تأثیر آموزش همسالان بر رفتار افراد
تأثیر آموزش همسالان بر رفتار افراد
برخی شواهد پژوهشی حاکی از آن است که آموزش همسالان می تواند رفتار افراد را در کوتاه مدت تحت تأثیر قرار دهد و در این زمینه می تواند خیلی در بخش شر از آموزش های صورت گرفته توسط بزرگسالان در زمینه مواد مخدر باشد. اما شواهد موجود در این زمینه نتایج مخلفی نشان داده اند که در زیر به چند نمونه اشاره می گردد:
آموزش همسالان در مقایسه با گروه کنترل گروه آموزش ندیده: مطالعات صورت گرفته توسط پری و گرانت و نیز توسط پری و همکاران نشان داد که آموزش های همسالان در مقایسه با زمانی که هیچ گونه مداخله آموزشی در کار نبسته منجر به کاهش معنادار مصرف الکل می گردد. این بافنه ها توسط یافته های ملانبی و همکاران مورد تأیید قرار گرفت. ملانبی و همکاران وی در این بررسی بازده مطالعه را که به مطالعه رفتار افراد پرداخته بودند، مورد بررسی قرار دادنسير و ملاحظه کردند که مداخلات و آموزش های همسالان تأثیر معناداری بر رفتار افراد دارد در مقایسه با حالتی که مداخله ای صورت نمی گیرد اما لازم به یادآوری است که همه مطالعات در این زمینه نتایج مشابهی را ارایه نمی کنند.
به عنوان نمونه، وبستر و همکاران متوجه شدند که آموزش همسالان پر میزان مصرف الکل و دخانیات تاثیری نداشت و میزان مصرفی و کامجویی از الکل و دخانیات در طول زمان (در یک پیگیری شش ماهه) افزایش پیدا کرد بلور نیز به این نتیجه رسید که آموزش هم سالان بر افراد غیر سیگاری و نیز بر افرادی که به طور مرتب سیگار مصرف می کنند. تأثیر معناداری ندارد. همچنین به نظر نمی رسد آموزشی همسالان روی افرادی که پیش از این سیگاری بوده اند. بلافاصله بعد از مداخله آموزشی تأثیر گذار باشد اما در یک پیگیری سه ماهه، احتمال این که افرادی که در جلسات آموزش همسالان شرکت کرده بودند، مصرف سیگار را دوباره از سر بگیرند په میزان معناداری کمتر بود.
شواهد موجود نشان مي دهد آموزش همسالان می تواند رفتار مورد نظر را تغییر دهد. فورس و جار ویس متوجه شدند جوانان بی خانمان بعد از این که در آموزش همسالان شرکت جستند، تمایل بیشتری به کمک به دوستان خود بر استفاده و په کار گیری منابع اجتماعی موجود نشان دادند. این در حالی است که افرادی که در آموزش های صورت گرفته توسط معلمين شرکت کرده بودند و با آموزشی را دریافت نکرده بودند تغییری در قصد خود برای کمک به دوستانشان نشان دادند. اسمیت به بررسی تأثیرات آموزش همسالان در زمینه مسایل جنسی در سطح جامعه پرداخت. یک سال بعد از اجرای این طرح آموزشی، نتیجه بررسی که در سطح جامعه انجام گرفت حاکی از ۲۹ برابر افزایش در میزان استفاده از کاندوم در آخرین تماس جنسی بود.
متا آنالیزی که بلکه و همکاران وی انجام دادند نشان داد که آموزش همسالان به میزان معناداری بیشتر از آموزش های صورت گرفته توسط بزرگسالان رفتار افراد را در زمینه استفاده از مواد مخدر تحت تأثیر قرار میدهد. آموزش همسالان بیشتر از آموزش های صورت گرفته توسط بزرگسالان مصرف سیگار، الكل (به ویژه مصرف افراطي الكل) و حشیش را کاهش داده بود. در متاآنالیزی که توسط ملانبی صورت گرفت، هفت مورد از یازده مطالعه نشان داد مداخلات مبتنی بر آموزش همسالان به میزان معناداری بیشتر از آموزش های صورت گرفته توسط بزرگسالان، بر رفتار های بهداشتی افراد تاثیر گذار بوده است اما در چهار مورد از این مطالعات هیچ گونه اختلاف معناداری گزارش نشد.
یکی از مطالعات ملانبی نشان داد که مداخلات مبتنی بر آموزش های بزرگسالان منجر به مهر که بیشتر الكل در گروه مورد نسبت به گروه ناهد شده است پژوهش های ویلت آموزش همسالان را تا حدودی تایید کرد. و پلت گزارش کرد که آموزش هایی که توسط همسالان صاحب نفوذ در میان گروه ها و فرنهای اجتماعی در زمینه استعمال دخانیات صورت گرفته بود، بیشتر از آموزش های صورته گرفته توسط معلمین و دانش آموزان نمونه و نیز بیشتر از گروه کنترل، منجر به پیشگیری از مصرف سیگار شده بود هر چند که این اختلاف بعد از ۱ ماه و ۱۴ ماه پیگیری، از نظر آماری معنادار نبود.
روتی و مورای در مشاآنالیزی که انجام دادند به بررسی آن دسته از طرحهای مشتی بر مقارس، طرح های صورت گرفته توسط همسالان و طرح های مبتنی بر تأثیر اجتماعی پرداختند که هدف کلی تمامی آنها پیشگیری از مصرف دخانیات بوده و از پیگیری یک ساله یا بیشتر برخوردار بودند. این دانشمندان پی بردند که تأثیر استفاده از یک هم سال به عنوان یک رهبر در پس آزمون صورت گرفته بیشتر از رهبران بزرگسال است لازم به ذکر است که این همسالان با کرد. هدف تشابه سني داشتند ولی در زمینه آموزش دوره تربیتی مربوطه را ندیده بودند. بانگرت و دراونز نیز در متاآنالیزی که انجام دادند. په این نتیجه رسیدند که دانش آموزان الگویی که توسط گروه همسالان آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که توسط افراد بزرگسال آموزش دیده بودند، مصرف مواد مخدر کمتری را گزارش کرده بودند هر چند که این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود.
کویچرز ۱۲ مطالعه را مورد بررسی قرار داد که به عقاب طرح های پیشگیری از مصرف مواد مخدر مبتنی بر همسالان و طرح های پیشگیری از مصرف مواد مخدر میشی بر بزرگسالان پرداخته بودند، به طور کلی در این بررسی مشخص گردید که طرح های مبتنی بر همسالان مؤثرتر از طرح های مبتنی بر بزرگسالان است اما این امر تنها در کوتاه مدت صادق بود. این موضوع می تواند نشانگر آن باشد که تغییرات رفتاری که در کوتاه مدت حاصل می شود، نمایانگر تنها یک تاخیر کوتاه مدت در شروع مصرف مواد مخدر در افرادی است که مواد مخدر مصرف نمی کند و همچنین نمایانگر یک کاهش کوتاه مدت در میزان مصرف مواد مخدر میباشد اگرجرز – ۲۰۰۲) اما لازم به یاد آوری است که کیفیت مطالعات مذکور زیر سوال بود و نیز مداخلات و گروه های هدف مطالعات مذکور به میزان قابل توجهی متفاوت بود. با این وجود، گویچهرا این گونه نتیجه گیری کرد که وجود رهبر هم سال، یکی از ویژگی های کلیدی طرح های آموزشی در زمینه مواد مخدر است.
پلگ و همکاران وی معتقدند این امر که آموزش همسالان اثربخش تر از آموزش های صورت گرفته توسط بزرگسالان است، صحت دارد چرا که طرح های مبتنی بر همسالان بیشتر حالت تعاملی دارد در حالی که طرح های مبتنی بر آموزش توسط معلمین بیشتر حالت پند و نصحیت دارد. از سوی دیگر امکان آموزش و تربیت و پایش همسالان آموزش دهنده بیشتر است.
تأثیر آموزش همسالان بر گروه های هدف مختلف
شواهد موجود حاکی از آن است که موفقیت آموزش همسالان تحت تأثیر ویژگی های افرادی است که در آن شرکت می کنند، از جمله این ویژگی ها می توان به موارد زیر اناره مرد جنپتا سنا ترک کنندگان مواد مخدر استفاده کندگان فعلی، افرادی که مسابقه مصرف این مواد را ندارند و نوع ماده مخدر مورد استفاده است.
جنسیت: برخی از مطالعات نشان داده اند که موفقیت آموزش همسالان در زنان جوان بیشتر از مردان جوان است. در میان دخترانی که سیگار خود را ترک کرده بودند آموزش همسالان احتمال از سرگیری مصرف سیگار را گاعش داد در حالی که در میان پسران این امر صادقی نبود. به طور مشابهی، ریت و همکاران به این نتیجه رسیدند که در پیگیری شت ماهه یک برنامه آموزشی همسالان، میزان پیشگیری از مصرف سیگار در میان زنان جوان بیشتر از زمانی بود که مداخله ای در این زمینه صورت نگرفته بود و نیز این میزان بیشتر از زمانی بود که این آموزش ها توسط بزرگسالان با توسط دانش آموزان الگو انجام گرفته بود. ویت اختلاف آماری معناداری را در مردان بین چهار گروه مورد مقایسه آموزش دیده توسط همسالان آموزش دهنده دانش آموزان الگو معلمین و گروهی که آموزشی را دریافت نکرده بودند) پیدا نکردند. یکی از ۱۳ مطالعه ای که ملابی و همکاران (۲۰۰۰) مورد بررسی قرار داده بودنی، حاکی از آن بود که متعاقب آموزشی همسالان تنها در رفتارهای بهداشت زنان جوان تغییرات مثبت ظاهر گردیده است.
به سن برخی مطالعات نشان داده است که تأثیر آموزش همسالان در گروههای سنی جوان تر پونی حول و حوش سنین ۱۳-۱۰ سالگی بیشتر است. یکی از دلایلی که برای این یافته ها مطرح می کنند این است که این دوره سلی، دوره ای است که احتمالی شروع به تجربه بعضی از مواد مخدر در اوج خود قرار دارد و لذا در این سنین افراد مستعد بیشترین تأثیر پذیری می باشند وایت و بینی ویس و نیکولسون نشان دادند که تأثیر آموزش همسالان در به تعویق انداختن اولین مصرف مواد مخدر با تکرار مصرف مواد مخدر در میان نوجوانان شرکت کننده در آموزش همسالان که ۱۲-۱۱ سال داشتند، بیشتر از تأثیر آن در میان نوجوانان ۱۵-۱۳ سال است.
به طور مشابهی، فورس و جاروپس به این نتیجه رسیدند که در میان نوجوانان فراری با بی خانمان آموزش همسالان در بین جوان ترین گروه سنی (۱۳-۱۰ سال بیشترین تأثیر را دارد در حالی که بین گروههای سنی ۱۱-۱۴ سال و ۱۹-۱۷ سال در این زمینه اختلاف أماری معناداری مشاهده نشد. بلور و همکاران به این نتیجه رسیدند که آموزشی همسالان میزان از سرگیری و مصرف مجدد پکار را در میان دانش آموزان پایه هشتم یعنی گروه منی (۱۳-۱۲ سال) که سابقه ترک سیگار داشتند، به میزان معناداری کاهشی داد. اين در حالی است که بر روی دانش آموزان پایه تحصیلی نهم (گروه می دا-۱۳ سال) که سابقه ترک سیگار هم داشتند، تأثیری نداشتند.
توبلر (۱۹۹۲) می افزاید برنامه های موفقی پیشگیری باید با در نظر گرفتن مراحل رشد و تکامل افراد و زمانبندی آن طراحی شوند. به عنوان نمونه، طرح هایی که در آنها از تعاملات گروهی برای بهبود و تقویت مهارت های مختلف از جمله مهارتهای أمتاع و اجتناب از مصرف مواد مخدر استفاده گردیده است، در گروهای مسي إ۱-۱۲ سال موفق ترین طرح ها و برنامه ها بوده اند. این در حالی است که در جوانانی که من آنها در سنین بالاتر از سنین نوجوانی بود، طرح هایی بیشتر مفید واقع شده است که در آنها از تعاملات شخصی در گروه های کوچک به منظور تبادل افکار و به مشارکت گذاشتن ایده های احساسات و تجربه ها استفاده شده است.
– ترک کنندگان: مواد مخدر استفاده کنندگان فعلی و افرادی که سابقه مصرف این مواد را نداشته نام دانشمندان ثابت کرد ماند آموزش همسالان بر رفتار افرادی که پیش از این سیگاری بوده اند بیشتر از افرادی که به طور مرتب گار مصرف می کنند با سیگاری نیستند، تاثیر گذار بوده است اما لازم به ذکر است که این گونه برنامه ها در زمینه ارتقای دانش و تغییر رفتار مشروب خواران و نیز افرادی که مشروب مصرف نمی کننده از تأثیر یکسانی برخوردار بوده است. بلور و همکاران وی به این نتیجه رسیده اند که در افرادی که پیش از این سیگاری بوده اند نسبت به افرادی که دن برنامه های مذکور شرکت نکرده بودند، بعد از یک پیگیری سه ماهه پس از شرکت دن برنامه های آموزش همسالان، احتمال مصرف مجدد سیگار به میزان معناداری کمتر بود در مقابل، این نوع برنامه ها تأثير طولانی مدتی بر روی افرادی که مرتب سیگار مصرف می کنند. با بر روی افراد غیرسیگاری نشان نداد اما پری و همکاران (۱۹۸۹) گزارشی کردند که آموزش همسالان بیشتر از آموزش های ارایه شده توسط بزرگسالان و نیز بیشتر از زمانی که مداخله ای صورت نمی گیرد، دانش افراد را ارتقا می دهد و نیز اپن برنامه ها هم در میان مشروب خواران و هم در میان افرادی که مشروب نمیخورند مصرف الکل را کاهش می دهد.
ویژگی های یک برنامه اثربخشی آموزش همسالان
نتيجه کلی که از مطالعات مروزی و متاآنالیزهای انجام گرفته می توان گرفت این است که آموزش همسالان می تواند برنامه اثر بخشی باند شویٹر – ۱۹۹۲ و آن تعداد از برنامه های آموزش همسالان که موفق بوده اند به خاطر این بوده است که طراحی و اجرای ضعیفی داشته و از حمایت کافی برخوردار نبوده اند.
در دنباله بحث، به شناسایی و معرفی ویژگی های آن دسته از طرح های آموزش همسالان می پردازیم که طبق گزارش های موجود از بیشترین اثربخشی برخوردار بوده اند. این مطالب از پژوهش های استخراج شده است که به بررسی طرح های آموزشی همسالان و طرح های آموزشی مبتنی بر مداری پرداخته اند که در آنها از رویکرد آموزش همسالان استفاده شده است.
شناسایی و درک عمیق ویژگی های برنامههای اثربخشی آموزش همسالان مومومي حیانی است چرا که این امر ما را یاری خواهد کرد تا منابع خود را به سمت طرح هایی هدایت کنیم که احتمال موفقیت آنها بالاست و همچنین به ما کمک میکند تا به کار گیری راهکارهای غیر اثربخش را در آموزش همسالان به حداقل برسانیم.
پژوهش ها نشان داده است که طرح هایی که به روش تعاملی و درگیر کردن مخاطبین اجرا می گردد، به میزان معناداری اثربخش تر از طرح هایی است که جنبه پند آمیز و نصیحت گرایانه دارد. از جمله راهکارهای تعاملی شایع و متداولی می توان به این موارد اشاره نمود بحث های کلاسی، بحث های گروهی کوچک انواع ایفای نقش و انواع بازی.
متا آنالیزی که رونی و میورای انجام دادند نشان داد طرح هایی که شامل دو جلسه آموزشی با کمتر از آن باشند و نیز طرح هایی که در طی یک دوره زمانی طولانی مدت اجرا و ارایه می شوند (یعنی طرح هایی که ۱۰ جلسه آموزشی با کمتر از آن را شامل می شوند و فاصله زمانی بیشتری بین جلات وجود دارد) بیشترین اثربخشی را دارن ؛
يافته های بانگرت – دراونز (۱۹۸۸) از یک متن آلی که طی آن ۳۲ مطالعه مورد بررسی قرار گرفت حاکی از آن بود که دانش آموزانی که به صورت داوطلبانه در آموزش های مربوط به پیشگیری از مصرف مواد مخدر شرکت کرده بودند، نسبت به دانش آموزانی که به شرکت در این کلاس ها ملزم شده بودند، مصرف مواد مخدر را بیشتر گزارش کرده بودند اما در متاآنالیزی که تویلر بر روی ۱۳ مطالعه انجام داد اختلاف آماری معناداری در زمینه روش انتخاب داوطلبانه یا اجباری در طرح های مربوط به آموزش پیشگیری از مصرف مواد مخدر ملاحظه نگردید. این تنوع در بافت ها را می توان به متفاوت بودن نوع متاآنالیزهای اجرا شده نسبت داد، به این صورت که متاآنالیری که تويلر انجام داد از نوع کلاسیک بود در حالی که متاآنالیز بانگرت و دراونز از نوع متاآنالیز تأثیر مطالعه بود.
متا آنالیز کلاسیک نسبت به متاآنالیز تأثیر مطالعه، در مقابل نقص های روش شناختی مقاوم تر است. به این ترتیب، هر چند که تویلر در متاآنالیز خود تعداد زیادی از مطالعات را مورد بررسی قرار داده بود، روش مورد استفاده توسط بانگړت و دراونز دقیق تر از روش مورد استفاده تویلر بود. بدین ترتیب تاثیر روش انتخابی شرکت کنندگان (به صورت داوطلبانه یا اجباری در آموزشی پیشگیری از مصرف مواد مخدر در پرده ابهام مانده و هنوز پژوهشهای زیادی را طلب می کند.
مطالعاتی که تأثیر آموزش هم سالان را بر روی انواع داروی های مخدر بررسی کرده اند از نظر نوع ماده مخدر به دخانیات و الكل محدود بوده اند.
در بررسی های به عمل آمده هیچ گونه مطالعه ای شناسایی نشده که به بررسی تأثیر آموزش همسالان بر مصرف سایر انواع مواد مخدر پرداخته باشد. از این رو، نمی توان هیچ گونه نتیجه گیری نطعی در زمینه سایر انواع مواد مخدر (حتی به بورت ف نی) انجام داد، توبلر (۱۹۹۲) به این نتیجه رسید که طرح هایی که مصرف دخانیات را هدف قرار داده اند، موفق ترین طرح ها را تشکیل می دهند. به عبارت دیگر در طرح هایی که تنها مصرف دخانیات را مد نظر قرار می دهند. تأثیر آموزش همسالان بر مصرف دخانیات بیشتر از طرح هایی است که مصرف دخانیات را همراه با مصرف سایر مواد مخدر مورد هدف قرار داده اند. در مقابل، طرح های مربوط به الکل از اثربخشی آن چنانی برخوردار نبوده و هدف قرار دادن الکل به تنهایی نتایجی را در بر نداشته است بر خلانو یافته های توپلر، رونی و میورای به این نتیجه رسیدند که طرح هایی که هم مصرف دخانیات و مم سایر مواد مخدر را هدف قرار داده اند. الربخش بودهاند. علیرغم یافته های متفاوت در این طرح های پیشگیری از مصرف دخانیات در صورت در پر گرفتن آموزش های مربوط به سایر مواد مخدر از اثربخشی بیشتری برخوردار هستند یا نه، شواهد خوبی وجود دارد که حاکی از آن است که آموزش هم سالان می تواند رفتار سیگار کشیدن افراد را به طور اثربخشی تحت تأثیر قرار دهد.
توبلر (۱۹۸۹) در متاآنالیز خود اختلاف مشخصی بین مردم شهری، افراد ساکن در حومه شهر و مردم روستایی در ارتباط با تأثیر آموزش همسالان بر دانش، نگرشه مهارت یا رفتار آنها پیدا نکرد.
دیدگاهتان را بنویسید