرد خودکشی های بعدی است. فردی که پیش از این اقدام به خودکشی کرده احتیاج به کمک داشته و باید تا زمان رفع بحران به طور دائم تحت نظر باشد.

۲- خطر اقدام به خودکشی نزد مبتلایان به افسردگی شدید در تمام طول عمر ۱۸ برابر بیشتر از سایر افراد جامعه که مشکل عصبی ندارند، است.

۳- خطر خودکشی نزد مبتلایان به اختلال دو قطبی ۲ برابر سایرین است.

۴ – خطر اقدام به خودکشی نزد مبتلایان به افسردگی مزمن ۱۷ برابر سایرین است.

۵- داده های یک مطالعه نشان داده که ممکن است خطر اقدام به خودکشی نزد کسانی که در حال حاضر افسرده هستند (شامل یکی از ۳ حالت بالا) ۳۰ برابر بیشتر از سایرین باشد.

۶- افرادی که احساس تنهایی بسیار شدیدی دارند، مانند کسانی که به تازگی بحرانی در زندگی آنها پیش آمده است.

۷- داشتن سابقه رفتارهای مخاطره آمیز و بدون فکر و طرح قبلی

۸- داشتن سابقه اقدام به خودکشی در خانواده (اغلب به عنوان مدل انتخاب می شوند).

۹- داشتن قیافه ای در مانده و یا نزدیکی مرگ به دلیل ابتلا به بیماری.

۱۰- تعلق به گروه های برچسب دار و منزوی اجتماعی

۱۱- بستری بودن به دلیل اعتیاد به الكل( ۷۰ برابر خطر افزوده دارد)، ابتلای به بیماری ایدز (۳۹ برابر خطر افزوده دارد) و یا نیاز به دیالیز کلیه (۱۰ تا ۵۰ برابر خطر افزوده دارد).

۱۲- در دسترس بودن وسایل قتاله مثل تفنگ، سم، مقدار زیاد داروهای تجویزی که فقط با نسخه پزشک تهیه می شود. فراوانی این وسایل قتاله در هر جامعه در رابطه با فرهنگ آن جامعه است.

اعضای خانواده، معلمان، ارایه دهندگان خدمات بهداشتی و فعالان جامعه ایمن که با افراد در معرض خطر اقدام به خودکشی سروکار دارند باید سابقه سیر طبیعی این علت مرگ را در نظر داشته باشند. مراحل مختلف سیر طبیعی اقدام به خودکشی به قرار زیر است: ا- همواره فکر مردن و مرگ و یا پیوستن با سایر فوت شدگان را می کند.

۲- با دیگران در زمینه آزارهایی که به او وارد می شود، گفتگو کرده و یا احساسی از بی مری، شکست، بلد بودن، تنها بودن، نامیاتی و بی یاوری دارد.

٣- تهدیدهای مبهم و یا روشنی از اقدام به خودکشی میکند.

۴- خود را برای مرگ آماده می کنا۔: السیایی را که خیلی دوست دارد می بخشا۔. آخرین توصیه های خود را می کند، و نلاین اندام خود را به پایان می رسانا۔، در مدتیست های مختلف و به طور غیر مستقیم خا۔احافتی می کنا۔،

۵- طرح خودکشی می ریزد. معمولا پی بردن به قصد او از طریق سوال کردن و با استفاده از رویکردهای مختلف عملی است.

۶- اقدام به خودکشی، این از مراحل خطرناک سیر بیماری است که احتیاج به درمان جدی دارد.

۷- اقدام نهایی دیگری برای خاتمه کار.

اطلاع معلمان، مددکاران اجتماعی و سایر ارایه دهندگان خدمات بهداشتی درمانی و فعالان جامعه ایمن از سیر طبیعی حرکت به سوی اقدام به خودکشی می توان ساده به خانواده ها برای افزایش مراقبت و دخالت در به اجرا گذاشتن قصد خودکشی، در مراحلی که هنوز این اقدام عملی نشده است، کمک زیادی بنماید. یافته های مثبت در این زمینه نشانه ای است برای ارایه کمک فوری به منظور تغییر فرایند رفتارهای روانی فردی که در آستانه اقدام به خودکشی قرار گرفته است.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *