عدم توانایی زن در رسیدن به ارگاسم با سردی جنسی متفاوت است. در مورد سردی، زن یا میل جنسی ندارد و یا عمل جنسی برای او لذت بخش نیست ولی در مورد اول ممکن است میل جنسی طبیعی بوده و حتی لذتی که از عمل حاصل میگردد شدید باشد ولی بمرحله اورگاسم نرسد. عدم توانائی در رسیدن به اورگاسم یکی دیگر از علل ناهماهنگی های جنسی بشمار میرود.
معمولا تکمیل عمل جنسی با عکس العمل مشخص روحی و جسمی، با احساسات شهوانی و انقباض عضلانی موضعی که نشانه اورگاسم است همراه میباشد. خیلی از خانمها بندرت و یا گاهی اصلا باین مرحله نمیرسند و این نقص گاهی منجر به کشمکش و عدم رضایت زناشویی می شود.
بله، بیش از آن چیزی که تصور می رود و شاید یکی از علل مهم شکایت خانمها باشد. قدرت رسیدن به اورگاسم را نمی توان به مثبت و منفی تقسیم کرد. ممکن است از لحاظ شدت و درجه از حالات جزئی و زودگذر تا عکس العمل عضوی شدید تغییر نماید.
اغلب خانمها در هر رابطه جنسی به اورگاسم مطلوب می رسند بعضی ها خیلی دیر به دیر مثلا در هر سه یا چهار مقاربت یک مرتبه، بعضی ها هم بندرت به اورگاسم می رسند مگر موقعی که حوادث روحی و فیزیولوژیکی مخصوصی سبب آزاد شدن کشش جنسی شود. عده ای هم با وجودی که از ارتباطات لذت میبرند ولی هیچوقت به اورگاسم نمی رسند.
راجع به این مطلب مطالعات زیادی شده، Hamilton در تجزیه و تحلیلی که از روابط زناشوئی ۱۰۰ زن و شوهر بعمل آورد به این نتیجه رسید که ۴۰ درصد خانمها خیلی کم و یا اصلا استعداد رسیدن به اورگاسم ندارند.
Dickinson در مطالعه ۳۱۰ نفر به این نتیجه رسید که از هر ۵ نفر دونفر به اور گاسم می رسند و یک نفر گاهگاهی به اورگاسم می رسد و دو نفر هم اصلا به اورگاسم نمی رسند.
در مؤسسه مارگارت سانگر از ۸۵۰۰ زن ۳۴ درصد آنها اورگاسم طبیعی داشتند ۴۶ درصد بندرت یا گاه گاهی و ۲۰ درصد هم اصلا به اورگاسم نمی رسیدند. در مطالعات دیگر که شامل شرح حال ۳۰۰ نفر بود عین همین نتایج به دست آمد. یعنی ۴۱ درصد منظما به اور گاسم می رسیدند ٪۳ گاه گاهی و یا ندرتا و ۱۹ درصد اصلا به اورگاسم نمی رسیدند.
چون افرادی که در این مطالعات شرکت کرده بودند در اصل برای اشکال و ناهماهنگی جنسی مراجعه ننموده بودند بنابراین ارقام فوق را می توان حد متوسط برای رسیدن به اورگاسم دانست.
هنوز درباره این عدم موفقیت نتایجی وجود ندارد. بعضی ها میگویند طغیان شهوت در زن پدیده فیزیولوژیکی عمومی نمی باشد و حیوانات ماده در عملیات جنسی هیچوقت به اورگاسم مخصوصی نمی رسند.
این عده تکامل رفلکس اور گاسم را یکی از صفات مخصوص انسان میدانند، که هنوز عمقا جایگزین نشده و بنابراین دستخوش تغییرات و اشکالات زیادی می شود.
عدم موفقیت را باید در علل خصوصی جستجو نمود خواه این علل جسمی باشند خواه روحی. از لحاظ عضوی اشکالات رسیدن به اورگاسم را میتوان به وضعیت نسبی نقاط تحریک دستگاه تناسلی زن نسبت داد. یک نکته مهم وجود دارد. احساسات شهوانی زن در کلیتوریس متمرکز می باشد. قبل از اینکه از طریق زناشویی روابط برقرار گردد معمولا ارضاء شهوانی از طریق تحریک کلیتوریس و دستگاه تناسلی خارجی تأمین میگردد.
تحریک زیاده از حد نواحی در دوران جوانی و بلوغ چه بوسيله خود شخص و چه توسط دیگری ممکن است احساسات جنسی را در این ناحیه متمرکز سازد. پس از اینکه در اثر زناشویی روابط جنسی برقرار میگردد چنین فردی انتظار دارد که عکس العمل شهوانی از طریق تماس با دیواره مهبل بدست آید ولی در خیلی از خانمها دیواره های مهبل از لحاظ شهوانی حساسیتی ندارد.
مدتی پس از برقراری زندگی جنسی امیال و لذت های جنسی هنوز در کلیتوریس متمرکز میباشد. از اینجا علت اینکه چرا بعضی از خانمها در اثر تماس دستگاه تناسلی خارجی به اورگاسم می رسند ولی در اثر تماس مهبل هنگام مقاربت کم و یا اصلا ارضاء نمی شوند واضح و آشکار میگردد.
شاید به این علت است که کلیتوریس و لبهای داخلی بیشتر از دیواره های مهبل در روی اعصاب حسی هستند. ممکن است لذت جنسی زن هنگام مقاربت از تحریک نواحی اطراف داخل مهبل سرچشمه بگیرد.
خیر، و چنانچه تحریک هم بشود بسیار جزئی است. این موضوع یکی از نقایص فیزیولوژیکی خانمهاست. اگر به شکل دستگاه تناسلی دقت شود ملاحظه میگردد که کلیتوریس تقریباً یک اینچ یا بیشتر بالای سوراخ مهبل قرار گرفته بنابراین هنگام مقاربت تماس مستقیم بین کلیتوریس و آلت بسیار کم است. فقط هنگامیکه دخول بطور کامل و عمیق انجام گرفته ممکن است فشاری از خارج به کلیتوریس ونواحی اطراف وارد آید.
بنابراین اشکالاتی که خانمهای جوان در اوایل ازدواج با آن مواجه می شوند ممکن است به این علت باشد که دخول کامل انجام نگرفته و در نتیجه تماس اعضای تناسلی هم کافی و کامل نمی باشد.
احتمال می رود که فاصله کلیتوریس تا مجرای ورودی مهبل تاثیری در استعداد خانمها برای رسیدن به اورگاسم داشته باشد. هر قدر کلیتوریس از مدخل بالاتر بوده و از آن دورتر باشد تماس هم کمتر بوده و اشکال بیشتری برای رسیدن به اوج شهوت وجود خواهد داشت.
در سالهای اخیر فاصله کلیتوریس تا مدخل در عده زیادی اندازه گرفته شده است. این اندازه از ۵/۲ تا نیم اینچ بود که بطور متوسط در حدود ۵/۱ اینچ میباشد. گرچه همیشه نتایج حاصله موافق نبوده و حتی گاهی هم مغایر بوده است.ولی به این نکته رسیده اند که وقتی فاصله کلیتوریس تا مدخل کوتاه باشد خانم مزبور جزو گروهی است که زود به اورگاسم مطلوب و لذت بخش میرسد. تازه در اینگونه موارد باید ارزش آنرابا مسائل روحی و جسمی دیگر را که در روابط جنسی دخیلند در نظر گرفت .
عوامل روحی که ممکن است اسپاسم تناسلی و سردی جنسی را بوجود آورد ممکن است باعث اشکال در رسیدن به اور گاسم بشوند. تربیت جنسی غلط، محدودیتها، ترس و اضطراب، توافق بجنس موافق و با سایر انحرافات جنسی ممکن است در رسیدن به اورگاسم تولید اشکال کنند. عدم توانائی در رسیدن به اورگاسم ممکن است نشانه یک اکراه و بی میلی نسبت به مواضع جنسی باشد.
خیر، با آزمایشهای طبی نمی توان به این موضوع پی برد. اندازه و ضخامت کلیتوریس یا سر آن و یا لبها ممکن است تا اندازه ای قدرت تحریکپذیری جنسی را نشان بدهند ولی هیچگونه علامتی که نشان و بدهد زن هنگام نزدیکی به اورگاسم می رسید یا نه وجود ندارد. عدم توانایی زن به عکس العمل در مقابل روابط جنسی بهیچوجه رابطه ای با نقایص عضوی مخصوص ندارد.
بله در خیلی از موارد عدم توانایی زن در رسیدن به اورگاسم ممکن است مربوط به ناتوانی جنسی شوهر باشد. زمانی را که زن برای عکس العمل جنسی لازم دارد خیلی طولانی تر است تا مرد، زیرا هم خیلی طول میکشد تا تحریک شود و هم طول میکشد تا به اورگاسم برسد.
اگر مرد فقط روابط جنسی را وسیله ای جهت ارضاء امیال بیولوژیکی خود تصور کرده و قبل از نزدیکی برای تحریک همسر خود کوشش نکند و یا نتواند برای مدتی نعوظ خود را نگه داشته و زود به اور گاسم برسد زن ممکن است کاملا تحریک نشده و قبل از اتمام عمل نزدیکی به اورگاسم نرسیده باشد.
علت اینکه چرا بعضی از خانمها با مردی عکس العمل نشان می دهند و با دیگری نشان نمی دهند از اینجا معلوم می شود. باید دانست که قدرت رسیدن به اورگاسم در زن فقط مربوط به شدت جنسی و یا مهارت جنسی شوهر نمی باشد. در خیلی از موارد مشاهده می شود که قدرت جنسی مرد حتی بیش از معمول میباشد و مهارت کافی هم دارد اما حتی مدتی پس از عشقبازی قبل از مقاربت و طول دادن عمل، همسرش به اورگاسم نمیرسد. در اینجا عوامل روحی و جسمی دیگری دخالت دارند.
خیلی از مردها تصور میکنند که اگر زن نتواند هنگام مقاربت کاملا عکس العمل از خود نشان بدهد دلیل بر فقدان محبت و یا از خود گذشتگی اوست ولی درحقیقت عدم توانایی در رسیدن به اورگاسم به ھیچ وجه دلیل فقدان عشق و نیست.
ممکن است خانمی بی نهایت به شوهرش علاقه داشته باشد ولی در روابط جنسی با او نتواند ارضاء بشود. خیلی از خانمها از عشقبازی بیشتر لذت میبرند تا از مقاربت واقعی . بنابراین نرسیدن به اور گاسم هنگام مقاربت دلیل بر عدم عشق نیست.
اگر چنانچه خانمی به طغیان شهوت هم نرسد ولی از عمل جنسی لذت فراوانی خواهد برد. اکثر خانمها اصولا راجع به اورگاسم اطلاعی ندارند تا موقعیکه از کسی می شنوند یا در جایی مطالعه میکنند. از این بعد است که از عدم ارضاء کافی آگاه میشوند.
آنچه را که درباره تظاهرات اور گاسم تعریف و توصیف می کنند بیشتر جنبه خیالی دارد تا حقیقی و اکثر مردان و زنان همواره منتظر و در صدد شور و احساساتی هستند که کمتر وجود دارد. آنجایی که D. H. Lawrence S حالت زنی را هنگام اتمام عمل نزدیکی شرح داده و میگوید «گردابهای شدیدی از شور و احساسات حس می کرد که هر آن اعماق نسوج و هوش حواس او را طواف می نمود بطوریکه او را بصورت مایع متحدالمرکزی از احساسات جلوه می داد، سپس دراز میکشید و با ناله های گنگ و غیر ملفوظ زارزار می گریست»، میخواسته احساسات و حالت زنی را بیان کند که دارای طغیان شهوت شدید می باشد ولی درباره خانمهای متوسط الحال چنین کیفیتی به هیچ وجه صادق نیست.
خیلی از خانمها چنین مطالبی را مطالعه کرده بودند ولی در خود عین آن را مشاهده نکرده لذا سخت مضطرب و آشفته شده بودند و خیلی از مردها ناراحت می شوند که چرا همسرشان چنین عکس العملی را از خود ظاهر نمی کند با وجودی که عکس العمل طرفین در حقیقت رضایت بخش می باشد.
چنانچه در رسیدن به اورگاسم حقیقتا نقصی باشد اثرات آن به زن بستگی دارد و به میل جنسی و درجه تحریک او در موقع مقاربت. اگر میل جنسی او کم بوده و یا تحریک کم شود عدم اورگاسم به ندرت در اور اثر سویی خواهد داشت ولی اگر خیلی تحریک شده باشد نرسیدن به اورگاسم ممکن است او را در محرومیتی باقی گذارد که از لحاظ روحی و فيزيولوژيک برای او مضر است.
هنگام تحریکات جنسی دستگاه تناسلی پرخون شده و از لحاظ جسمی و روحی کششی شخصی را فرا میگیرد. با اتمام عمل مقاربت اگر اورگاسم ایجاد شود این کشش آزاد شده و حال رخوت و سستی دست میدهد (این حالت را در اصطلاح Detumescence میگویند کلمه Tumescence به معنی ورم می باشد که پرفیکس De آنرا منفی نموده و معنی خوابیدن و یا از بین رفتن آماس و ورم را می دهد .
در اثر نرسیدن به اورگاسم این آزادگی کافی نبوده و ممکن است زن برای مدتی در حال ناراحتی و عدم رضایت باقی بماند. اگر این حالت به طور متوالی تکرار گردد سبب اختلالاتروحی و جسمی مختلف می شود.
تا آنجاییکه معلوم شده بین اورگاسم و باروری رابطه خیلی کمی وجود دارد. شاید اصولا در زن اورگاسم لزوم بیولوژیکی نداشته باشد. بدون شک اورگاسم مرد برای تولید مثل لازم است زیرا در این موقع است که در اثر انزال، منی وارد دستگاه تناسلی زن می شود و بدون انزال تلقیح امکان ندارد.
