#


بیماری های عروق مغزی: سکته مغزی

17 ژوئن 2018 بدون نظر 3119 بازدید

بیماری های عروق مغزی: سکته مغزی

سکته مغزی

بیماری های عروق مغزی حاصل بروز ضایعاتی در عروق خونی مغز است. وقتی عروق خونی این اندام در اثر آترواسکلروز، ترمبوس و یا آمبولی مسدود شوند، گردش خون در مغز متوقف شده و بسیاری از نرونهای مغزی از بین می روند. وقتی این رگها آنوریسم پیدا کنند، قسمت حجیم شده رگ به بافت های مجاور مغز فشار وارد آورده و عبور جریان خون مختل می گردد. اگر یک رگ مغزی پاره و یا ترکیده شود خونریزی مغزی اتفاق افتاده و فضای بین نرونها پر خون شده و منجر به از بین رفتن نرونها می گردد. نتیجه تمام این اتفاقات ایجاد ضایعات عصبی است که به اعضاء و اندام های تحت کنترل اعصاب از کار افتاده انتشار می یابد. بر حسب محل و شدت ضایعات مغزی ممکن است ناتوانی های دایمی و یا مرگ پیش آید.

میزان بروز سکته مغزی نزد جوانان کمتر است. برای مثال اولین مطالعه بار جهانی بیماری میزان مرگ گروه های سنی ۳۰ تا ۴۴ ساله را در تمام جهان به علت سکته مغزی ۱۲ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده است. این میزان در حدود سن ۷۰ سالگی و بیشتر ۱۰۰ برابر شده و به ۱۳۳۶ مورد برای هر ۱۰۰ هزار نفر می رسد تا اواخر .۱ سالگی خطر بیماری برای مردان بیشتر از زنان است. بیماری های عروق مغز، بعد از بیماری ایسکمی قلبی، مقام دوم را برای ناتوانی و مرگ، به طور مشترک (سالهای زندگی تطبیق یافته با ناتوانی DALYs)، از سن ۵ سالگی به بعد برای مردان و زنان، به خود اختصاص می دهد.

چین و کشورهای شمال آفریقا، که بیشترین میزان شیوع افزایش فشار خون را دارند، بیشترین میزان مرگ ناشی از بیماری های عروق مغز را نیز دارا می باشند. چون فشار خون از عوامل مهم خطر این بیماری است، بنابراین وقوع زیاد مرگ ناشی از سکته مغزی در این کشورها چندان دور از انتظار نیست.

میزان شیوع و مرگ ناشی از سکته مغزی در بیشتر ایام قرن بیستم نوسان داشته و بدون تردید بعد از دوران صنعتی شدن، از سال ۱۹۷۰ به بعد، در بسیاری از کشورها رو به کاهش بوده است. این کاهش بیشتر در اثر اجرای برنامه غربالگری برای تشخیص مبتلایان به فشار خون بالا و درمان های دارویی و در سالهای اخیر به دلیل تغییر در شیوه زندگی اتفاق افتاده است.

کارآزمایی های بالینی با انتخاب تصادفی در چند کشور نشان داده است که میزان بروز سکته مغزی را می توان به شکل مؤثر و با هزینه کم به وسیله پایین آوردن فشار خون کاهش داد. در بیشتر این نوع مطالعات از داروهای پایین آورنده فشار خون، به خصوص دیوروتیکها استفاده شده است. نتایج جمعی یافته های این مطالعات (۱۹۹۳) نشان می دهد که در مقابل هر ۶ میلیمتر جیوه کاهش فشار دیاستولیک که برای ۵ سال استمرار داشته باشد، در حدود ۴۰ درصد کاهش در میزان بروز سکته قلبی پیش می آید . این یافته ها نشان میدهد که می توان در مقابل کاهش نسبتا کمی از فشار خون زندگی های بسیار زیادی را نجات داد. همچنین یافته های این مطالعات برای افراد مبتلا به فشار خون خفيف و یا متوسط صادق بوده و ممکن است کاهش بیشتر فشار خون در افرادی که فشار خون بالایی دارند و یا سایر کسانی که در معرض خطر ابتلای به سکته مغزی هستند، منجر به کاهش خطر ابتلای به این بیماری گردد.

– عوامل خطر:

۱) فشار خون: خطر ایجاد سکته مغزی نزد افراد مبتلا به فشار خون ۳ تا ۴ برابر بیشتر از افراد سالم است، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، هر دو، به نسبت افزایشی که پیدا می کنند در ایجاد سکته مغزی در تمام گروه های مختلف سنی نقش دارند. گفته شده (۱۹۹۵) که با پایین آوردن فشار خون ممکن است تا ۷۰ درصد از بروز موارد سکته مغزی پیشگیری نمود.

۲) سن: خطر ایجاد سکته مغزی با افزایش سن زیاد شده و نسبت آن از ۶۰ سالگی به بعد سریع خواهد بود. ولی باید توجه داشت که کاهش فشار خون حتی در افراد ۸۰ ساله نیز باعث کاهش خطر سکته مغزی می شود.

۳) رژیم غذایی مصرف نمک زیاد و یا سایر مواد سدیم دار و ناکافی بودن پتاسیم و کلسیم در جیره غذایی از عوامل خطر مهم است.

۴) بیماری های قلبی، آترواسکلروز، ایسکمی قلبی، هیپرتروفی بطن چپ، پرخونی، فیبریلاسیون بطنی و یا تنگی دریچه میترال به دلیل تب روماتیسمی، از عوامل خطر سکته مغزی است.

۵) بیماری قند: ابتلای به بیماری قند بر سیستم عروقی سراسر بدن از جمله عروق مغزی، اثر گذاشته و ابتلای به سکته مغزی را تسهیل می کند.

۶) سیگار کشیدن این عامل خطر به طور مستقل و مرتبط با تعداد سیگار مصرفی روزانه، در ایجاد سکته مغزی اثر دارد.

۷) سلول های داسی شکل وجود این بیماری باعث گندی سرعت جریان خون در رگها شده و در نتیجه احتمال گرفتگی عروق کوچک و سکته مغزی را زیادتر می کند.

۸) افسردگی این حالت روانی در میزان بروز و شدت بیماری مغزی – عروقی تأثیر دارد. در بعضی از مطالعات نشان داه شده که وجود توأم فشار خون و افسردگی خطر ابتلای به سکته مغزی را ۵/۲ برابر بیشتر از ابتلای فشار خون به تنهایی می کند. خطر کشنده بودن سکته مغزی و یا تأخیر در بهبودی از آن نزد افراد مبتلا به افسردگی، مانند سایر بیماری های آنها زیادتر است (۱۹۹۵).

۹) تمام عوامل تولید فشار خون بالا: مثل چاقی مفرط، مصرف مشروبات الکلی، ورزش نکردن (به مبحث فشار خون بالا مراجعه شود)، گروهی نژاد را نیز به عنوان یک عامل خطر معرفی کرده اند. خطر معرفی کرده اند.

نشانه های هشداردهنده حملات گذرای ایسکمی مغزی

حملات گذرای ایسکمی مغزی بالاتر از یک عامل خطر است. آنها نشانه هایی از حمله های کوتاه بیماری عروق مغزی بوده که کمی زودتر از سکته مغزی شدید تظاهر می یابند. نشانه های عصبی این حالت مقدماتی سکته مغزی گسترده عبارتند از: ضعف یا بی حسی ناگهانی قسمتی از بدن، صورت، بازوها، پاها؛ تاریکی یا از بین رفتن ناگهانی دید، معمولا در یک چشم؛ اشکال در صحبت کردن و یا فهمیدن صحبت دیگران؛ و گیجی و یا زمین خوردن بدون دلیل.

اغلب این حملات گذرا پس از ۵ دقیقه تا یک ساعت برطرف می شود، آنها تحت عنوان حادثه عروق مغزی و یا یک سکته مختصر، طبقه بندی می شوند. مردم باید اهمیت این نشانه ها را، به خصوص اگر بیش از یک بار اتفاق بیافتد، درک کنند چون این حمله های گذرای ایسکمی که هشداری است برای بروز احتمالی یک سکته وسیع تر مغزی، باید مورد توجه قرار گرفته و بلافاصله به پزشک مراجعه کنند. افرادی که دچار این حمله های گذاری ایسکمی شده اند ده برابر بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به سکته مغزی وسیع هستند. بنابراین پزشکان در مواجهه با این نوع بیماران باید تدارک مراقبت های فوری از آنها را فراهم نمایند. فشار خون این افراد باید اندازه گیری شده و در صورتی که خیلی بالا باشد باید بلافاصله درمان شود. باید عوامل انعقاد خون در رگها شناخته شده و درمان گردد. ممکن است لازم باشد که بیمار برای مدتی تحت نظر قرار گیرد. باید به بیمار توصیه شود که از رفتار و جریاناتی که ممکن است افزایش فشار خون حاد را در او ایجاد کند، پرهیز نماید. سکته مغزی قابل درمان نیست ولی اغلب موارد آن، در حد ۷۰ درصد، قابل پیشگیری است.

– عوامل پیشگیری کننده:

از آنجایی که افزایش فشار خون سنگ بنای بیماری عروق مغزی یا سکته مغزی است تمام عواملی که از ایجاد فشار خون بالا جلوگیری می کنند در پیشگیری از سکته مغزی نیز مؤثر می باشند. رهایی از عوامل خطری که در بالا به آنها اشاره شد می تواند به پیشگیری از سکته قلبی نیز بیانجامد.

بازگو کردن و تکرار نمودن عوامل بازدارنده افزایش فشار خون به صورت رو در رو در درمانگاه ها برای پیشگیری از ابتلای به فشار خون بالا مفید است ولی در مجموع برای تمام جامعه اثر چندانی ندارد. برای این منظور باید رویکردی اجتماعی نسبت به مسأله داشته و تنها جامعه در معرض خطر را در نظر نگرفت. برای کسب این هدف باید مردم را در تمام طول زندگی، هر کجا که تجمع می کنند و یا هر کجا که گروهی غذا خورده و یا زندگی می کنند مورد خطاب قرار داد. از کودکی تا سالمندی، در مدرسه، در خوابگاه ها، در اجتماعات نظامی، در غذاخوری های کارخانه ها، بیمارستانها و مراکزی که افراد بی خانمان زندگی جمعی کرده و با هم غذا می خورند، می توان مقدار سدیم غذاها را کاهش داده و مقدار پتاسیم و کلسیم آنها را افزایش داد. می توان سیگار کشیدن در این نوع مؤسسات را تشویق ننمود، نوشیدن مشروبات الکلی را ممنوع کرد و برای جلوگیری از چاقی مفرط چاره مناسبی اندیشید. تشویق انجام عملیات ورزشی منظم و کاهش فشارهای روانی نیز باید در دستور کار این نوع مؤسسات قرار گیرد.

به طور خلاصه رمز کاهش بیماریهای قلبی و عروق خونی در کاهش عوامل خطر ایجاد کننده و افزایش عوامل پیشگیری کننده آنها در سطح جامعه ای که انسان با آن سر و کار دارد نهفته است. یک فرد ممکن است تنها بتواند در این زمینه به خود و خانواده خود کمک کند، بنابراین نباید کوتاهی کرده و لازم است که برای رسیدن به اهداف گفته شده در بالا در سطح خانوادگی کوشش نماید. کار بر روی گروه های کوچک تر، تمرکز، دقت و موفقیت بیشتری دارد. آنهایی که در سطوح کارخانه ها، اداره ها و مدارس نفوذ دارند می توانند برنامه پیشگیری را با موفقیت بیشتری اجرا نمایند. قدم بعدی نفوذ در جامعه و گروه های بزرگ تر با استفاده از رویکردهای تجربه شده جمعی برای ارتقای سلامت می باشد.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *