#


بستری شدن کودک در بیمارستان

15 آگوست 2018 بدون نظر 2185 بازدید

بستری شدن کودک در بیمارستان

طرز راهنمائی طفل

برای بردن و بستری کردن طفل در بیمارستان هیج طريقه صد درصد صحیح و کاملی وجود ندارد. معمولا بعضی از امراض با مخاطرات، موجب نگرانی و اضطراب شدید والدین میباشد.

طفل بين سنين يك و سه سالگی، بیش از هر موقع دیگر از جدا شدن از والدین خود نگران و دلواپس میشود . طفل ، موقعی که والدینش او را در بیمارستان بستری میکنند و تنهایش می گذارند و یا در مواقعی که اورا بعد از ملاقات و عبادت ترك میکنند چنان تصور میکند که گوئی والدینش را برای همیشه از دست خواهد داد . در بین اوقات و ایام عیادت ، طفل ممکن است همچنان نگران و افسرده باقی بماند . موقعی که والدین بملاقات او میایند ، طفل ممکن است با امتناع از سلام کردن با نها، آنها را پنهانی تقبیح ومذمت نماید.

بعد از سه سالگی، طفل بیشتر از آن جهت میترسد که نمیداند با او چه کار میخواهند بکنند و از درد و صدمه ای که ممکن است ببدن او وارد آید وحشت دارد. بهیچوجه صلاح و مصلحت نیست که والدین بطفل قول دهند که بیمارستان جای راحت و نرم و کرمی است، زیرا اگر اتفاقات نامطلوبی روی دهد ، اعتماد طفل نسبت بوالدينش سلب خواهد شد.

از طرف دیگر، اگر بطفل گفته شود که در بیمارستان اتفاقات بد و ناگواری ممکن است روی دهد ، طفل پیشاپیش از اتفاقاتی که در مدت بستری شدنش در بیمارستان ممکن است برایش پیش آمده کند ناراحت میشود و بالنتيجه رنج و درد او بیشتر خواهد شد. ما از مهمترین نکته آنست که والدین آرامش و اعتماد واقعی خود را تا آنجا که میسر است حفظ نمایند ، البته نباید بزود آنرا بخود تحمیل کنند که بنظر غیر حقیقی جلوه کند . طفل با دلواپسی شدیدی کوشش دارد وضع بیمارستانرا در خیال خود مجسم سازد و شاید از آن فوق العاده وحشت کند، مگر اینکه قبلا یکی دو مرتبه ای در بیمارستان بستری شده باشد .. والدین از راه توصیف کلیات اوضاع بیمارستان، بهتر از راه گفتگو و مجادله ، میتوانندطفل را خاطر جمع کنند و خیالش را آرام سازند که در بیمارستان زیاد ناراحت و اذیت نخواهد شد. می توانید بطفل بگوئید پرستار چطور او را صبح ها از خواب بیدار خواهد کرد و در همان تختخواب او را حمام خواهد داد، چطور برای او در سینی غذا می آورند و او در همان تختخواب آنرا صرف خواهد کرد، چطور اوقاتی برای بازی کردن ترتیب داده اند و بجای رفتن بتوالت چطور از لگن مخصوص استفاده خواهد کرد و اگر کسی را بخواهد چطور باید پرستار را صدا کند. می توانید در باره ملاقات با عیادت کنندگان یا اطفال دیگری که در بخش ( بیمارستان ) مصاحب و همبازی او خواهند بود ، با طفل گفتگو و مذاکره کنید.

اگر قرار است طفل در اطاق خصوصی بستری گردد، می توانید باتفاق یکدیگر تمهیم بگیرید چه نوع اسباب بازی وچه کتابهائی را که مورد نظر و دلخواه طفل است همراه خود به بیمارستان بیاورد. آیا میشود يك رادیوی کوچك از منزل همراه خود ببرد و با آن را از دوستی بعاريه بگیرد؟ طفل خیلی علاقه دارد برای صدا کردن نرس از دگمه الکتریکی استفاده نماید.

بحث کردن و زیاد روی جنبه های خوب و روزمره زندگی بیمارستانی تکیه کردن اشکالی ندارد زیرا بهر حال طفل قسمت اعظم وقت خود را در بیمارستان صر ف بازی و تفر یح خواهد کرد من البته جنبه های پزشکی و درمانی بیمارستان را کنار نمیذارم ولی بطفل ميفهمانم که قسمت کمی از اوقات زندگی بیمارستانيش صرف امور پزشکی خواهد شد.

اگر قرار است لوزه های او را عمل کنند، می توانید مطالبی راجع بماسکی که دکترها روی بینیش خواهند گذاشت و چلور پس از چند مرتبه نفس کشیدن بخواب خواهد رفت و چطور بعد از يك ساعت از خواب بیدار خواهد شد و حس خواهد کرد که گلویش زخم است (بهمان ترتیبی که زمستان سال قبل گلودرد و ورم لوزتین گرفته بود)، و وقتی از خواب بیدار میشود شما پیش او خواهید بود (البته در صورتی که این مطلب حقبقت داشته باشد)، با شما روز بعد به بیمارستان خواهید رفت و او را بمنزل خواهید آورد، بار بگوئید.

به کودک اجازه دهید که نگرانی های خود را برای شما بیان نماید. مسئله مهمتر از توضیحات شما برای طفل آنست که با و فرصت دهید تا سؤالاتی از شما بنماید و تصورات خود را برای شما بیان کند . نظر و عقیدۂ اطفال خردسال نسبت باین مسائل غیر از بزرگسالان است. در درجه اول، آنها غالبا تصور میکنند که علت بستری شدن و یا عمل شدن آنها در بیمارستان آنست که آنها بچه های بد وحرف نشنوئی بوده اند . مثلا باين علت بوده است که کالش خود را پا نکرده اند ، یا وقتی مریض شده بودند در تختخواب بارامی نخوابیده اند و یا نسبت بسایر افراد خانواده عصبانی شده بدرفتاری نموده اند ، آنها ممکن است تصور کنند برای عمل لوزتین کردن آنها را میشکافند و یا برای در آوردن آدنوئيدا، بینی آنها را میبرند. بواسطه نگرانی های زیاد وسوء تفاهماتی که از اختلاف جسمانی بین دختر و پسر ناشی میشود ، کودکان، مخصوصا در سنین سه تا شش سالگی ، غالبا میترسند که مبادا عمل جراحی دیگری هم روی دستگاه تناسلی آنها صورت بگیرد ، مخصوصا اگر نسبت بجلق احساس ناراحتی وجدانهم بنمایند، این تصور در آنها شدیدتر خواهد بود . بنابر این شرایط را طوری فراهم کنیم که فرزند شما بتواند سؤالاتی را مطرح نماید و همچنین برای ترسهای عجیب و غریب او از بیمارستان خود را آماده کنید و سعی نمائید او را نسبت باین امورخاطر جمع کنید و ترس او را برطرف نمائید.

قبلا به او بگوئید

اگر از چند روز یا چند هفته جلوتر شما میدانید که فرزند شما در بیمارستان بستری خواهد شد، این سوال مطرح میشود که چه وقت باید قضیه را با او در میان گذاشت. اگر طفل خردسال است و خودش نمی تواند بهیچوجه از این قضیه مطلع شود، بنظر من بهتر است تا چند روز قبل از موعد بستری شدن صبر کنید سپس مطلب را باو حالی کنید. زیرا دلواپس کردن طفل برای مدت چند هفته ، نتیجه خوبی نخواهد داشت . شاید در مورد طفل هفت ساله ایکه ظرفیت مواجهه با حقایق را داشته باشد صلاح در آن باشد که از چند هفته قبل از موعد مقرد او را مطلع نمائید، مخصوصا اگر نسبت بابن موضوع ظنين شده باشد. در قبال سؤالاتی که طفل از شما میکند در هر سنی که باشد، هرگز بار دروغ نگوئید وهیچوقت طفل را گول نزنید و باو وانمود نکنید که او را بجای دیگری غير از بیمارستان خواهید برد.

اگر قرار است طفل مورد عمل جراحی قرار گیرد و شما در انتخاب بیهوشی و شخص بیهوش کننده (آنستتیست) مختار باشید ، قضیه را با طبیب خود در میان بگذارید . طرز موافقت طفل با نوع بیهوشی ممکن است تفاوت فاحشی در نوع عکس العمل طفل نسبت به عمل جراحی ایجاد نماید، بدین معنی که طفل ممکن است از عمل جراحی روحا ناراحت کردد و یا بالعکس ممکن است آنرا با کمال میل بپذیرد . در هر بیمارستانی غالبا یکی دو متخصص بیهوشی وجود دارد که مخصوصا در ایجاد اعتماد در بچه ها و بیهوش کردن آنها، بدون اینکه کودکان بترسند ، تجربه و مهارت زیادی دارند. اگر شما در انتخاب متخصص بیهوشی آزاد باشید ، استفاده از وجود چنین متخصصی بسیار ارزش دارد. در بعضی موارد . شما در انتخاب نوع ماده ای که برای بیهوشی مصرف می شود نیز آزاد هستید ، و این قضیه (یعنی طرد بیهوش کردن طفل) نیز از نظر روحی در طفل اثرات گوناگون دارد . بطور کلی بکار بردن گاز در شروع بیهوشی کمتر از اترا (که نمی توان آنرا براحتی تنفس کرد) باعث وحشت طفل میشود . ماده بیهوش کننده ای که از راه مقعد و بوسیله تنقیه کوچکی طفل را بیهوش میکند (حتی قبل از اینکه طفل باطاق عمل برده شود) خیلی کمتر بأعت وحشت طفل میگردد، ولی از نظر پزشکی مصرف این ماده بیهوش کننده برای تمام موارد جائز نیست. بدون شك ، طبیب تنها کسی است که از تمام این عوامل مطلع بوده و اتخاذ تصمیم نهائي با او است ، وقنی طبیب دریافت که از نظر اصول پزشکی بین مواد مختلف بیهوش کننده در مورد بخصوصی فرقی نیست، در آنصورت عامل روانی را باید در نهایت دقت مورد توجه قرار داد.

اوقات عیادت

بیمارستان مشکلات خاصی را برای طفل خردسال ایجاد میکند. ديدن والدین ، طفل را متوجه میکند که چقدر دلش برای آنها تنگ شده است موقعی که والدین میخواهند از پیش طفل بروند و یا در تمام مدت عبادت، طفل ممکن است بوضع رقت انگیزی کریه و زاری کند. والدین ممکن است تصور نمایند که طفل در بیمارستان همیشه مغموم و افسرده است ولی حقیقت آنست که اطفال كوچك در مواقعی که والدینشان در آنجا نباشند بعطر شگفت انگیزی با زندگی در محیط بیمارستان خو میگیرند و خود را تطبيق میدهند، ولو اینکه آنها سخت مریض و تحت درمان خیلی ناراحت کننده ای هم باشند. منظورم آن نیست که والدین نباید برای ملاقات فرزند خود به بیمارستان بیایند . با وجود آنکه آمدن والدین به بیمارستان و ملاقات آنها ، طفل را ناراحت میسازد معذالك این ملاقاتها تا اندازهای باعث امنیت و آسایش خاطر طفل میگردد . بهترین کاری که والدین می توانند بکنند آنست که حتی الامکان قیافه ای بشاش وغير مضطرب داشته باشند زیرا قبافه غصه دار و مغموم والدین ، نگرانی و اضطراب طفل را بیشتر میکند.

احتمال اینکه عمل جراحی اثرات ناگواری در روحیه طفل باقی بگذارد، در پنج سال اول زندگی بسیار زیاد است . همین امر، دلیل موجهی برای تعویق انداختن عمل جراحی است، خصوصا اگر طفل وابستگی داتکام زیادی بوالدين داشته و نگران باشد و خواب های وحشتناك ببیند و طبیب تشخیص دهد که عجله و فوریت خاصی در انجام عمل جراحی در بین نیست ، ضرورت این تعریق بیشتر خواهد شد .

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *