مهدکودک؛ مکانی برای نگهداری کودکان

کودکستان خوب جای منزل را نمی گیرد، بلکه آنرا تکمیل میکند

کودکستان خوب برای غالب اطفال سودمند است، ولی ملا برای هر بچه ای رفتن بکودکتان درود نپتو کودکتانها مخصوصا برای طفلی که فرزند منحصر بفرد خانواده است پا برای طفلی که شانی و وسیله بازی کردن آنی را با سایر اطفال ندارد ها برای طفلی که در آپارتمان محقری زندگی میکند با پرای طفلی که مادرش بمللی قادر بکنند و اداره او نیست بسیار سودمند و نافع میباشد ، هرطفلی در حدود سه سالگی با بدتر، نیازمند اطفال و دوستان همسن خود میباشد و نه فقط برای تفریح و بازی کردن با آنها ، بلکه برای آنکه طرد سلوک و سازش با دیگران را فراگرد .

این فشبه در زندگی طفل وظینه بسیار مهمی را تشکیل میدهد. بعلاوه طفل محتاج أنا و محوله ای که در آن بدوه و فریاد بگیدر وسیله ای که از آن بالا برود ، مکسب و جعبه و نختعمایی که با آنها خانه بود و بالاخره نیلامند کرن و عروسک عالی است که با آنها بازی نماید . طفل پایه طرز سلوک و رفتار با سایر بزرگسالان ، بغیر از والدین خود را بالا بگیرد . امروزه فقط عده قلیلی از اطفال دارای تمام این امتیازات در منزل میباشند. کودکتان جای منزل با نمیگیرد، تا آنرا تکمیل میکند.

بین شیرخوارگاه روزانه و کودکستان چه فرقی است اسالهای شادی است که انواع شیرخوارگاههای روزانه خوب ، جد و متوسط بوجود آمده است و مادرانی که مجبورند در خارج از منزل کار کنند نوزادات واطفال خردسال خود را در آنجا میگذارند . شیرخوارگاههای خوب بوسیله اشخالی اداره میشود که سعی میکنند احتیاجات اطفال را درک نمایند، بانها عشق میورزند، بأنها عطوفت و مهربانی میکنند، بانها وسائل بازی میدهند و با نها آزادی می دهند تا بخوبی رشد و نمو نمایند .

شیرخوارگاه بد بوسیله اشخاصی اداره میشود که تصور میکنند وظیفه مهم و اساسی آنها عبارت از سخنگیری ومرابات التباد شدید است تا اطفال را بجمالی خوب و مؤدب باد آورند با نمود میکنند تنها چیزی که اطفال احتیاج دارند عبارت از فلانت و خوردن غذای کافی است.

کسانیکه فکر اولیه کودکتان را بوجود آوردند گفته اند و نه فقط فرزندان مادرانی که کار میکنند ، بلکه تمام اطفال خردسال باید فرصت بازی کردن و معاشرت با سایر اطفال را داشته باشند. تمام اطفال خردسال بعضا و محوطه وسیع و بزرگه، به موسیقی به رنگ آمیزی و ہماک پازی محتاجند تا روح خود را تقویت و پرورش دهند و همچنین گفته اند : کسی که قرار است مسئولیت اداری و پرستاری اطفال خردسال را بعهده بگیرد فقط کافی نیست اطفال را دوست داشته باشد و بانها عشق بورزد بلکه باید منظور و مشود آنها را نیز بفهمد و در نماید و این امر مستلزم آنست که آن شخص دور کی مخسوی تربیت معلم برای کودکتان را بییند.

تصور نکنید هر جائی که نام خودش را کودکتان گذاشت جای خوب و شایستهایت زیرا بعضی از آنها از حیث صلاحیت و شایستگی در درجه دوم میباشند و اسم کودکتان را از آنهت روی خود گذاشته اند که اسمی مردم پسند باشد . از طرف دیگر، تعدادی شیرخوارگاههای روزانه وجود دارد که با ترقیات و تمدن امروز پیشرفت کرده اند و دارای کودکستان بسیار عالی با مسلمین تربیت شده و تحصیل کرده باشند ، منتها همان اسم و عنوان قدیمی خود را کماکان حفظ نموده اند. هنگامی که درباره گذاشتن فرزند خود یک شیر خوارگاه پا کرد کنان میاندیشید، شما میل باید بدانید که طرز رفتار و سلوک سلین آن نسبت با طلال چگونه است ؟

سؤال مهم دیگر آنست که آیا مسلمین أن مؤسسه تعلیم و تربیت واشی و سحیمی در این مورد کسب کرده اند و بعد از آن و برای چند لحفل بک مسلم وجود دارد و اگر برای هر مسلمی بیش ازعات با ده طفل وجود داشته باشد، انجام وظیفه به طرز محیح وشایسته برای آن مسلم بسیار مشکل خواهد بود. بالاخره آپا محوله روسیه کودکستان برای بازی و استراحت، در داخل و خارج از اطاق کافی است او با وسایل و اسباب بازی و مکعبهای چوبی و رنگ آمیزی و خاک و گل و غیره بقدم شاهد در آنها برای بازی و تفریح وجود دارد.

