#


خرگوش مهربان و سوپ هویج

خرگوش مهربان و سوپ هویج
4 مارس 2017 بدون نظر 2283 بازدید

خرگوش مهربان و سوپ هویج

No votes yet.
Please wait...

خرگوش مهربان و سوپ هویج

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود خرگوش مهربانی بود که در روستای سرسبز و خوش اب و هوایی زندگی می کرد. یک روزصبح اقای خرگوش تصمیم گرفت که به مزرعه برود و برای ناهارش چند تا هویج بچیند و با ان یک سوپ خوشمزه بپزد. خرگوش مهربان چهار هویج را از زمین کند و به طرف خانه به راه افتاد. او در راه اقای موش را دید. اقای موش به خرگوش مهربان سلام کرد و گفت: خرگوش مهربان بچه هایم گرسنه هستند .می توانی یکی از هویج هایت را به من بدهی؟

خرگوش هم یک هویج خوش رنگ را به اقای موش داد. موش از او تشکر کرد.سه هـویج دیگر برای خرگوش مهربان باقی مانده بود. سپس خرگوش به خانم اهو رسید .خانم اهو به خرگوش مهربان سلام کرد و گفت: خرگوش مهربان داشتم به بازار می رفتم تا برای بچه هایم هویج بخرم .خیلی خسته شده ام و هنوز هم به بازار نرسیده ام . ممکن است یکی از هویج هایت را به من بدهی؟ خرگوش یکی دیگر از هویج هایش را به خانم اهو داد. حالا دو هویج دیگر برای او باقی مانده بود.

اردک و خرگوش

این بار خرگوش مهربان اردک عینکی را دید . اردک به او سلام کرد وگفت: خرگوش مهربان ایا تو میدانی که هویج برای بینایی چشم مفید است؟ یکی از هویج هایت را به من می دهی تا بخورم و چشمهایم قوی بشه. خرگوش هم با خوشرویی یکی از هویج ها را به اردک عینکی داد به راه افتاد . حالا اقای خرگوش فقط یک هـویج داشت. از جلوی خانه ی خانم مرغ عبور کرد. خانم مرغی او را صدا کرد و بعد سلام گفت: خرگوش مهربان داره زمستان میشه چند روز دیگر جوجه هایم به دنیا می ایند ممکن است این هویج را به من بدهی؟

اگر روی تخمهایم بنشینم حتما جوجه های سالمی به دنیا میارم. خرگوش مهربان هم یک هـویج باقی مانده را به خانم مرغ دادو به سمت خانه راه افتاد. اقای خرگوش خسته و گرسنه به خانه رسید. هیچ هویجی برای او باقی نمانده بود. اما با خود فکر می کرد که بر ای ناهار چه غذایی بپزد. که ناگهان زنگ در خانه به صدا درامد . در را باز کرد با تعجب به دوستانش نگاه کرد و دید اقای موش، خانم اهو، اردک عینکی و خانم مرغ پشت در هستند. ان ها گفتند: امروز تو هـویج هایت را به ما دادی. ما هم هـویج ها را پختیم و برای تو اوردیم. خرگوش که خیلی خوشحال شده بود دوستانش را به داخل خانه دعوت کرد و پرسید : چه غذایی پخته اید؟ همه باهم جواب دادند: سوپ هویج و دور میز نشستند و سوپ هـویج خوردند.

No votes yet.
Please wait...
برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *