چرا کودکان با ادا در آوردن باعث عصبانیت ما می شوند؟
چرا کودکان با ادا در آوردن باعث عصبانیت ما می شوند؟
ساعت ده و ده دقیقه است و مگان سیزده ساله هنوز پای تلفن مشغول صحبت کردن است. روال معمول در خانواده مگان این است که کسی بعد از ساعت ده شب با تلفن صحبت نکند. مادر مگان سری به اتاق او میزند و مؤدبانه از او میخواهد که مکالمه تلفنی را پایان دهد و گوشی راسر جای خود بگذارد. مگان سرش را تکان میدهد و ادا در می آورد. در ساعت ده و بیست دقیقه مادر مگان دوباره موضوع را به او یادآور می شود. مگان به مادرش دست تکان میدهد به این امید که از اتاقش دور بشود. این دفعه مادر و احساس ناراحتی و عصبانیت می کند. در ساعت ده و بیست و هفت دقیقه مادر مگان از خشم و عصبانیت منفجر می شود و با صدای بلند فریاد میزند: مگان، گوشی را بگذار سر جاش. دیگر حق نداری تا دو هفته از تلفن استفاده کنی. همان طوری که مشاهده می کنید مگان، خشم مادر را برانگیخته است.
کودکان چون می خواهند کفر شما را در آورند و شما را عصبانی کنند دست به این کار می زنند. آنها دوست دارند ببینند که شما را از یک فرد معقول، منطقی و آرام به یک فرد عصبانی و دیوانه تبدیل کرده اند. دوست دارند ببینند که شما یک دقیقه پیش، آرام و عاقل بودید اما الان عصبانی و دیوانه شده اید. این بلا میتواند بر سر هر پدر یا مادری بیاید. وقتی فریاد می زنید و تهدید می کنید در واقع به شدت عصبانی شدهاید. هر وقت دیدید که دچار این وضع شده اید بدانید که کودکان شما را عصبانی کرده اند.
کودکان به این دلیل دست به این کار می زنند که میخواهند شما را وادار به تسلیم شدن کنند و به کار خود ادامه دهند.
کودکان به این خاطر والدین خود را عصبانی می کنند که می خواهند به آن ها توجه نمایند. آن ها این کار را از طریق ایجاد احساس گناه در والدین انجام می دهند.
همه ما دچار این وضع می شویم. وقتی عصبانی می شویم هر کدام به طریقی خاص به عصابنیت خود واکنش نشان می دهیم. عصبانی می شویم و تکانشی عمل می کنیم و بعضی وقتها هم کینه توزانه .
دو واکنش متفاوت در برابر یک بدرفتاری
سین دوازده ساله از مادرش سیندی” میپرسد که آیا میتواند چند تا از دوستان خود را برای تماشای تلویزیون به خانه دعوت کند، مادرش در جواب میگوید؛ نه. او میگوید که امشب کار زیادی دارد که باید انجام بدهد و به او میگوید که یک روز دیگر میتواند دوستان خود را برای تماشای تلویزیون به خانه دعوت کند، شاید تعطیلات آخر هفته آینده. اما سین این پیشنهاد را نمی پذیرد و شروع به گریه و زاری و اذیت کردن می کند . و میگوید که او هرگز دوستان خود را به خانه دعوت نکرده است و این منصفانه نیست. مادرش سیندی در این مورد با او به جرو بحث می پردازد و سین نیز متقابلا با او همین را می کند. جرو بحث دو طرف بالا میگیرد. سین به قشقرق کردن می پردازد و مادرش سیندی، عصبانی می شود، سر پسرش داد میکشد و او را یک راست به اتاقش می فرستد تا بقیه روز را در آنجا بماند.
برای سین رفتن به اتاقش به عنوان یک تنبیه محسوب می شود. جروبحث باید از شدت این کار می کاست اما در واقع سین هر روز هر چه بیشتر با مادرش جرو بحث می کند. حتی اگر او را به اتاقش هم بفرستد باز هم سین به جروبحث می پردازد.
