آنچه مردان باید در مورد ناتوانی جنسی بدانند
آنچه مردان باید در مورد ناتوانی جنسی بدانند
سخن اول: سه نکته ی اساسی که در این باره وجود دارد
قبل از تن دادن به درمان ناتوانی، فرد بیمار باید سه نکته ی اساسی را برای خود روشن سازد:
۱- میزان انگیزه
در واقع بسیاری از مردان، به خصوص اگر از ناتوانی آنان زمان درازی گذشته باشد، با شرایطی که دارند کنار آمده اند. بنابراین قبل از هر مورد دیگری باید میزان رغبت و تمایل فرد برای بازگرداندن قوای جنسی مورد ارزیابی قرار گیرد.
۲- علاقه مندی به فراگیری روش های جدید
بعضی از درمان های جدید ناتوانی، تمایل بیمار در کسب مهارت های نو را می طلبد. مسلما در صورت عدم وجود چنین علاقه ای، بیمار در پذیرش روش درمانی پیشنهادی دچار اشکال خواهد شد. در بعضی از موارد، بیمار باید در نظر داشته باشد که شرایط بعد از درمان «در عین کارایی» می تواند با آن چه «درگذشته»، تجربه کرده است کاملا متفاوت باشد. گو اینکه اکثر بیماران از تجربه ی جدید خود راضی می شوند، ولی به هر حال باید آمادگی پذیرش آن قبلا در بیمار وجود داشته باشد و تقویت شود. در یک کلام «ظرفیت پذیرا» و «شخصیت انعطاف پذیر» بیمار از موضوعات مهم در اتخاذ شیوه ی درمان محسوب می شوند.
۳- میزان تمایل، همکاری و موضع فهیم همسر بیمار
ناتوانی، بیماری ای ارتباطی است. در واقع، این معضل به هر دلیلی که پیدا شود، رابطه ی زن و شوهر را تحت تأثیر قرار می دهد و مغشوش می سازد. در یک زندگی خانوادگی جا افتاده و باقوام، برگردان توان مرد تنها از نقطه نظر وی اهمیت ندارد و باید از دیدگاه همسر وی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. درجه ی موفقیت بسیاری از درمانهای موجود به ظرفیت پذیرا» و «شخصیت انعطاف پذیر» همسر بیمار بستگی تام دارد.
در صورتی که یک مرد در ارزیابی سه نکته ای که قید شده بار منفی زیادی را بیابد، به موفقیت درمان نمی توان چندان امید بست. به عکس در صورتی که قدرت پذیرش و انعطاف پذیری معقولی وجود داشته باشد، اقبال زیادی در درمان وجود خواهد داشت.
سخن دوم: نحوه ی بروز نعوظ
تنها در اثر عملکرد به جا و درست مغزی، عروقی، عصبی و هورمونی یک مرد قادر به کسب نعوظ خواهد بود. طی این فرآیند کاملا پیچیده که چگونگی وقوع بعضی از مراحل آن همچنان در هاله ای از ابهام است، مرد قادر به مقاربت می شود.
اولین مرحله ی نعوظ، تحریکات مغزی است. این مرحله به قدری پیچیدگی دارد که اطلاعات اندکی از آن در دسترس است. حواس پنجگانه ی بویایی، بینایی، چشایی، شنوایی و بسوایی در این خصوص بسیار موثر و تعیین کننده هستند. در نتیجه ی فرایندی پیچیده، این تحریکات از طریق اعصاب به عروق آلت (اعم از شراین و وریدها) منتقل و پاسخ های به جا را سبب می شوند.
ساختار تشریحی آلت از دو «جسم غاری» (corpara cavernosa) و یک «جسم اسفنجی» (corpus sponigosum) تشکیل یافته است. جسم اسفنجی مانند غلافی «مجرای ادرار» (urethra) را در برگرفته است و نقش کمتری در نعوظ دارد.
