رشد و بلوغ جنسی

دختران و پسران معمولا در 13 تا 14 سالگی میل به جنس مخالف را آغاز می کنند. این کشش ابتدا کیفیت نا محسوسی دارد، سپس در دورهٔ بلوغ (۱۸ ۲۵ سالگی ) دارای نیروی قویتری می گردد. این مطلب با تمایلات شدید جنسی مشخص می شود و اغلب با يك کلمهٔ «شهوت» بیان می گردد.

«شهوت» درطی زندگی شخص تحت نوسانات زیادی قرار میگیرد قویتر میشود و ضعیف تر میگردد. از جمله بهنگام ناخوشی های گوناگون یا پس از آن و در موقع وارد آمدن لطمات روحی و حوادث خانوادگی. علاقه مندی به کار نیز ممکن است تمایالات جذسی راپائین بیاورد. میگویند کار و فعالیت فکری بیش از اندازه، تمایالات جنسی مردان بزرگی کانت، اسپینوزا، لایب نیتز، نیوتون را از بین برده بود. بدیهی است نقصان ترقی شهوت و انگیزه جنسی در زندگی برای هرکس اتفاق می افتد.

گاهی تمایل جنسی چنان قوی میشود که مقاربت های مکرر هم سبب رضایت نمی شود. در مردان تمایل جنسی ناگهان حالت شهوانی بخود می گیرد و در عین حال در زنان این تمایالات مدت مدیدی طول میکشد و گاهی در تمام زندگی رنگك عشق افلاطونی « عشق معنوی » بخود می گیرد.

بلوغ جنسی مرحلهٔ گذر از سن کودکی و سن بلوغ است. ادامهٔ بلوغ جنسی معمولا ۳ تا ۵ سال است. در این دوره فعالیت غدد ترشحات داخلی که « هورمون » تولید می کنند، شدیداً افزایش می یابد.

در دوره بلوغ جنسی تحت تائیں «هورمورن» ها رشد علائم جنسی ثانوی حاصل میشود. بلوغ جنسی در دختران و پسران متفاوت است. در دختران ممکن است آن را به دو دوره تقسیم کرد.

دوره اول رشد سریع غدد شیری و اعضای خارجی دستگاه تناسلی همزمان با رشد سریع قد است. این دوره با ظهور اولین قاعدگی پایان می پذیرد. دورهٔ دوم پایان مرحلهٔ تشکیل علائم جنسی ثانوی را در بردارد. کندی رشد قد و آغاز تشکیل جسم زرد در تخمدان ها، تقریباً از یازده سالگی است که اولین نشانه های بلوغ جنسی ثانوی را بدست می دهد.

در این دوران بدن بتدریج گردتر میشود و قشر چربی زیر جلدی در ران ها و سرین ضخیمتر میگردد و «زهار» و زیربغل از مو پوشیده میشود و غدد شیری بزرگ میشوند و از نوک پستان ها ماده ملونهٔ نوچی بیرون می آید، خصوصیات تغییر می کنند و کمروئی و عشوهگری و عاشق پیشگی و غیره ظاهر می شود.

در پسربچه ها می توان سه دورهٔ بلوغ جنسی را تعیین نمود. دوره اول از ۱۲ تا ۱۴ سالگی است که با رشد سریع قد و افزایش اندازهٔ قسمت بیرونی اعضای تناسلی و ظهور مو در «زهار» مشخص می شود.

در دورهٔ دوم ۱۴ تا ۱۶ سالگی آهنگ صدا تغییر میکند و همودار زیربغل روئیده و احتلام دست می دهد. در مرحلهٔ سوم ۱۶ تا ۱۸سالگی حنجره ( سیب آدم) بوجود می آید، قیافهٔ جوان خشن و صدا کاملا مردانه می شود و نیروی عضلانی افزایش یافته و شکل بدن درست مردانه می شود.

در دورهٔ بلوغ جنسی اغلب در ۱۴ تا ۱۵ سالگی در جوانان پسر ممکن است ورم کوچکی در پستان هایشان مشاهده شود که هنگام دست زدن کمی درد می کند. این پدیده ای فيزيولوژيک است.

وضع بدن بتدریج متناسب و مانند ساختمان بد فی اشخاصہ بزرل می شود. در سالهای اخیر در تمام کشورهای جهان این نکته جلب توجه میکند که آغاز بلوغ جنسی چند سال زودتر از ۳۰ تا ۴۰ سال قبل اتفاق می افتد. چنین تسریعی در رشد، قبل از هر چیز مربوط به وضع جسمائی است. علت این موضوع اصلا روشن نیست. اما با این وجود نمی توان معلمان و پدران و مادران را بحساب نیاورد.