بعضی ها معتقدند که اورگاسم به حاملگی کمک میکند زیرا در این موقع رحم منقبض شده و با عملی مشابه مکیدن منی را به داخل میکشد ولی این موضوع قابل قبول نمی باشد زیرا ثابت شده که زن بدون رسیدن به اورگاسم هم می تواند باردار شود. بنابراین نرسیدن به اورگاسم در قدرت باروری زن بهیچوجه تاثیری ندارد.
باید دید علت این ناتوانی چیست. اگر عیب در تکنیک جنسی و یا قدرت جنسی شوهر است بدون شک باید آنرا اصلاح کرد. اگر مربوط به طرز فکر زن درباره مسائل جنسی است باید سعی کرد تا قیودات بی مورد و ترسهای عمدی و غیرعمدی را برطرف کرد.
گاهی اوقات درمان با هورمونها جایز است ولی فقط در مواردی که اختلالات غددی موجود باشد. بنابراین در اینجا هوش و فراست پزشک دارای اهمیتی شایان میباشد.
مرد بهیچوجه نباید قبل از اینکه زن بطور کامل تحریک شود مقاربت را شروع کند و تا آنجاییکه می تواند باید کوشش کند تا عمل را طولانی کند تا زن وقت داشته باشد بطور کامل عکس العمل نشان دهد.
گاهی تغییر دادن وضعیت مقاربت مفید میباشد. بعضی از خانمها بعلت ارتباط تشریحی اعضاء تناسلی شان در وضع مخصوصی مثل ((وضعیت معکوس یا عقب) خوب به اورگاسم می رسند و در وضعیت های عادی به اور گاسم نمیرسند.
در هر حال بهتر است وضعیتی انتخاب نمود که برای طرفین مطلوب باشد. زن و شوهر باید در بحث مسائل مربوط به خودشان آزاد باشند و هر کدام نوع تحریکی را که برایش لذت بخش تر است به دیگری گوشزد نماید.
باید مطابق میل و احتیاجات فردی خود تکنیک هایی را که بکار می برند تغییر دهند. بعلت تمرکز تحریکات در کلیتوریس خیلی از خانمها هنگام مقاربت به اورگاسم نمیرسند ولی در اثر تحریکات مستقیم کلتوريس به اورگاسم میرسند. در چنین حالتی لازم است شوهر کلیتوریس را هنگام عمل یا پس از اینکه خودش به اورگاسم رسید با دست تحریک کند. بهتر است به این وسیله نتیجه را کامل کنید و نگذارید احساس محرومیت جسمی و روحی که نتیجه ارتباطات جنسی ناقص می باشد پیش آید.
عملیات و عشق بازیهای شهوانی موقعی در ازدواج انحراف محسوب می شود که تنها راه رسیدن به ارضاء جنسی بوده و بر ارتباط جنسی طبیعی رجحان داشته باشد ولی چنانچه بعنوان مقدمات عمل و یا تکمیل آن بکار رود بهیچوجه غیرطبیعی تلقی نمیشود.
برای ایجاد هماهنگی جنسی هیچ عملی بین زن و شوهر غیرطبیعی و یا انحراف محسوب نمی شود. البته باید جنبه زیبایی (Aesthetic) و حساسیت را درنظر گرفت و سعی کرد که متعاقب آن هیچ گونه احساس و خطا و یا تقصیری نشود زیرا در این صورت مضراتش بیش از فوایدش خواهد بود.
در هر حال این مربوط به قضاوت شخصی و فهم و شعور طرفین است. دو نفر که یکدیگر را دوست داشته و از لحاظ روحی با هم توافق و سازگاری دارند نباید برای داشتن لذتهای دوجانبه در تعدیل جزئیات روابط جنسی شان مشکلی داشته باشند.
شیوع بیماری ناشناخته گوارشی؛ آنچه باید بدانیم در روزهای اخیر، خبر شیوع یک بیماری ناشناخته…
اگر قصد انجام جراحی زیبایی سینه را داشته باشید، احتمالاً نام پروتز پکسی به گوشتان…
وقتی هوا آلوده است برای سلامتی خود چه کنیم؟ آلودگی هوا یکی از بزرگترین چالشهای…
برنامه غذایی بدنسازی بدنسازی ورزشی است که بر ساخت عضلات بدن از طریق وزنه زدن…
آگاهی از عوامل زمینه ساز بیماریهای قلبی برای زنان بسیار اهمیت دارد، زیرا با درک…
هر روزه تعداد کثیری از موجودات زنده، که برای بقاء در محیط به رقابت مشغولند،…