با درمان های بیماری هپاتیت بیشتر آشنا شویم
تشخیص و درمان بیماری هپاتیت
بیماری هپاتیت هم از نظر تشخیص و هم از نظر درمان، یک بیماری مشکل می باشد که برای پزشک و بیمارانش مشکلاتی را ایجاد می کند. ویروس هپاتیت می تواند در بدن بیماران به مدت چندین سال مخفی شود بدون اینکه سوء ظن کسی را برانگیزد. حتی وقتی که بیماران مبتلا به هپاتیت احساس بیماری می کنند، علایم آن می تواند با سایر بیماریها به آسانی اشتباه گرفته شود. وانگهی، آزمایشهایی که برای تشخیص هپاتیت بکار گرفته می شوند همیشه نیز مؤثر نمی باشند و تازه وقتی هم که تشخیص بیماری داده می شود، انتخاب روش درمانی نیز بسیار محدود می باشد.
تشخیص هپاتیت
به چندین دلیل مختلف، تشخیص هپاتیت همیشه آسان نمی باشد که مهمترین دلیل، آن است که بسیاری از مبتلایان به هپاتیت از بیماری خود، آگاهی ندارند و بنابراین دنبال درمان خود هم نمی روند. به همین دلیل این بیماران به مدت چندین سال بدون تشخیص بانی می مانند. اغلب افرادی که به هپاتیت بدون علامت مبتلا هستند بطور تصادفی و با انجام آزمایشهایی که به دلایل دیگری انجام می دهند از بیماری خود مطلع می شوند که از این بابت هم بسیار تعجب می کنند.
بعد از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ در نیویورک آمریکا، از ۵۳۰۰۰۰ نفری که اقدام به اهداء خون برای مجروحین این حادثه نمودند، حدود ده هزار نفر خونشان به ویروس هپاتیت آلوده بود که خودشان از این مسئله آگاهی نداشتند. دکتر ملیسا پالمر متخصص بیماریهای کبد در مورد یکی از بیمارانش که بعد از اهداء خون، به بیماری خودش آگاهی یافت، این چنین توضیح می دهد: حدود یک هفته بعد از اهداء خون، رابرت نامه ای دریافت کرد که در آن نوشته شده بود که بعلت آلوده بودن به ویروس هپاتیت سی (C)، او دیگر نباید اقدام به اهداء خون نماید. رابرت نمی توانست آنچه را که خوانده بود باور نماید. او از نظر بدنی بسیار فرد ورزشکار و متناسبی بود. در واقع به غير از چند سرماخوردگی کوچک، او هرگز دچار بیماری دیگری نشده بود.
شایعترین علامت در بیماران مبتلا به هپاتیت، خستگی می باشد که بسیاری از بیماران و پزشکان آنها، این خستگی را اشتباه به انجام کار بیش از حد، استرس و یا افسردگی آنها مربوط می دانند. شنیدن سخنان یکی از بیماران در این مورد جالب می باشد: من دچار هپاتیت سی (C) شده بودم اما خودم خبر نداشتم. اولین علامتی که در من ایجاد شد،. خستگی بود. من در محل کارم بصورت دو شیفته کار می کردم، در نتیجه پزشک من به گمان اینکه خستگی من مربوط به کار کردن زیاد می باشد به من توصيه نمود که سعی کنم بیشتر استراحت کنم. حتی با وجود اینکه من از مقدار کار خود کم کردم باز هم دچار خستگی بودم. من زمان زیادی برای استراحت کنار می گذاشتم اما باز هم خسته بودم. دوباره به پزشک مراجعه کردم و مشکلم را مطرح نمودم، اما او به خیال اینکه من دچار افسردگی شده ام برایم داروهای ضد افسردگی تجویز نمود. اما از آنجایی که من افسرده نبودم، مصرف این داروها نیز کمکی به من نکرد. بنابراین تصمیم گرفتم که به پزشک دیگری مراجعه کنم. پزشک برای من انواع آزمایشها را در خواست نمود و در آنجا بود که فهمیدم به هپاتیت مبتلا هستم.
سایر علائم شایع هپاتیت به قدری به علائم بیماری آنفلوانزا با یک مسمومیت ساده غذایی شبیه هستند که معمولا احتمال ابتلاء به هپاتیت را نادیده می گیرند. در نتیجه، این بیماران ممکن است چندین سال متوجه باشند که آنها دچار ناراحتی خاصی هستند اما ندانند که این ناراحتی چه می باشد. همانگونه که یک بیمار چنین توضیح می دهد: در اکتبر سال ۱۹۹۵ بیماری هپاتیت من تشخیص داده شد. به مدت دو سال قبل از آن، من احساس ناخوشی داشتم و دچار تهوع، خستگی بیش از حد، کاهش وزن و سردردهای مداوم بودم. در آن هنگام من به پزشک مراجعه کردم و چندین آزمایش برای من و درخواست نمود اما هیچ چیزی در این آزمایش ها مشخص نشد. کمی بعد، من با دوستی برخورد کردم که به نظر می رسید خلی نگران است. او به من گفت که دچار هپاتیت سی شده است و علائمی را اظهار داشت که خلی شبیه مشکلات من بودند. به همین علت من آزمایش هپاتیت را انجام دادم و مشخص شد که من هم هپاتیت دارم و خیلی تعجب کردم از اینکه چرا تا بحال پزشک من به این تشخیص نرسیده بود.
علائم هپاتیت
گرچه علائم و مشکلات هپاتیت اغلب به سختی از علائم سایر بیماریها تشخیص داده می شوند، اما بعضی از علائم آن را می توان مخصوص بیماری هپاتیت دانست. در بین این علائم، زردی (یرقان) که عبارتست از زرد شدن پوست بدن و یا زرد شدن سفیدی چشمها از مهمترین علایم می باشد. زردی هنگامی روی می دهد که کبد قادر به از بین بردن مواد زائدی از خون که به آن اصطلاحا ” بیلی روبین (Bilirubin) گفته می شود، نمی باشد. بیلی روبین از گلبولهای قرمز پیر و کهنه ایجاد می شود. افزایش بیلی روبین در خون باعث زرد شدن پوست و سفیدی چشمها می گردد. همچنین باعث می شود که ادرار این افراد پررنگ شده و مدفوع آنها بی رنگ و بصورت گچ مانند شود. یکی از مادران بیماران مبتلا به هپاتیت چنین اظهار می دارد: وقتی مشاهده کردم که پوشک فرزندم، رنگش عوض شده و رنگ عجیبی پیدا کرده، فهمیدم که باید مشکلی پیش آمده باشد. رنگ پوست و چشمهای او نیز زرد شده بود. ما او را به نزد پزشک بردیم و متوجه شدیم که فرزندم دچار هپاتیت آ (A) شده است.
سایر علائمی که گاهی اوقات در بیماری هپاتیت دیده می شوند عبارتند از: خارش پوست، از دست دادن اشتها و درد در ناحیه کبد (قسمت راست قفسه سینه). وقتی همه این علائم به همراه زردی در فردی ایجاد شوند، نشان دهنده آسیب کبد و هپاتیت می باشد اما وقتی که این علائم به تنهایی ایجاد می گردند، اغلب با علائم سایر بیماریها اشتباه می شوند.
آزمایش هپاتیت
وقتی علائم فردی، پزشک را مشکوک به بیماری هپاتیت میکند ، معمولا پزشک چندین آزمایش را برای بیمارش درخواست مینماید. آنتی بادی ها (پادتن ها)، پروتئینهایی هستند که بدن برای مقابله با ویروسها با باکتریها می سازد. آنتی بادیها در خون افراد مبتلا به هپاتیت آ(A)، ب (B) و ایی (E) دیده می شوند. برای مثال اگر در خون فردی، آنتی بادی هپاتیت آ (۴) دیده شد، نشان دهنده آلوده بودن آن فرد با ویروس هپائیت آ (۸) می باشد. هر چه مقدار این آنتی بادیها در خون بیشتر باشد نشان دهنده شدت عفونت می باشد. وجود آنتی بادی هپاتیت ایی (E) نه تنها نشان دهنده مبتلا بودن آن فرد به هپاتیت ایی (E) می باشد بلکه نشانگر مسری بودن آن نیز می باشد.
برخلاف هپاتیتهای ۱ (A)، ب (B) و ایی (E)، آنتی بادی هپاتیت سی (C) ممکن است در خون افراد مبتلا به هپاتیت سی (C) دیده نشود، زیرا ویروس هپاتیت سی (C) قادر است که در بدن مخفی شود و خود را نشان ندهد. در نتیجه سیستم ایمنی بدن بر علیه این ویروس نمی تواند آنتی بادی ایجاد نماید. به همین دلیل، وقتی پزشک در فردی مشکوک به هپاتیت سی (C) میشود ، سایر آزمایشهایی که عملکرد کبد را اندازه می گیرند را درخواست می نماید. شایعترین آزمایشی که در این مورد، تقاضا می شود آزمایش اندازه گیری ALT یا آلانین آمینوترانسفراز (Alanine Aminotransferase) می باشد. آلانین آمینوترانسفراز (ALT) یک آنزیم است که وقتی کبد دچار صدمه و التهاب می شود تولید می گردد. هر چه میزان این آنزیم ALT در خون بیشتر باشد، نشان دهنده شدت بیشتر التهاب کبد می باشد. آزمایش دیگر، آزمایش اندازه گیری بیلی روبین خون می باشد. هر چه میزان بیلی روبین در خون بیشتر باشد، نشان دهنده این است که کبد قادر به پاکسازی خون از این ماده نمی باشد و کارش را به خوبی انجام نمی دهد.
گر چه با انجام آزمایش های خون، تا حدود زیادی می توانیم به تشخیص هپاتیت در افراد مبتلا به آن دست یابیم، اما گاهی اوقات نیز مجبور می شویم برای اینکه به تشخیص نهار برسیم، از بیوپسی کبد (نمونه برداری از کبد) استفاده کنیم. بیوپسی از کبد، تنها روش کام مطمئن در تشخیص هپاتیت سی (C) می باشد. همچنین این روش، دقیقترین راه تشخیصی برای پی بردن به سلامت کبد می باشد. نتایجی که از بیوپسی کبد به دست می آید، همچنین به تشخیص سایر بیماریها مثل سرطان کبد نیز کمک می نماید. در طی یک بیوپسی کبد، یک سوزن نازک به داخل کبد فرو می شود و تکه کوچکی از کبد را بیرون می آورد. این نمونه را سپس به آزمایشگاه می فرستند و در آنجا با میکروسکوپ آن را بررسی می نمایند. معمولا برای اینکه بیمار درد کمتری را احساس نماید، محل انجام بیوپسی را با بی حسی موضعی، بی حس می کنند گر چه کل عمل بیوپسی از کبد فقط چند دقیقه طول می کشد، اما بعد از آن، بیمار باید به مدت چهار تا هشت ساعت بطور بی حرکت بر روی تخت دراز بکشد تا از خونریزی از کبد جلوگیری شود.
درمان های رایج
وقتی تشخیص هپاتیت در بیماری داده شد، پزشک شدت آسیب وارده به کبد را ارزیابی می کند و براساس آن، درمان را تجویز می کند. صرف نظر از نوع درمانی که تجویز می شود هدف پزشک، پیشگیری یا به تأخیر انداختن صدمه کبدی، حفظ عملکرد کبد، و تسکین علائم بیماری هپاتیت می باشد. وقتی با انجام آزمایشات معلوم شود که صدمه وارده به کبد، اندک میباشد بسیاری از پزشکان و بیماران ترجیح می دهند که درمان را به تأخیر بیندازند زیرا درمان هپاتیت اغلب کاملا ناخوشایند می باشد. اگر کبد دچار صدمه شدیدتری شده باشد، درمان دارویی معمولا تجویز می گردد. متأسفانه امروزه داروهای زیادی وجود ندارند که بتوانند بطور مؤثر هپاتیت را درمان نمایند. فقط چند داروی محدود وجود دارد که می توانند بدون اینکه به سلولهای بدن آسیبی برسانند، به ویروسها حمله نمایند. سایر داروها، به غیر از اینکه موجب از بین رفتن ویروسها می شوند، به سلولهای کبدی نیز آسيب وارد می کنند. بنابراین فقط از چند داروی خاص که به داروهای آنتی ویرال (ضد ویروس) معروف هستند می توان در درمان هپاتیت استفاده نمود.
داروها و اثرات آنها
در حال حاضر از داروی ضد ویروسی به نام اینترفرون Interferon) بطور گسترده ای برای درمان هپاتیت استفاده می شود. اینترفرون که داروی ضد ویروس بسیار قدرتمندی می باشد کپی مصنوعی از یک پروتئین است که نام آن نیز اینترفرون می باشد و بطور طبیعی در بدن برای مقابله با ویروسها ساخته می شود. اینترفرون با چسبیدن به ویروسها و جلوگیری از تکثیر آنها، اثر خود را نشان می دهد بدون اینکه به سلولهای کبدی آسیبی برساند. گر چه اینترفرون برای همه افراد به یک اندازه مؤثر نمی باشد، اما در بعضی از افراد می تواند هپاتیت را بطور کامل از بین ببرد یا اینکه از شدت بیماریزایی ویروس بکاهد و آسیب کبدی را کمتر نماید. از آنجائی که اینترفرون بصورت آمپول بوده و باید هفته ای سه و بار و به مدت شش ماه تا یکسال تزریق شود، بیماران یاد می گیرند که خودشان آمپول را به خودشان تزریق نمایند.
گاهی اوقات اینترفرون را همراه با یک داروی ضد ویروس دیگر به نام ریباویرین | (Ribavirin) تجویز می کنند. ریباویربن بصورت قرص می باشد و روزی شش قرص به مدت شش ماه تا دو سال تجویز می گردد. درمان ترکیبی اینترفرون همراه با ریباویرین، بسیار قوی تر از درمان تنهایی اینترفرون می باشد. این درمان برای بیمارانی که اینترفرون به تنهایی باعث بهبودی آنها نمی شود و نیز در بیمارانی که بعد از پایان درمان با اینترفرون، بیماریشان دوباره باز می گردد استفاده می شود. گرچه تحقیقات نشان میدهد که درمان با . ریباویرین به تنهایی و بدون همراهی با اینترفرون هیچگونه اثری بر روی ویروس هپاتیت ندارد، اما به نظر می رسد که وقتی با اینترفرون ترکیب می شود، به آن در از بین بردن ویروسها کمک می کند.
متأسفانه، نه درمان اینترفرون به تنهایی و نه همراه با ریباویرین، در همه بیماران مؤثر نمی باشد. پس از یکسال درمان با این داروها، فقط ۲۰ درصد بیماران از دست ویروس هپاتیت خلاص می شوند. ۳۰ درصد از بیماران نیز کاهش قابل توجهی در صدمات کبدشان و نیز آنتی بادیهایشان دیده می شود اما با این حال هنوز هم به ویروس هپاتیت آلوده هستند ۵۰ درصد باقیمانده بیماران، هیچگونه پاسخی به درمان نمی دهند و این داروها بر روی آنها بی اثر می باشد. متخصصین معتقدند که داروهای ضد ویروس وقتی بیشتر مؤثر هستند که تعداد ویروسهای بدن کمتر می باشد.
عوارض جانبی اینترفرون
صرف نظر از اینکه اینترفرون بر روی درمان هپاتیت فردی مؤثر باشد یا خیر، اکثر بیمارانی که از این دارو مصرف می نمایند دچار عوارض جانبی آن می شوند که طبیعی می باشد. شایعترین این عوارض عبارتند از: پیدایش علایمی شبیه آنفلوانزا مثل درد عضلات بدن، خستگی، تب، لرز، سر درد و تهوع. متخصصین معتقدند که این علائم که معمولا تصور می شود بعلت ویروس آنفلوانزا ایجاد شده اند، در واقع هنگامی تولید می شوند که بدن بطور طبیعی برای جلوگیری از تکثیر ویروس آنفلوانزا تولید اینترفرون می کند. بنابراین، درمان با اینترفرون مصنوعی نیز تولید همین علائم را در بدن خواهد کرد این عوارض جانبی معمولا ۴ تا ۶ ساعت بعد از تزریق اینترفرون ایجاد می شوند و در اوایل شروع درمان، شدیدتر می باشند. یک بیمار که از اینترفرون استفاده کرده است تجربیات خود را چنین بیان داشته است: ” من روی تخت دراز کشیدم و احساس گرما و ضعف نمودم. بلند شدم که به حمام بروم اما در سرم احساس سبکی کردم. درجه حرارت بدنم را اندازه گرفتم و دیدم که حدود ۳۹ درجه است. سپس یک قرص آسپرین خوردم تا تبم را پایین بیاورم اما هیچ فرقی نکرد. تمام این مشکلات فقط چهار ساعت طول کشید و بعد از آن من احساس بهتری داشتم. روز بعد نیز دوباره احساس سبکی سر و تب داشتم اما بعد از چند ساعت خوب شد. اولین تزریق اینترفرون در من باعث شد که علائمی شبیه آنفلوانزا را فقط به مدت چهار ساعت داشته باشم. در طی هفته اول درمان با اینترفرون، من گاهی اوقات دچار تب میشدم و اشتهایم نیز کمی کاهش یافته بود. همچنین بعضی مواقع نیز دچار تهوع می شدم. انرژی من کمی کاهش پیدا کرده بود. چند بار نیز سر درد پیدا کردم اما این مشکلات آنچنان نبودند که من را از انجام کارهای روزانه ام بازدارند.
سایر عوارض مصرف اینترفرون عبارتند از: ریزش موها، احساس مزه فلزی در دهانه خارش پوست، قرمز شدن پوست، کاهش وزن، افسردگی و زود عصبی شدن. این عوارض معمولا کمتر رخ می دهند اما می توانند در بعضی بیماران باعث مشکلاتی شوند. یکی از بیمارانی که از این دارو استفاده می کرد چنین اظهار می دارد: ” آرایشگر به من گفت که موهایم نازک شده است و دچار ریزش مو شده ام. وقتی درمان با اینترفرون به پایان رسید، دوباره موهایم مثل روز اول شدند.
درمان جراحی
اگر صدمات وارده به کبد بر اثر بیماری هپاتیت به قدری باشد که خطر توقف کامل فعالیت کبد وجود داشته باشد، نه درمان با اینترفرون و نه درمان ترکیبی با داروی ریباویرین نمی تواند هیچ کمکی بکند. در نتیجه در چنین مواردی ممکن است نیاز به پیوند کبد باشد. گرچه اکثر بیماران مبتلا به هپاتیت، هیچگاه به پیوند کبدی نیاز نخواهند داشت، اما در بین مبتلایان به هپاتیت مزمن که دچار سیروز هستند، نارسایی کبد ممکن است رخ دهد. وقتی چنین مشکلی ایجاد شد، تنها راه نجات دادن زندگی بیمار، پیوند کبد میباشد. در حال حاضر، ابتلاء به هپاتیت سی (C) عمده ترین دلیل انجام پیوند در ایالات متحده آمریکا می باشد. از هر چهار هزار پیوند کبدی که در هر سال در آمریکا انجام می شود، هزارتای آن مربوط به بیماران مبتلا به هپاتیت سی (C) می باشد.
حتی وقتی که احتمال نارسایی کبد وجود داشته باشد، هر بیماری را نمی توان به عنوان یک کاندیدای خوب برای پیوند کبد در نظر گرفت. پیوند کبد بسیار پیچیده و خطرناک میباشد و کبدهای اهدایی نیز بسیار کم می باشند. بعلاوه پیوند کبد برای هر بیمار مبتلا به نارسایی کبدی مناسب نمی باشد. در مواردی که سایر بیماریها نیز وجود داشته باشند و فرد مبتلا به نارسایی کبد دچار بیماری قلبی یا ریوی، سرطان در سایر اعضاء بدن به غیر از کبد، ایدز یا معتاد به مواد مخدر یا الکل باشد، عمل پیوند کبد با موفقیت همراه نخواهد بود.
یک تیم پزشکی شامل جراح پیوند کبد و یک متخصص داخلی کبد با انجام آزمایشهای خاصی تعیین خواهند کرد که آیا انجام پیوند کبد برای یک بیمار دچار نارسایی کبدی، مناسب می باشد یا خیر؟ وقتی تیم پزشکی به این نتیجه رسید که بیماری، کاندیدای خوبی برای عمل پیوند کبد خواهد بود، او را در فهرست افرادی که منتظر پیوند کبد هستند قرار می دهند. اهدای کبد از طرف کسانی صورت می پذیرد که با پر کردن پرسشنامه ای، اظهار داشته اند که در هنگام مرگ، کبد آنها از بدنشان درآورده شود و به نیازمندان آن داده شود. متأسفانه در حال حاضر تعداد کسانی که خواهان پیوند کبد هستند خیلی بیشتر از افرادی است که مایلند در هنگام مرگ، کبد آنها اهداء شوند. گرچه هر سال حدود چهار هزار پیوند کبد در آمریکا انجام می شود اما حدود دوازده هزار نفر در فهرست انتظار برای دریافت کبد می باشند.
از آنجایی که تعداد افراد خواهان پیوند کبد بسیار بیشتر از تعداد اهداء کنندگان می باشد، افرادی که نیاز آنها خیلی شدیدتر و فوری تر می باشد را در بالای فهرست قرار می دهند تا عمل پیوند در آنها زودتر انجام شود. همچنین بیماران را از نظر گروه خون و اندازه جثه بدنشان، طبقه بندی می کنند تا یک کبد مناسب با آنها پیدا شوند. برای مثال، یک مرد قوی هیکل با گروه خونی ب (B) نیاز به کبد فردی دارد که هیکل او نیز بزرگ بوده و گروه خونی ب (B) داشته باشد. بیماران ممکن است چند ماه یا چند سال منتظر بمانند تا یک کبد مناسب برای آنها پیدا شود. در نتیجه بسیاری از بیماران قبل از اینکه یک کبد برای آنها پیدا شود، می میرند. بر طبق گفته دکتر پل گریک، رئیس بخش پیوند کبد بیمارستان عمومی تورنتوی کانادا:” پانزده تا بیست درصد بیماران قبل از اینکه کبدی برای آنها پیوند شود، از بین می روند. وقتی یک کبد مناسب برای بیماری پیدا شد، جراحی پیوند کبد می تواند آغاز شود. از آنجایی که عمل جراحی پیوند کبد، عمل بسیار پیچیده ای است، یک تیم پزشکی شامل چندین متخصص باید آن را انجام دهند. جراحی معمولا در سه مرحله انجام می شود. در مرحله اول، بیمار را بیهوش می کنند تا در هنگام عمل جراحی، هیچ دردی احساس نکند. سپس جراح، شکم بیمار را باز میکند و رگهایی که کبد را خونرسانی می کنند را با یک گیره می بندد تا هیچ خونی در کبد جریان نداشته باشد. کبد بیمار، برداشته شده و کبد اهدایی به دقت در محل آن قرار داده می شود. رگهای خونی به این کبد جدید متصل شده و گیره های آن برداشته می شوند تا خون در این کبد جدید، جریان پیدا کند. ا عمل جراحی پیوند کبد معمولا حدود شش تا ده ساعت طول میکشد.
اگر عمل جراحی با موفقیت انجام شود کبد جدید به محض اینکه خون در آن جریان پیدا کند، فعالیت خود را آغاز می کند. دکتر ایگال کام، رئیس بخش پیوند اعضاء دانشگاه کلرادوی آمریکا در این مورد این چنین اظهار می دارد: “بحرانی ترین لحظه در هنگام عمل جراحی پیوند کبد، زمانی است که گیره های رگهای خونی باز می شوند و خون وارد کبد جدید می شود و رنگ کبد جدید از قهوه ای کم رنگ یا پر رنگ به قهوه ای مایل به صورتی تغییر می یابد ( بعلت جریان یافتن خون در آن). هنگامی که ما ظاهر شدن صفرای زرد مایل به قهوه ای را مشاهده می کنیم، خیال ما راحت می شود و می فهمیم که کبد کار خود را شروع کرده است. در اینجا دیگر جایی برای اشتباه کردن وجود ندارد.
حتی وقتی که عمل جراحی با موفقیت انجام می شود، هنوز احتمال اینکه سیستم ایمنی بدن باعث پس زدن کبد جدید شود، وجود دارد. از آنجایی که کبد پیوند شده به عنوان یک جسم خارجی در بدن شناخته می شود ، سیستم ایمنی بدن مثل هنگامی که به سایر اجسام خارجی که وارد بدن می شوند (همانند باکتریها ویروسها حمله می کند به این کبد جدید نیز حمله میکنند. به همین دلیل به بیمارانی که تحت عمل پیوند قرار میگیرند داروهایی که اصطلاحا به آنها داروهای سرکوب کننده ایمنی (ایمونوسو پر سانت Introsuppressant) گفته می شود داده می شود تا قدرت پس زدن بدن در مقابل ورود یک جسم خارجی را کاهش دهند. معمولا چندین نوع داروی سرکوب کننده ایمنی در سه ماه اول بعد از عمل پیوند تجویز می شود زیرا اکثر پس زدنها در طی این سه ماهه اول رخ می دهد. با این حال ممکن است این پس زدن در سالهای بعد نیز اتفاق بیفتد. به همین دلیل، بیماران باید به مصرف حداقل یک نوع داروی سرکوب کننده ایمنی تا آخر عمرشان ادامه. دهند.
حتی با وجود تهدید سیستم ایمنی بدن در پس زدن کبد پیوندی، اکثر پیوندهای کبد . موفقیت آمیز می باشد. حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد بیماران مبتلا به هپاتیت که یک کبد جدید به از آنها پیوند زده شده، حداقل یکسال زندگی میکنند و از این تعداد نیز ۷۵ تا ۸۵ درصد به مدت حداقل پنج سال زندگی می کنند. برای این بیماران که در صورت عدم انجام پیوند کبد، با مرگ روبرو می شدند، این عمل جراحی یک معجزه می باشد.
نکات اصلی
- شایعترین علامت در بیماران مبتلا به هپاتیت، خستگی می باشد.
- زردی هنگامی روی می دهد که کبر قادر به از بین بردن مواد زائری از خون که به آن اصطلاحا “بیلی روبین گفته می شود، نمی باشد.
- از داروی ضد ویروسی به نام اینترفرون” (Interferon) بطور گسترده ای برای درمان هپاتیت استفاده می شود.
- به بیمارانی که تحت عمل پیوند قرار می گیرند داروهایی که اصطلاحا به آنها داروهای سرکوب کننده ایمنی (ایمونوسوپر سانت) گفته می شود داره می شود تا قدرت پس زدن بدن در مقابل ورود یک جسم خارجی را کاهش دهند.
دیدگاهتان را بنویسید