دورهٔ بلوغ جنسی بطور متوسط در سنین ۱۶ تا ۱۷ بطول می انجامد گاهی به موارد خیلی پیش از موعد رشد جنسی برخورد هی شود که مربوط به رشد «پاتوزیاد» غدد جنسی یا ظهور ورم در آنهاست. بهنگام بلوغ جنسی پیش از موقع علائم ثانوی جنسی قبل از سنین ۱۰ تا ۱۱ ظاهر میشود . در چنین مواردی باید هرچه زودتر برای مشاوره به پزشك همراجعه کنند.

وبرعکس ممکن است عقب افتادن علائم ثانوی بجٹ سی بعد از17 سالگی باشد. در این حالت نیز باید به پزشان مراجعه شود.

باید خاطر نشان ساخت که رشد دستگاه جنسی مرد یا زن و شیلی زود تر از شرایط آمادگی نطفه و رشد صحیح کودک در ارگانیزم مادر آغاز میشود. در ۱۲ تا ۱۳ سالگی در پسر بچه ها غدد جنسی شروع به تولید نطفه می کند و در دختران قاعدگی دیده میشود. دربارهٔ فعالیت جنسی در این سن لازم نیست زیاد صحبت شود، هرچند که عاشق پیشگی گاهی حتی خیلی زودتر از بلوغ جنسی شروع میشود. میدانیم که «دانته » در ۹ سالگی عاشق « به آتریس» شد و « بایرون» در سن ۷ سالگی به « مری دوف » دل بست.

گاهی دختران و پسران جوان فعالیت جنسی را زودتر آغاز می کنند. این نامطلوب است زیرا انزال پی در پی در دوره ای که هنوز به بلوغ کامل نرسیده اند در روی ارگانیزم تأثیر نا مساعدی بجای می گذارد. خطر واقعی سرایت امراض مقاربتی و درک احساسات جنستی قبل از عمل فیزیولوژیای ساده و عشق آلود و بی علاقگی روحی است. برای امكان پیدایش اختلالاتی وجود دارد. که برای ارگانیزم در حال رشد آلمان، فوق العاده سنگین است.

میل نزدیکی جنسی بوسیله عمل جنسی واقعیت پیدا میکند. بطور متوسط پس از ۳ تا ۴ دقیقه پس از آمیزش که همراه با حرکت ریتمیک بدن ( اصطکاک ) است اطفاء شهوت ( انزال ) صورت می گیرد. انزال قویترین و بالاترین مرحلهٔ تحریات جنسی است که همراه با احساس لذت است. اطفاء شهوت در مردان همراه با آخرین حد «نعوظ» صورت میگیرد و نطفه در « مهبل » ریخته میشود، در زنان در موقع اطفاء شہوت انقباضی شدید ناحیه رحم و ضمایم آن بوجود می آید، و نیز قسمتی از غدد راه مهبل منقبض و از گردن رحم ماده مخاط بیرون می ریزد. این مخاط فوراً دوباره در ناحیهٔ رحم جذب می گردد اما همراه با مایع نطفه ( منی ) است.

در برخی از زنان اطفاء شهوت و ارضاء حاصل نمیشود. این حالت سردی یا بی عاطفگی یا سردی جنسی نام دارد. هنگامیکه مردان شهوت کم باشد یا ضعف نعوظ یا انزال فوری (زودتر از ۱ الی ۲ دقیقه) پس از آمیزش باشد ضعف قوه باه نام دارد. سردی وضعف قره باه عوامل خیلی زیادی دارد و این حالات خطراتی نیز میتواند داشته باشد.

فقدان شهوت در زنان مانع حاملگی نیست. درست مثل اینست که ضعف قوه باه در مردان بدین معنی نیست که مایع نطفه مرد فاقد نیروی باروری است. استعداد باروری و استعداد آمیزش دو مفهوم جداگانه اند..

پس از اطفاء شهوت در ارگانیزم، ضعف کلی حاصل و سیستم اعصاب آرامش پیدا میکند وشهوت از بین می رود.

در جوانان و مردان گاهی هنگام برخورد با جنس مخالف نعوظ شدیدی ظاهر می شود که مدتی باقی می ماند و بندریج بدون انزال از بین می رود. چنین نعوظی معمولا هنگام هم آغوشی و بوسه و نوازش پدید میآید. این برای ارگانیزم بی تفاوت نیست و ممکن است احساس نا درستی در اعضای جنسی مردان پدید آورد. آمیزش ( جماع) شدید ترین جریان فیزیولوزيك است. آنرا می توان فقط با بالاترین نیروی تحریکات روحی و جسمی انسان مقایسه کرد. این میل، نقش منقادانهای را در رسیدن به هدف یعنی باروری که توسط طبیعت مشخص گردیده است، بخاطر بقاء نسل بشر بازی می کند.

با آغاز دوره بلوغ جنسی بهنگام جلوگیری اجباری روابط جنسی، احتلام، دست میدهدر آن انزال در خواب است. «احتلام» همراه با احساس لذت و رؤیاهای جنسی است. چنین پدیدهای در دختران و زبان نیز مشاهده میشود، اما خیلی کمتر از مردان. گاهی در جوانان «احتلام» روزانه نیز مشاهده میشود مخصوصاً به هنگام تماشای عکس های لخت زنان این حالت دست می دهد.

اطفاء شهوت ممکن است بوسیله تحریاث آلت تناسلی بدون شرکت جنس مخالف صورت گیرد. چنین استفادهٔ جنسی از خود را «استمناء» (جلق) گویند و نباید «استمناء» را با اعمال گوناگون بین جنس مخالف که به اطفاء شهوت می انجامد، قابل مقایسه دانست.

در دورهٔ بلوغ جنسی، میل جنسی خصوصیت بی تقاوتی دارد و هدف و مقصود معینی ندارد. خصوصاً در این دورهٔ زندگی ممکن است انحرافات مختلفی در تمایل جنسی طبیعی شخص بوجود آید ولی بعدها معمولا مانع تشکیل خانواده نمیشود.

گاهی چنین انحرافاتی برای زندگی خانوادگی مانعی نیز بشمار میرود. بنابراین در چنین مواردی بهتر است قبل از اقدام به زناشوئی با پزشاث امراض تناسلی مشورت نمود.

این انحرافات هم در زنان و هم دره ردان مشاهده میشود. اغلب گرایش و تمایل به هم جنس در اشخاصی که فاقد فعالیت ثمربخشی غدد جنسی و تمام سیستم شیمیائی و نظم عصبی پدیده های جنسی هستند دیده میشود. در این چنین مواردی پزشکان به کمک انواع داروها و متدها اشخاص مبتلا را معالجه می کنند.

هم چنین اگر به هنگام تحریای جنسی شخص بخواهد سبب آزار و ناراحتی طرف مقابل شود باید به پزشاث مراجعه نماید. این انحراف « سادیسم » نام دارد.

گاهی به علل مختلف انسان مجبور است از اطفاء شهوت جلوگیری کند. چنین وضعی را پرهیز جنسی می گویند. پرهیز جنسی برای ارگانیزم بیضرر است. همین طور در زندگی خانوادگی هم اگر پرہیز ۱ تا ۲ ماه طول بکشد ضرری در بر ندارد. پرهیز جنسی را در اشخاصی که سالهای زیادی فعالیت جنسی داشتهاند و نیز کسانی که با نیازمند که بیش از حد اطفاء شهوت روبرو بودهاند، باید با احتیاط بیشتری ارزیابی کنند.

انسان ممکن است در دوره های معینی فعالیت جنسی زیاد داشته باشد. چنین وضعی اغلب در ماه های اول ازدواح با پس از جدائی و دوری مدید اتفاق میافتد. چنین فعالیت پی در پی جنسی را که در طی شبانه روز انجام میگیرد افراط در آمیزش جنسی گویند.

میدانیم که دربارهٔ افراط جنسی باید امکانات فردی ارگانیزم را نیز مورد توجه داشت. در برخی از مردان تعداد نزدیکی و انزال در شبانه روز ممکن است تا ده مرتبه برسد ولی در عین حال کسانی نیز هستند که بیش از یک بار قادر به آمیزش نیستند. برای چنین کسانی حتی دو بار، آمیزش افراط خواهد بود.

برای درک واقعیت روابط متقابل میان مردوزن بهنگام نزدیکی جنسی « حد قابل قبول بودن » اهمیت زیادی دارد. این حد تمام مجموعهٔ اعمال قبلی مانند نوازش، اظهار احساس را در بردارد. تمام آن چیزهائی که حد قابل قبول بودن را بالا می برد ممکن است بوسیله طرف مقابل، بصورت غیں طبیعی و شرم آور و تحریف شده ارزیابی شود. ولی این افق یا حد قابل پذیرش ، بصورت مفهومی خشک، در تمام زندگی نیست. این سند، جهت گسترش را تغییر میدهد و ممکن است آنچه را که قبلا برای روابط میان عاشق و معشوق قابل پذیرش نبود، قابل قبول و معمولی کند.

هر انسانی از امکانات جنسی معینی که در ارگانیزم وی نهاده شده است برخوردار است. بعضی افراد نیازمندی خیلی شدید و برخی تمایل خیلی ضعیف به نزدیکی جنسی دارند. مسلم است که در میان این افراط و تفریط وضع کاملا متوسطی نیز می تواند حکمفرما باشد، تا به سلامت تن و توانائی اعصاب برای مدتی طولانی کمک نماید.