#


فضاى داخلى كليسا به سمت غرب

فضاى داخلى كليسا به سمت غرب
27 فوریه 2017 بدون نظر 795 بازدید

فضاى داخلى كليسا به سمت غرب

فضاى داخلى كليسا به سمت غرب

فضای داخلی به سمت غرب : مورد اول از اين ها علاقمند به كاربردهاى فضايى نور غير مستقيم بود كه نشان داده شد،اما مهم تر از همه دانش ان ها در مورد اين ساختمان هاى كه نشان داد نور بايد كشف شود نه اينكه فرض شود.در نهايت،در تعيين كيفيت حساسيت ان ها به نور در چشم انداز،اين اولين ساختمان هاى سفيد بودند كه اگاهى معمارانه از محتواى بصرى انى و اثر نور شديد شيلي را در چنين محيطى تشديد مى كردند.اگاهى بالايى كه تحقيق براى هدايت نور در پروژه هاى بعدى را به دنبال داشت.

البرتو كروز

همراه با اين تجربه عملى،تاثير بر تفكر ان ها در مورد متن نظرى معاصر،اثر«البرتو كروز»، يكى از مهم ترين متفكران معمارى پس از جنگ شيلى و مربيان هنوز قابل توجه است.اين مورد براى « گاردا » و « كريا »،دو معمار ياد شده،آشنا بود،پروژه اى براى كليساى كوچك در ايالت «لاس پاژاريتوس»[٦١] توضيح مفصل ايده ها وراى پروژه ساخته نشده است كه از سوى كروز به عنوان مكعب نور با لطيف ترين سايه روشن تعريف شد.در اين متن،نور به عنوان منبع الهام،هدف و ابزار در مركز استدلالى است كه به دنبال شناسايى أصول طراحى براى كليساى زيارتى است.

طبق اشاره كراز،فرايند طراحى تحقيق براى خلق مجدد كيفيت نور ويژه مى شود:

من در حل مطالعه ى مكعب نور خود بودم. نور ساكن كه با بازتاب خود بر هماهنگى محفوظ اثر داشت.نور بدون رنگ.من به پنجره هاى بلند و پنهان فكر كردم كه مانع تمركز دو گانه ى نور و پارچه هاى مات ديوار مى شد و ديوارها را به يك شكل روشن مى ساخت.ديوارهاى سفيد براى بازتاب درونى همگن بدون رنگ.بايد فضاى بزرگ روشنى باشد ؛ بنابراين ديوارها و سقف بسط مى يابند و محدوديتى در نظم وجود ندارد كه ما در هر بعد حس نمى كنيم.در هيچ بعدى متمايز از بقيه از اين در يك مكعب وجود دارد.
در اين توصيف اهميت توزيع نور اثر متقابل بين هندسه ى فضايى،محل پنجره و رنگ سطح،مبحث استفاده از نور غير مستقيم را در فضايى ساده و سفيد و تقريبا مكعب نشان مى دهد.

موضوعات استنباط بصرى نيز مشخص شده زيرا اين بحث نيز وجود دارد كه تمايلات به نور بايد به ويژه در ارتباط با اقدامات و پديده هاى انسانى در نظر گرفته شوند.در نهايت بايد اضافه شود كه اين استدلال در مورد نور با تحليل مبسوط از نقش اين كليسا در چشم انداز فرهنگى و فيزيكي چارچوب بندى مى شود.

مجسمه سازان

انچه ارزش دارد در اينجا مطرح شود اين است كه محاوره ى اين دو معمار كاملا انتزايى است.« كريا » و « كروز » در مورد نور به شيوه ى مجسمه سازان،همومنا ن نقاش يا طراحان محله صحبت مى كنند.اين روند مرتبط با زمينه هاى سنتى با توجه به تفسير مسيحيت از نور نيست.

چشم اندازى وجود دارد و طرح ها و دامنه اى از تاثيرات نور وجود دارند.شايد فرض شود كه مقياس مشخص در اين الزامات مد نظر بوده با اينكه هميشه مطرح نمى شود.ما خود را در جهان معنوى با ريشه هايش در تنظيمات صحنه اى شهر « اپيا » و فلسفه ى طراحى « باهاس » مى يابيم كه شايد با حالت گرايان و نماد گرايان بيشتر در پيشينه خود به عنوان هزاره اى از خود نور با نوعى رمز گرايى اشكار ارتباط دارند.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *