روانشناسی زوجین
روانشناسی زوجین
مطمئناً در زمینه روان شناسی مباحث فراوانی برای گفتگو وجود دارد ما نیز به دنبال زندگی ای پر از شادی و آرامش هستیم و سعیمان بر آن است تا حد المکان بتوانیم با راه کارهایی از تنش های زندگی همگی کم کنیم.
اختلافات رفتاری و شخصیتی آقایان و خانم ها
پر واضح است که زنان و مردان از حیث شخصیتی و ویژگی های رفتاری تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند. ریشه برخی از این تفاوت ها در عوامل زیستی و فیزیولوژیک است و برخی دیگر از عوامل اجتماعی و فرهنگی نشأت میگیرد . زمان ازدواج و تشکیل زندگی مشترک دوره ای است که تفاوت های بین دو جنس به بالاترین حد خود را نشان می دهد.
زمانی که میگوییم دو جنس با یکدیگر تفاوت دارند به این معنی نیست که یکی خوب است و دیگری بد ، بلکه صرفاً فقط به منزله یک تفاوت معمول وطبیعی است که هر کدام از این تفاوت ها خود نقاط ضعف وقوتی دارند ، همچنین این تفاوت ها مطلق و صد در صد نیستند.
با توجه به موارد کلی زیر برخی از تفاوت های بین خانم ها و آقایان را در نظر بگیریم :
تفاوت های عاطفی
زنان به طور کلی بیشتر از مردان به مسایل عاطفی وارد شده و دقت بیشتر و بالا تری در این زمینه از خودشان نشان می دهند.
استقلال مالی
مردان بیشتر علاقه مندند در خصوص تصمیم گیری برای مسایل مالی ، مستقل عمل کنند.
حمایت پذیری
زنان دوست دارند احساس کنند همسرشان به او احترام گذاشته و برای تأمین و حفظ سلامت روانی – عاطفی او اهمیت قائل است. خانمی که حس کند همسرش در این زمینه نسبت به او بی توجه است یا احساس مسئولیتی در این زمینه را نمی پذیرد به شدت آزرده شده و واکنش های شدید عاطفی از خود نشان می دهد.
مدیریت
در تمام جوامع و فرهنگ ها ، مرد را قدرت اول خانواده می دانند.این مسئله را باید جدا از تبعیض های جنسی دانست . مرد همیشه مدیر اول خانواده است و تمامی مردان اهمیت فوق العاده ای برای این نقش خود قائل هستند.
خانواده ای که در آن زن بدون مشورت با همسرش در مورد امور تصمیم گیری نماید. قدرت اولیه خانواده بوده و با ضریب بالایی مشکلات و مسائل فراوانی را تجربه خواهد کرد. البته این مسئله به معنای این نیست که مرد در خانواده دیکتاتوری راه اندازد بلکه به این معنی است که باید نقش اول در مدیریت خانواده به مرد داده شود تا زندگی بر روی قاعده پیش برود.
ارتباط جنسی
عملکرد زن ومرد نسبت به رابطه جنسی یکی از تفاوت های بسیار مهمی است بین زنان و مردان که ریشه زیست شناختی دارد. این رابطه در وجود زنان با عواطف و احساسات مثبت گره خورده. زنان زمانی نسبت به رابطه ی جنسی راغب ترند که نسبت به همسر خود احساسات و عواطف مثبتی دارند درحالی که در نظر مردان رابطه جنسی امری است که جنبه ی فیزیولوژیک آن بیشتر است. زمانی که زن ومرد نسبت به این تفاوت کاملاً واقف نباشند سوء تفاهم زیادی هم بین آن ها به وجود می آید.
ارتباط اجتماعی
زنان بر عکس مردان به ارتباط اجتماعی اهمیت فوق العاده ای می دهند وتمایل آن ها نسبت به مردان برای حرف زدن بیشتر است. خوب است یک مرد گاهی به حرف های همسرش با عشق گوش فرا دهد.
دلایل به وجود آمدن مشکلات وازدواج ناموفق
در ازدواج هایی که ناموفق اعلام می شوند ، زوج ها در برابر مسائل و رویداد ها برخورد منفی از خود بروز می دهند و تحت تأثیر بینش منفی ای که دارند متوجه می شوند رابطه و حتی ازدواج آن ها کامل نیست . هر کدام از این زوجین به غلط و بر اثر بینش منفی خود علت ناموفق بودن زند گی مشترک را در رفتار و سرشت همسرشان می دانند و هرگونه بهتر شدن و اصلاح وضعیت زندگی مشترکشان را در اصلاح و تغییر عادات و رفتار همسرشان می دانند و در واقع با نا دیده گرفتن نقش خود اثر خود را در زندگی مشترک هیچ می انگارند .
به علاوه زوج ها تفاوت های خود با همسرشان را درک نمی کنند و با آنان سازگار نمی شوند و تمامی عقاید و تصورات خود را بالاتر از آموخته های همسرشان می دانند . وقتی این نوع تفکر که به برتری طلبی معروف است که ناشی از آگاهی کم افراد است ، بر زندگی مشترک حاکم شود زندگی زناشویی را در مسیر نارضایتی و ناکامی قرار داده و جدایی عاطفی ، حمایتی و حتی احساسی زن و شوهر را در پی خواهد داشت.
عواملی که ممکن است به زندگی مشترک لطمه وارد نماید:
نقد و انتقاد کردن
بحث و گلایه و شکایت و انتقاد جزو لاینفک همه زندگی مشترک است . این عوامل باعث رشد و پیشرفت و بالندگی زندگی زناشویی خواهد شد. زوجین وقتی با یکدیگر خوبند و رابطه خوبی دارند گلایه و بحث میانشان مفهومش آن است که آنان یکدیگر را قبول دارند و با هم مهربان هستند . ولی بعضی رفتار و اعمال خاصی باعث رنجش یکی از دو زوجین است که با بیان آن به صورت شکایت و بحث و گفت و گو و یا حتی گلایه طرف مقابل را متوجه رنجش خود کرده و زندگی مشترک را در مسیر هماهنگی بهتری قرار می دهد.
باید توجه داشت اگه این بحث ها و گلایه ها بی مفهمو و تکراری خود و به صورت عادی در بیاید ارتباط زن و مرد یواش یواش تلخ شده و زندگی مشترکشان آسیب پذیر خواهد بود.
بحث و گفت وگو با انتقاد تفاوت بسیاری دارد: انتقاد به این معنی است که هویت و طرز عملکرد همسرمان را با یکدیگر منفی گرایی بسیار وسیعی مورد بررسی قرار دهیم و تمامی اعمال و رفتار و نحوه ی برخورد همسرمانرا که به نظر ما اشتباه است به دفعات مکرر به رخ او کشیده و شخصیت و هویت او را زیر سوال می بریم. یعنی تمام رفتار و کردار همسرمان را با بینشی منفی مورد بررسی قرار می دهیم . اگر عامل انتقاد به صورت عادی ادامه پیدا کند زمینه جدایی زن و مرد را ازلحاظ احساسی ، عاطفی و جسمی و حتی حمایتی در پی خواهد داشت و زندگی مشترک آن دو را به سوی طلاق هدایت خواهد کرد.
زخم زبان یا تحقیر
زن و مرد با تحقیر همدیگر آن هم به گو نه های مختلف از جمله زخم زبان زدن ، توهین مستقیم و یا حتی غیر مستقیم ، مسخره کردن ، متلک گفتن و … و با تداوم این تحقیر ها مشکلات زندگی مشترکشان حاد شده و غیر قابل حل می شوند. زوجین که یکدیگر را مدام تحقیر می کنند به مرور زمان افکار ورفتارهای منفی را بر رابطه ی خود حاکم می کنند و ندانسته و با دست خود خطر بسیار بزرگی را برای ادامه زندگی زناشوئیشان فراهم می کنند که حل آن گاهی بسیار سخت خواهد بود.
دفاع کردن و برخورد دفاعی به خود گرفتن
وقتی تحقیر و انتقاد ادامه دار باشد و یکی از زوجین مورد بی توجهی و بی مهری و بد رفتاری از سوی دیگری قرار بگیرد به دفاع از خود خواهد پرداخت در حالی که به تجربه نشان داده شده برخوردهای دفاعی به ندرت نتیجه مطلوب و مثبت به جا میگذارند هرچند که این حالت منتطقی و قابل درک باشد ، زیرا زن یا شوهری که حمله کند به طور معمول عقب باز نمی گردد واز همسر خود عذر خواهی نمی کند.
در این شرایط از آن جا که زن و شوهر انتقاد و تحقیر و حالت دفاعی خود را نمی تواند کنترل و متوقف سازند مسائل و موارد مورد اختلاف روز به روز حادتر شده و زندگی مشترک را به سمت آشفتگی وپریشانی بیشتری سوق می دهند.
کارشکنی و مقاومت منفی
با ادامه دار بود وحاکم شدن عوامل منفی چون تحقیر و انتقاد و برخورد دفاعی در زندگی زناشویی سرانجام یکی از زوجین توان مبارزه و مقابله ی خود را از دست می دهد و اقدام به کار شکنی و مبارزه منفی می کند.زمانی که همسر شما به دفعات مکرر شما را مورد انتقاد و تحقیر قرار می دهد طبیعی است که پس از تحمل کردن بسیار شما به این فکر بیافتید گه از تمامی لحاظ چه احساسی و عاطفی ، حتی فیزیکی همسر خود را رها کرده و از او دوری گزینید و نسبت به او کاملاً بی توجه و بی تفاوت شوید که در نهایت این رفتار شما منجر به نفرت گردد.
باید در نظر داشت مردان بیشتر از زنان به مقاومت منفی دست می زنند ! فرو پاشی و از هم گسیختگی زندگی زناشویی پس از حضور این چهار عامل یاد شده ، آن ازدواج و رابطه را در مسیر نا هماهنگی درناکی قرار داده و در نهایت جدایی و طلاق زوجین را پیش خواهد آورد.
دیدگاهتان را بنویسید