اجسام غاری ساختار بسیار پیچیده ای دارند، یعنی «شبکه ی شریانی» (artery) ورودی به آنها پس از تقسیماتی، بی واسطه ی مویرگ به «وریدها» (vein) منتهی می شود. عملکرد آلت را در کسب نعوظ به سادگی می توان با باد شدن «تویه ی لاستیک»، خودرو مقایسه کرد. یعنی در اثر ورود هوا و در صورت کارکرد درست «دریچه ی ورودی» و عدم وجود اختلال سازه ای و سلامت لاستیک، کم کم اتساع و سفتی به وجود می آید، تا حدی که لاستیک می تواند وزن سنگین خودرو را تحمل کند. در صورتی که در عمل تلمبه ایرادی وجود داشته باشد یا لاستیک از نظر نگهداری هوای درون خود معیوب باشد، هرگز اتساع پدید نمی آید و سفتی لازم برای تحمل وزن خودرو ایجاد نمی گردد.
در اثر فرامین مغزی ناشی از مثلا حواس پنجگانه، پیام های خاصی از سوی تنه ی اعصاب به «عضلات صاف» (smooth muscles) جدار عروق آلت می رسند. نتیجه ی این امر، شلی عضلات و اتساع شراین آلت است. در این حالت خون ورودی تا چندین برابر افزایش می یابد و سبب اتساع آلت می شود. زمانی که آلت به قدر کافی متسع می شود، به شبکه ی وریدی واقع در زیر لایه های آن فشار می آورد و آنها را مسدود می کند. به این ترتیب از فرار خون ممانعت به عمل می آید.
در اثر عوامل مختلفی از جمله انزال و یا ختم تحریکات دریافتی عضلات صاف مجددا منقبض می شوند و شراین را تنگ می کنند. از طرف دیگر، شبکه ی وریدی باز می شود تا خون درون آلت خارج شود. نتیجه ی این امر، ختم نعوظ است.
سخن سوم: علل ناتوانی جنسی
ناتوانی جنسی در واقع بیماری نیست. این اختلال به صورت ثانویه و در اثر عیب عوامل زمینه ای ظاهر می شود. در واقع، ناتوانی عارضه و علامت ناشی از اختلالی زمینه ای است.
تا حدود ۳۰ سال پیش اگر مردی از ناتوانی شاکی بود، مطلع ترین و متخصص ترین پزشکان آن را جزیی از روند اضمحلالی ناشی از سالخوردگی و یا نتیجه ی اختلالات روحی – روانی می دانستند. با تعالی و رشد دانش «اورلژی» (urology) امروزه ناتوانی را ناشی از چهار زمینه ی زیر می دانند:
١- روحی – روانی
۲-جسمی
۳- ترکیب عوامل روحی – روانی و جسمی
۴- بدون علت شناخته شده
سهم علل جسمی در ناتوانی قریب ۹۵٪است؛ ۵٪بیماران تنها به دلیل اختلالات روحی – روانی ناتوان می شوند، و در ۵٪موارد نیز برای آن دلیلی پیدا نمی شود.
باید توجه داشت که هیچ مرد ناتوانی وجود ندارد که هم زمان از تنش های ناشی از اضطراب و افسردگی رنج نبرد، و اصولا گنجاندن ناتوانی در قالب های صرفا جسمی چندان عاقلانه نیست.
ناتوانی روحی – روانی
در واقع در نبود علل جسمی و به خصوص با شناسایی زمینه های روحی معیوب، ناتوانی را می توان ناشی از اختلال روانی دانست. شروع این نوع ناتوانی معمولا ناگهانی و بی مقدمه است، و ردپای شکست های حرفه ای – تحصیلی، تزاحمات زناشویی یا مشکلات مالی را در آن می توان یافت. تنش های روزمره اگر از حد متعارف فراتر روند، توان هر فردی را مختل می سازند. افسردگی و اضطراب از شناخته شده ترین علل روحی – روانی ناتوانی هستند.
ناتوانی جسمی
جدول زیر از عقیده ی کلی بسیاری از مؤلفین پیشرو در زمینه ی ناتوانی برگرفته شده و نمایانگر علل جسمی موجد ناتوانی است.
٪۲۳ بیماری قند
٪۲۵ بیماری عروق خونی
۱۰٪ جراحی وسیع لگن (radical pelvic surgery)
٪۸ تروما (trauma) صدمه ی نخاع
۶٪ اختلالات غددی
۸٪ داروها
٪۷ استفاده بی رویه از مواد مخدر، محرکها یا دخانیات
٪۳ اسکلروز متعدد (MS)
همان طور که قبلا نیز اشاره شد، هرگز نباید ناتوانی را صرفا ناشی از علل جسمی دانست. زمانی که یک مرد از موضع عامل خویش فروافتد، دل نگران و مشوش می شود و خود را در تجربه ی حسی معیوب می یابد. بنابراین حتی در حضور علت جسمی شناخته شده باید به روحیات بیمار توجه خاص داشت، و به خصوص از این نقطه نظر وی را مورد حمایت قرار داد.
دیابت:
این بیماری شایع ترین علت ناتوانی محسوب می شود. بیماری قند، عروق کوچک و بزرگ را معیوب و عملکرد اعصاب محیطی (peripheral nerve) را مختل می سازد. حدود نیمی از بیماران مبتلا به مرض قند، بعد از ۵۰سالگی ناتوان می شوند .
بیماری عروق خونی:
«تصلب شراین» (atherosclerosis) آنچنان که از نامش بر می آید، قابلیت انعطاف عروق را مختل می سازد، و با کاهش قطر داخلی آنها در خون رسانی اختلال ایجاد می کند. این روند انسدادی اگر در عروق قلب حادث شود، منجر به حملات قلبی می شود، و در صورتی که عروق مغز را گرفتار سازد، «سکته مغزی» را به وجود می آورد.
تصلب شراین آلت، سبب ناتوانی جنسی می شود. از سوی دیگر اگر در انسداد ورید اختلالی وجود داشته باشد نیز نعوظ به شکل مطلوب کسب نمی شود یا سریعا زایل می شود.
جراحی وسیع لگن (radical pelvic surgery):
در اثر انجام جراحی های وسیع لگن به دلیل سرطان های پرستات، مثانه با روده ی بزرگ، اکثرا اعصاب آلت صدمه می بینند، و ناتوانی بروز پیدا می کند.
ضایعات نخاع شوکی:
در صورتی که نخاع شوکی صدمه بیند، مسلما انتقال پیام های عصبی به سمت آلت دچار اشکال می شود و در نتیجه ناتوانی بروز پیدا می کند.
اختلالات غدد:
بیماری های «آندوکرین» (endocrine) می تواند سبب ناتوانی باشند. با وجودی که مرض قند نیز بیماری آندوکرین محسوب می شود، ولی در این طبقه بندی قرار نمی گیرد. برای عملکرد درست جنسی، وجود «تستوسترون» (testosterone) یک الزام است. بنابراین در شرایطی که میزان این هورمون به شدت کاهش می یابد، و یا اگر «پرولاکتین» (prolactin) افزایش یابد، ناتوانی بروز پیدا می کند.
کمبود هورمون های« تیرویید» (thyroid) نیز موجد ناتوانی است، و در شرایطی که احتمال این کمبود می رود، بررسی این غده الزامی است.
داروها:
در حال حاضر بیش از ۲۰۰دارو موجد ناتوانی شناخته شده اند. اما تجویز بسیاری از آنها به قدری پراهمیت است که به سادگی نمی توان مصرف آنها را قطع کرد. در این میان «داروهای ضدفشار خون» از همه مهم تر هستند؛ گو اینکه «آرام بخش ها» و «داروهای ضد روان پریشی» نیز سبب ناتوانی می شوند.
استفاده ی بی رویه از مواد مخدر، محرک یا دخانیات:
در این مورد نیز می توان از مصرف بسیاری از مواد از جمله آب جو، شراب، ویسکی، سیگار، ماری جوانا، هروئین، کوکایین، LSD، متادن وغیره نام برد. در مطالعه ای که در سال ۱۹۹۱در «دانشگاه بوستن» انجام گرفت مشخص شد که مردانی که بیش از ۲۰ نخ سیگار در روز مصرف می کنند، بعد از پنج سال ۱۵٪ بیشتر از غیرسیگاری ها ناتوان می شوند. در صورتی که این روال ۲۰سال به طول انجامد، در صد ناتوانی به ۷۲بالغ خواهد شد.
اسکلروز متعدد (MS):
در ۲۵٪از مبتلایان به MS ناتوانی دیده می شود. پرپیداست که این بیماری در اثر تخریب اعصاب مغز و نخاع شوکی سبب ناتوانی می شود.
هیچ شخصی نزدیک تر از خود بیمار به خویش نیست. با توضیحاتی که در بالا ذکر شد، این امکان وجود دارد که هر فرد ناتوان تا حدودی به علت بیماری خویش پی ببرد. بازگویی تحلیل و برداشت شخصی بیمار از ماجرا نزد پزشک، انجام بسیاری از اقدامات زاید و بعضا گران را بی مورد می سازد، و کمک موثری به او به پزشک مسئول به شمار می آید. همان طور که گفته شد، ناتوانی اکثرا ناشی از علل زمینه ای متعدد است. بروز ناتوانی، در واقع به یک تغییر در شرف تکوین اشاره دارد. بسیاری از بیمارانی که دچار حملات قلبی کشنده شده اند، از چند ماه قبل ناتوانی را تجربه کرده اند، و چه بسا در صورت اقدامات عاجل، هرگز دچار عوارض کشنده ی قلبی – عروقی نمی شدند نمی شدند.
در پایان ذکر این نکته بسیار حیاتی است که درمان ناتوانی پیچیده و دارای ظرایف زیاد است. از تن دادن به درمان های افراد غیر مسئول و بی اطلاع جدا پرهیز کنید، و تا زمانی که اعتماد کامل به درمانگر خود پیدا نکرده اید، به درمان تن ندهید.
سخن چهارم: انتخاب درمانگر مناسب
بسیاری از بیماران در انتخاب متخصصی که برای درمان ناتوانی جنسی صلاحیت دارد، دچار اشکال هستند. در این خصوص به بیماران خرده ای نمی توان گرفت. در واقع ناتوانی جنسی فقط چند سالی است که در حد یک فوق تخصص جا افتاده و هویت پیدا کرده است. در ایالات متحده، به عنوان پیشروی درمان های ناتوانی، از میان ۹۰۰۰اورلژیست موجود تنها حدود پنج درصد آنان قادر به تجزیه و تحلیل ناتوانی و اقدامات درمانی مناسب هستند.
معمولا بیماران ناتوان را در مطب پزشکانی با تخصص های زیر می توان یافت:
١- اورلژیست ها (urologists)
۲- پزشکان خانواده (family practitioners) و
۳-متخصصین داخلی (internists)
۴- متخصصین غدد (endocrinologists)
۵- روان پزشکان (psychiatrists)
۶- روان شناسان (psychologists)
اورلژیست ها
اورلژیست ها درگیرترین پزشکان در درمان ناتوانی هستند. یک اورلژیست پزشکی است که در جراحی کلیه، حالب، مثانه، پرستات و دستگاه تناسلی تخصص دارد. آشنایی با نحوه ی تشخیص و درمان ناتوانی از آموزش های این گروه از متخصصین علم پزشکی محسوب می شود. یک اورلژیست ورزیده و مجرب در زمینه ی ناتوانی، قادر به انجام درمان هایی است که ذکر خواهند شد.
پزشکان خانواده، متخصصین داخلی و متخصصین غدد
معمولا مردم اولین مراجعات خود را به اطبای عمومی، متخصصین داخلی و آندوکرینولژیست ها می کنند. در صورتی که این متخصصین تجربه ی کافی در زمینه ی ناتوانی داشته باشند، می توانند از روش های «غیرجراحی» برای درمان استفاده کنند.
روان پزشکان و روان شناسان
اگر برای ناتوانی علل جسمی شناسایی نشود و یا دلایلی دال بر اختلالات روحی – روانی موجود باشد، می توان به روان پزشکان و بعضا روان شناسان مراجعه کرد.
تأکید مجدد می شود که با وجودی که ۹۵٪از ناتوانی ها در اثر عیوب جسمی به وجود می آیند، در عین حال مرد ناتوانی را نمی توان یافت که از فشارهای روحی رنج نبرد. بنابراین استفاده از رهنمود های یک روان پزشک مجرب و ورزیده در زمینه ی ناتوانی (در صورت وجود) به نفع بیمار خواهد بود.