سین برای عصبانی کردن مادر خود با او یکی به دو می کند. سیندی برای سوء رفتار پسرش سین، دو دلیل داشت: یکی این که از دست سین عصبانی شده بود و دیگر این که او را تنبیه کرده بود. اگر عصبانی کردن سیندی جزیی از برنامه سین بود در این صورت چه طور؟ اگر عصبانی شدن سیندی برای سین، پاداش محسوب میشد، چه طور؟ عصبانیت سیندی برای سین، جزو هدف و پاداش بود.
وقتی سیندی، سین را به خاطر یکی به دو کردن با او تنبیه می کند، در واقع برای یکی به دو کردن به پسرش پاداش میدهد. سین به خاطر عصبانی کردن مادر خود، به اتاقش فرستاده میشود. این کار به سین، کنترل و قدرت میدهد و این به این دلیل با وجود تنبیه، باز هم با مادرش جرو بحث می کند.
پاداش کنترل، به مراتب قویتر از تنبیه است. سیندی باید رفتار خود را تغییر دهد. او باید یاد بگیرد که موقع تنبیه بچه، خودش را کنترل کند. او باید آرامش خود را حفظ کند و به جرو بحث با فرزند نپردازد. سیندی می تواند با کنترل خود، مانع جروبحث پسرش شود. یقینا این رفتار برای رفع مشکل، بسیار مؤثر خواهد بود.
وقتی بعضی از والدین این موضوع را یاد میگیرند سعی می کنند با اعمال تنبیه های قوی تر، با مشکل پیش آمده برخورد نمایند اما نمیدانند که استفاده از تنبیه های بزرگتر ، توأم با خشم و عصبانیت می تواند فاجعه آمیز باشد. حتی اگر از تنبیهی استفاده می کنید که ” نسبت به استفاده از کنترل خشم، قویتر است باز هم خشم و عصبانیت شما تا حد زیادی آثار تنبیه را خنثی خواهد کرد. به شخصه استفاده از تنبیه برای خاموش سازی سوء رفتار کودک را صلاح نمی دانم.
چگونه می توانیم با خشم، استرس و احساس گناه مقابله کنیم؟
احساسات خودشکن هستند. خشم بر روی داوری ما تأثیر نامطلوب دارد و کودکی را که به دنبال کسب قدرت است تقویت میکند. احساس گناه باعث می شود که شما به فکر جبران بیفتید و از پیگیری کار خود در امر تربیت باز بمانید. خود را به خاطر این که پدر یا مادر کاملی نبودهاید، سرزنش نمایید و سعی کنید از طریق تسلیم شدن در برابر خواسته های کودک خود، آن را جبران کنید.
این نوع احساسات با فرزند پروری موفقیتآمیز در تداخل است و رابطه شما را با کودکان تان محدود می سازد. این احساسات همچنین باعث افزایش بدرفتاری کودکان می شود. یادگیری چگونگی مقابله با این نوع هیجانات و باورهای خودشکن، خوشبختی شما را به عنوان یک فرد یا همسر و یا پدر و مادر افزایش خواهد داد.
اگر میخواهید تا میزان هیجانات منفی در زندگی تان کاسته شود باید به دو چیز ایمان داشته باشید: اول این که باید افکار خودتان را کنترل کنید که این نیز به نوبه خود، هیجانات شما را کنترل خواهد کرد. پس، اگر بتوانید احساسات خود را کنترل کنید خواهید توانست خوشبختی، شادمانی و هیجانات، احساس گناه، خشم، استرسی و ترس خود را نیز کنترل نمایید. سالیان زیادی بر این عقیده بودم که رانندگان بی پروا، اتوبان های بد طراحی شده، باتریهای کهنه و خراب، خمیردندان های درب باز، باعث عصبانیت من می شوند. سابقاً بر این عقیده بودم که فروشندگان دوره ندیده و پیش خدمت های نالایق باعث عصبانیت من می شوند. اما اکنون دریافته ام که این ها بخشی از زندگی من هستند و من هستم که میتوانم عصبانیت یا آرامش را انتخاب کنم. ترجیح می دهم آرام باشم. من نسبت به ده سال پیشی، کمتر اجازه می دهم تا عصبانیت وارد زندگیم شود. هنوز هم عصبانی می شوم اما هر وقت عصبانی می شوم در می یابم که چه اتفاقی افتاده است و بعد آن را رها می کنم. بر روزی به خاطر این که نتوانسته بودم پاسخ تمامی سؤالات کسانی که در مورد تربیت فرزندانشان پیش من آمده بودند را بدهم و نیازهای تک تک آن والدین را برطرف کنم احساس گناه می کردم. اما حالا قبول کرده ام که من هم یک . سر انسان هستم و انسان کاملی نیستم. غلبه کردن ، بر افکار و رفتارهای خودشکن کار آسانی نیست. غلبه بر آن به تمرین و پایداری نیازمند است. همیشه وسوسه خواهید شد تا تسلیم افکار خودشکن شوید و همیشه واکنش های خودبهخودی خواهید داشت که به نظر میرسند. غیرقابل کنترل باشند. ممکن است وقتی کودکتان در ملاء عام قشقرقی به راه می اندازد احساس گناه و عصبانیت کنید و یا اگر کارنامه تحصیلی فرزندتان خوب نباشد نامید شوید. اما از طرف دیگر، برای بهبود تجربه روزانه، کار زیادی میتوانید انجام دهید. یک مقدار بدرفتاری و آزار و اذیت کودک، طبیعی و جزیی از فرزند پروری است. کودکان میتوانند باعث ناامیدی و ناکامی والدین شوند. بدرفتاری کودکان می تواند موجبات خشم و عصبانیت والدین را فراهم آورد. اگر کودکان شما چنین رفتاری دارند به صورت پیشگیرانه عمل کنید. برای محافظت از خود، طرحی درست کنید.
در برابر خشم و عصبانیت از خود دفاع کنید
بعضی از والدین داشتن روشی را سودمند میدانند که خشم آنها را فروکش می کند. در موقع خشم و عصبانیت به اتاق خود بروید و چند دقیقه آنجا بمانید. به موسیقی گوش کنید. یک فنجان قهوه بخورید. پیادهروی کنید. تا شمارهٔ بیست و پنج بشمارید. به افکار آرامش بخش فکر کنید. وقتی توانستید خشم خود را کنترل کنید به خودتان پاداش بدهید.
در هفته اول، از خود انتظار کاملی بودن نداشته باشید. اهداف خود را هر چه بیشتر واقع گرایانه کنید. اگر یکی از کودکان شما، موفق به برانگیختن خشم و عصبانیت شما با شود، خونسردی خود را حفظ کنید. فکر نکنید که با این کار بازنده می شوید. بدانید شما یک انسان هستید. اجازه ندهید نامیدی، شما را مأیوس و افسرده کند. طوری خودتان را تشویق کنید که کودکان، خود را تشویق می کنند. بر بی کفایتی های خود تکیه نکنید. بر مواقعی متمرکز شوید که توانایی کنترل خودتان را داشته اید. به مواقعی فکر کنید که موفق بودهاید.
عصبانیت شما تأثیر زیادی بر شیوه تربیت فرزندانتان دارد. تعارض را می توان بدون خشم و عصبانیت برطرف نمود. خونسرد باشید که در این صورت، ارتباط شما با فرزندانتان و نیز تنبیه شما بسیار مؤثر خواهد بود. اگر در زمینه کنترل خشم برای کودکان خود، الگو باشید، در این صورت، کودکان شما به طرز بهتر و مؤثری از شما درس زندگی یاد خواهد گرفت.
بعضی وقت ها لازم است قبل از این که بتوانید به نتایج مورد دلخواه برسید مجبور باشید هفته ها خشم و عصبانیت خود را کنترل کنید. کودکان تان شما را امتحان خواهند کرد تا ببینند چه طور با خشم و عصبانیت خود، برخورد می کنید. حتی اگر مثل گذشته عصبانی نشوید باز هم کودکان شما سعی خواهند کرد تا خشم تان را برانگیزانند. سعی کنید تسلیم این حملات نشوید.
اگر گاه گاهی تسلیم شوید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
پاسخ این است که وضع، بدتر خواهد شد. در این صورت، کودکان خود را تشویق خواهید کرد که هر چه بیشتر شما را عصبانی کنند. به همین دلیل است که باید خشم و عصبانیت خود را کنترل کنید. قوی و پایدار باشید.
چگونه می توان خشم و عصبانیت را به طرز سازنده از خود بروز داد؟ بعضی وقتها دچار خشم و عصبانیت می شویم. خشم و عصبانیت موردی، امری است طبیعی که نباید در مورد آن، احساس گناه کرد. بهتر است کودکان تان بدانند که شما یک نقطه فروپاشی دارید. خوب نیست که خشم در برابر تربیت صحیح فرزند، مانعی برایتان ایجاد کند.
بسیاری از والدین، عصبانی می شوند اما در مورد آن با کودکان خود صحبت نمی کنند و یا کاری در مورد آن انجام نمی دهند. این کار درستی نیست. به این رفتار، سندروم سان آندریاس میگویند. وقتی فشار، هر چه بیشتر و بیشتر در گسل های زمین جمع می شود سرانجام زمین لرزه رخ میدهد. کاری می کنیم که فرزندان ما هر چه بیشتر و بیشتر به ما فشار بیاورند که در نهایت منجر به انفجار یا ترک برداشتن ما می شود. چنین رفتاری از طرف ما باعث گیج شدن فرزندانمان می شود. آنها مثلاً در این جور مواقع به خود میگویند: من امروز دو بار با برادرم کتک کاری کردم اما این بار مادرم طوری رفتار کرد که گویی ما یکدیگر را کشته ایم. خشم خود را نگه ندارید. وقتی خشم خود را نگه می دارید می تواند یک مرتبه غیرقابل کنترل شود.
بگذارید خشم تان به تدریج و به آرامی از وجودتان برود. به کودک خود بگویید که چه کاری کرده که موجب خشم شما شده است و این که چه احساسی در این مورد دارید. مثلاً به او بگوید: وقتی با برادرت این طور کتک کاری می کنی، عصبانی می شوم چون ممکن است به یکدیگر صدمه بزنید و یا چیزی را بشکنید. وقتی به خانه زنگ نمی زنی من نگران می شوم و فکر می کنم برایت اتفاقی افتاده است. کودکان برای این که شما را به عکس العمل و ابدارند خشم شما را بر می انگیزانند. آنها فکر می کنند که اگر بتوانند شما را ناراحت و عصبانی کنند، میتوانند شما را وادار به تسلیم شدن نمایند. اجازه ندهید تا هیجانات، شما را مورد سوء استفاده قرار دهند. پرداختن به بدرفتاری آن طوری که اتفاق افتاده به شما کمک می کند تا بدون سرزنش کردن خود، خشم تان را کنترل نمایید و از منفجر شدن شما جلوگیری می کند. این کار برای سلامت روانی شما و فرزندانتان، مفید و مؤثر است.
چه چیزهایی باعث عصبانیت شما می شود؟
از بدرفتاری هایی که باعث خشم و عصبانیت شما می شود یک فهرست درست کنید. ببینید چه سوء رفتاری باعث خشم و عصبانیت می شود. بعد برای پرداختن به تک تک آن ها، برنامهای طرح ریزی کنید.
مواردی که خشم والدین را برمی انگیزانند:
- جروبحث کردن کودکان
برنامه:
آرام باشید، عصبانی نشوید و بر سر بچه ها داد نکشید. به تدریج خشم را از خود بیرون برانید.
نکات مثبت کودکان را برجسته کنید. بر همکاری آنها متمرکز شوید. هر وقت دیدید کودکان شما با هم سازگاری دارند آن را تقویت کنید.
دیدگاهتان را بنویسید