ریشه های نا برابری سلامتی در جنین و نوزاد
ریشه های نا برابری سلامتی در جنین و نوزاد
نابرابری در بهداشت میان طبقات مختلف اجتماعی و مناطق جغرافیایی یکی از بزرگترین معضلاتی است که امروزه سیاستگذاران اجتماعی و بهداشتی با آن دگیر هستند.
براساس فرضیهای این نابرابرها با تغذیه مادری و دوران جنینی ارتباط تنگاتنگ دارد. بنابراین کوچک بودن کودک به هنگام تولد، در طولانی مدت در بهداشت فرد عواقب مهمی را دنبال خواهد داشت.
شواهد به دست آمده بر این حقیقت دلالت میکنند که تغذیه در زندگی جنین و نوزاد میتواند روی ساختمان اندام و متابولیسم بدن کودک تأثیر بگذارد.
در زمانی که قشر میان سال و سالخورده امروز ما متولد شده بودند اختلافات طبقاتی و جغرافیایی تا حد بسیار موجب مرگ و میر نوزادان میشد.
به عنوان مثال با شروع قرن بیستم مرگ و میر نوزادان در شهرهای صنعتی شمالی سه برابر مناطق ثروتمندنشین جنوبی بود.
همان طور که معلوم شد تفاوتها در مرک و میر نوزادان به تفاوتهای موجود در وضعیت فیزیکی – بهداشتی مادر و تغذیه نوزاد، مسکن و تراکم جمعیت مرتبط میشود.
اگر با استفاده از آمار مرگ و میر در انگلستان و ولز، توزیع نرخ مرگ و میر ناشی از امراض خاص در بزرگسالان امروزی را با توزیع جعرافیایی سابق مرگ و میر نوزادان مقایسه کنیم، نتیجه بسیار شایان توجه خواهد بود.
به عنوان مثال امروزه مرگ و میر ناشی از بیماریهای مزمن انسدادی ریۀ موجود در نوزادان، در شهرها و استانهای بزرگ و توزیع آن با مرگ و میر ناشی از برونشیت و سینه پهلو در نوزادان، در سالهای اولیه قرن حاضر مقایسه کنیم مشاهده میکنیم که این دو پدیده در یک الگوی کاملاً متناسب قرار میگیرند.
عفونت
اگر عفونت ریوی در اوایل کودکی، علت اساسی وجود بیماریهای مزمن انسداد مجرای تنفسی باشد، چنین مطلبی به راحتی قابل فهم است که در صورت وجود عوامل بیماریزای یکسان، برخی از کودکان در سن نوزادی میمیرند و برخی دیگر زنده میمانند لکن در سن بزرگسالی دچار بیماریهای تنفسی مزمن میشوند
. مطالعات بعدی انجام شده روی کودکان مبتلا به عفونت مجاری تنفسی و ذاتالریه نشان داد که عفونت ریوی در بیماریهای ریوی مزمن نقش داشته و باعث وجود ناهنجاری عملکرد ریه در سرتاسر دوران کودکی میشود.
تغذیه ضعیف نوزاد، مسکن نامناسب، جمعیت زیاد در یک خانواده میتواند تأثیرات سوء دیگری را مزید بر علت نماید.
قلبی و عروقی
وقتی به بیماریهای قلبی و عروقی میرسیم الگوی چغرافیایی نرخ مرگ و میر امروز به شکل تنگاتنگی مشابه میزان مرگ و میر نوزادی (مرگ تا قبل از یک ماهگی) درگذشته است.
یعنی زمانی که اکثر مرگ و میرها به علت پایین بودن وزن و تولد کودک بوده است. به عبارت دیگر در مناطقی که در گذشته میزان مرگ و میر نوزادان به علت وزن پایین زمان تولد زیاد بوده امروزه بیماریهای قلبی – عروقی بیشتر مشاهده میشود.
توزیع جغرافیایی مرگ و میر مادران در مواقعی که به دلیلی غیر از تب زایمان باشد، شباهت بسیاری به مرگ و میر نوزادان در یک ماهۀ اول تولد دارد.
ضعف جسمانی
ضعف جسمی و بهداشت مادران دلیل مرگ و میر زیاد مادران است که دلیل آن هم به نوبه خود مناسب نبودن تغذیه و اختلال رشدی دختران جوان است.
مطالعات پیگیر بر گروهی از مردان متولد شده در یک منطقه در سال ۱۹۲۰ نشان میدهد که وضعیت تغذیه در دوران نوزادی یک عامل تأثیرگذار مهم در بروز بیماریهای قلبی در دوران بزرگسالی است.
دلیل مرگ گروهی از مردان را ثبت کردند و اطلاعات ثبت شده در مورد وزن آنها را به هنگام تولد و نیز مورد بررسی قرار دادند. در میان مردانی که وزن انها در یکسالگی ۲/۸کیلوگرم یا کمتر بوده نرخ مرگ و میر تقریباً سه برابر آنهایی لوده است که وزنشان در سال اول زندگی ۷/۱۲ کیلوگرم یا بیشتر بوده است.
رشد قبل از تولد و پس از تولد هر دو برای تعیین وزن در یک سال مهم است. از تمامی این یافتهها چنین برمیآید: فرآیندهایی که به رشد و زندگی قبل از تولد و ماههای اولیۀ پس از تولد مرتبط میشوند به شدت بر احتمال بروز کمخونی و بیماریهای قلبی تأثیر میگذارد.
به علاوه باتوجه به تأثیر اساسی محیط داخل رحمی روی فشار خون در بزرگسالی، باید گفت که میان فشار خون بالا در بزرگسالی و وزن تولد رابطۀ معکوس وجود دارد.
یک مفهوم واضح و ورشن چنین نتیجهای آن است:
به جای آنکه روی دلایل و علل محیطی بیماریهای قلبی عروقی در سنین بزرگسالی تأکید نماییم بهتر و مهمتر آن است که به بهداشت کودکان و مادرانشان که تأثیر محیطی غالب دارد تأکید کنیم.
آخرین اخبار را با ما دنبال کنید
دیدگاهتان را بنویسید