اصولا مراجعه ی ابتدایی بیمار ناتوان به روان پزشک یا روانشناس عقلانی نیست. زیرا در این حالت ممکن است بسیاری از علل جسمی از نظر دور بمانند و درمان به بیراهه رود.
سخن پنجم: در مطب اورلژیست
در مطب یک اورلژیست درگیر در درمان ناتوانی باید به دو سؤال پاسخ داده شود:
۱- به چه دلیل ناتوانی وجود دارد؟
۲- برای درمان آن چه باید کرد؟
در پاسخ سؤال اول، پزشک به شرح حال بیمار توجه خواهد کرد، و معاینه ی دقیقی انجام خواهد داد. عمده ی معاینه معطوف به کشف علل قلبی – عروقی، غددی یا عصبی است. نحوه ی شروع بیماری و این که ناگهانی بوده یا تدریجی عارض شده است، می تواند شاهدی بر روحی۔ روانی یا جسمی بودن ناتوانی باشد. یکی از سؤالات مهمی که خواهد شد، بود یا نبود نعوظ های صبحگاهی است. توجه به این نشانه برای تمایز علل روحی – روانی از جسمی بسیار مفید واقع می شود، اگر موارد متعددی از سفتی صبحگاهی وجود داشته باشد، احتمال اینکه مشکل، ریشه ی جسمانی داشته باشد، ضعیف می شود. در بیماری که این سفتی در هنگام خواب یا صبحگاهان ظاهر نشود، احتمال عیب جسمی قوت می گیرد. به هر حال برای نتیجه گیری نهایی حتما باید تحت نظر یک پزشک مجرب قرار گرفت، و تشخیص نهایی را برعهده وی گذاشت.
طبيعت زمانی که علت زمینه ای خاص مثل مرض قند، مصرف زیاد الكل یا سابقه ی جراحی سنگین لگن وجود داشته باشد، در روند تشخیص می توان «میان بر» زد، و از تحمیل هزینه ی بی مورد به بیمار پرهیز کرد. البته قضاوت نهایی با پزشک مسئول است و این قاعده تابع شرایط خاص بعضا دست خوش تغییر می شود.
با توجه به پیشرفت خارج از وصفی که دم به دم در زمینه ی فهم بهتر رفتار جنسی حاصل می شود، و نیز به دلیل کاملا فوق تخصصی بودن این وادی از اورلژی، همه ی اطباء از چند و چون و ظرایف کار باخبر نیستند. اگر فرد بیمار ابتدا به پزشک عمومی یا متخصص داخلی خود مراجعه می کند، می تواند با خواندن این مطلب و آگاهی در این زمینه راجع به موارد بیشتر پرس و جو کند. توجه داشته باشید که در آمریکا نیز تنها کمتر از یک پنجم اورلژیست ها قادر به بررسی و درمان ناتوانی هستند. آنچه در ایران مشهود است حاکی از محدودیت بیشتر این ناتوانی است.
در حین معاینه به وجود یا نبود کجی در آلت توجه می شود. در صورت وجود کجی غیر معمول احتمال «بیماری پیرونی»،(.peyronie’s D) زیاد می شود. به علاوه، در صورت وجود امکانات مناسب، باید ارزیابی عروقی را نیز انجام داد.
برای این منظور وسایلی موجود هستند که به کمک آنها می توان در مورد کیفیت شریانی آلت اطلاعات قابل اعتمادی کسب کرد. معاینه ی مقعدی پرستات نیز باید انجام شود.
در جلسه ی اول، آزمایش های خاصی برای بیمار درخواست خواهد شد. آزمایش قند، خون، هماتوکریت، کراتینین و آزمون های کبدی همیشه انجام می شوند. انجام آزمایش های دیگر از جمله آزمون تحمل گلوکز، هورمون های تیروئید، تستوسترون، پرولاکتین تابع شرایط است و همیشه مورد ندارد.
بعضا برای کسب اطمینان از بروز «سفتی شبانه» (NPT) از آزمایش های قابل اجرایی مثل «آزمون تمبر پستی» استفاده می شود. وسیله ی دقیق تری موسوم به “sanp gauge” نیز برای این منظور موجود است که کارایی بهتری دارد. در سال های اخیر از دستگاهی رایانه ای موسوم به “rigiscan” استفاده می شود.
یک اورلژیست ورزیده و مجرب برای فهم دلایل ناتوانی بیمار از امکانات زیر بهره می برد:
۱- ثبت نعوظ های شبانه ی آلت NPT:
اگر این نعوظ ها به خوبی ظاهر شوند و دوام یابند، حاکی از احتمال قوی سلامت جسمی بیماراند. به عکس، اگر نعوظ های شبانه بیمار خوب نباشند، اختلالات جسمی مطرح می شوند. به هر حال در تفسیر NPT ظرایف فراوانی وجود دارد که در این مطلب قابل گنجاندن نمی باشد.
۲- «بیوتزیومتری» (biothesiometry):
برای بررسی قدرت دریافت حسی آلت از دستگاهی موسوم به «بیوتزیومتر» استفاده می شود.
این دستگاه ارتعاشات خاصی را تولید می کند، که باید در حد قابل قبولی روی آلت و نوک انگشتان حس شوند.
۳ -بررسی «سرعت انتقال عصبی« nerve conductionvelocity »
در مواردی که آزمون بيوتزیومتری بیمار حاکی از وجود عیبی باشد، برای کسب اطلاعات بیشتر می توان از آزمون بررسی سرعت انتقال عصبی استفاده کرد. بدین وسیله می توان به اختلالت عصبی آلت پی برد.
برای بررسی عروق آلت نیز امکانات زیادی به ترتیب زیر وجود دارد:
١-اندازه گیری «نسبت فشار آلت – بازو» penilebrachialindex:
این آزمون در عین سادگی به راحتی می تواند حاکی از کم و کیف شراین آلت باشد.
۲- ثبت منحنی نبض (pulse-volume recording):
این آزمون نیز نظیر اندازه گیری «نسبت آلتی – بازویی»، در بررسی کم و کیف شراین آلت بسیار مفید است. میزان دقت این آزمون بیش تر از اندازه گیری نسبت آلتی به بازویی است.
۳- تزریق مواد محرک به داخل جسم غاری (CIS):
این آزمون قابل اعتماد ترین وسیله ی دم دست برای بررسی عروق آلت به شمار می رود. برای انجام آن ترکیبی از مواد محرک آلت را به داخل آن تزریق و تغییرات را ارزیابی می کنند. پرستاگلاندین E1 با عنایت به جميع شرایط صرف نظر از بهای گرانی که دارد بهترین ماده محرک عروقی است که در آزمون CIS مورد استفاده قرار می گیرد. پرستاگلاندین E1 در ارزیابی بی خطر و مفید بیمار ناتوان بهتر از هر داروی عروقی دیگر عمل می کند.
۴- «سونوگرافی دوپلکس» (duplex ultrasonography):
در این روش به کمک امواج ماورای صوت، تصاویر گویایی از کم و کیف شراین آلت و سرعت عبور خون درون آنها به دست می آید. همراه کردن این آزمون با تزریق مواد محرک، نتایج قابل قبول و زایر اعتماد تری به دست می دهد.
۵- “DICC”:
در این آزمون بعد از تزریق مواد محرک، به خصوص کیفیت ورید ها مورد بررسی قرار می گیرد. در مرحله ی پایانی آزمون، از آن چه اتفاق می افتد عکس های رادیوگرافیک گرفته می شود. به این تصویربرداری «کاورنوزوگرافی» (cavernosography) می گویند.
۶- «آرتریوگرافی» (arteriography):
بدون هیچ اغراقی باید گفت دقيق ترین راه تشخیص مشکلات شریانی آلت است که به هرحال بسیار مشکل، گران و بعضا خطرناک است. بنابراین تنها در بیماران جوانی که قرار است تحت عمل «بازسازی عروق آلت» قرار گیرند انجام می شود.
دیدگاهتان را بنویسید