درباره کودکستان محله خودتان می توانید جاموسه امور اجتماعی خانواد کې مشورت نمائید.

از چه سنی میتوان کودکتان را شروع کرد

اغلب کودکستانها از سه سالگی اطفال را میپذیرند و اگر فرزند شما برای رفتن بکودکستان آمادگی داشته باشد سه سالگی سن مناسبی است. بعضی از والدین اسرد میکنند تنها چیز رکه طفل از کودکینان یاد میگیرد مهارت و هنرسائی ماند نقاشی کردن و شمردن اعداد است. من اظهارات بعضی از مادران را که میگویند : و أسود میکنم من سپر خواهم کرد تا فرزندم چهار ساله شود سپی اودا بکودکتان بگذارم تا بتواند از آن استفاده بیشتری ببرد، شنیده ام.

این تصوری غلط و نادرست است زیرا یاد گرفتن این نوع مهارت و هنرها جزه بسیار کوچکی است از آنچه که پک کودکستان خوب باید بطفل باد دهد و در حالیکه آموزش و تعلیم طریق استفاده کردن از مصاحبت و معاشرت بجدهای دیگر و همکاری کردن و طرح کردن بعضی پروژه ها و برناسیها و انجام دادن آنها و داشتن آزادی عمل برای دویدن و دگر گم هوا بازی کردن ، و رقصیدن و آواز خواندن و لذت بردن از زندگی بسیار مهم از یاد گرفتن شمارش امداد است . هر طفلی در سه سالگی باتباد؛ چهار سالگی نیازمند این بازیها و تجربیات است. هرچه طفل دیرتر با این جریانات و بازیها آشنا شود ، سهولت اکتاب و سرعت فراگرفتن آنها را از دست خواهد داد.

بعضی از کودکستانها از دو سالگی اطنال را میپذیر شد. این روش ممکن است خیلی خوب باشد ولی مشروط بر آنکه اولا” طغل تا حدی مستقل و اجتماعی بار آمده باشد بسیاری از اطفال تا ستون دو و نیم و سه سالگی هنوز کاملا متکی بوالدین خود می باشند) ثانیه کلامها کم جمعیت باشد نه بیشتر از هشت نفر در یک کلاسی) . ثالثا معلم آنقدر گرم و صمیمی باشد که خیلی زود اطمینان اطفال را جلب نماید.

ولی بسیاری از اطفال دوساله برای رفتن بکودکستان واقعا خیلی کوچک و خردسالند. آنها هنوز منکی مادر خود میباشند و از مایر اطفال و بزرگسالان میترسند . البته منظور آن نیست که این نوع اطفال باید تا ابد بدم مادر خود بچسبند. آنها بدون شک محتاج استفاده از هر فرصتی هستند که با کودکان دیگر و در کنار هم با یکدیگر بازی نمایند تا بتوانند با ساپر پن مانوی شوند ، نسبت بأنها علانند گردند و بتدریج وابستگی و اتکام خود را از والدین قطع کنند، ولی این مسئله احتیاج بزمان دارد و اگر نسبت بآمادگی فرزند خود برای رفتن کودکستان شک و تردید دارید و مسئله را با یکی از معلمین کودکستان میان گذارید و با او مشورت نمائید.

عده معدودی از اطفال بواسطه آنکه بیشتر از معمول ضعیف و ناتوان می باشند با بواسطه آنکه از بازی کردن در میان یکدسته از اطفال زود خسته و فرسوده میشوند. آمادگی کانی برای رفتن بکودکتان را بطور مداوم و منظم ندارند. باید اعتراف کنیم اگر طفلی با اطفال دیگر در داخل اطاق بماند بیشتر از هنگامی که با یکی دو نفر از دوستان خود در خارج از اطاق و در هوای آزاد بازی نماید مستعد ابتلار سرماخوردگی خواهد بود البته این دلیل آن نمیشود که از رفتن طفل به مهدکودک ممانعت شود زیرا چنین طفلی می تواند سرماخوردگی را بدون آنکه عوارض جدی و خطرناکی برای او بوجود آورد تحمل نماید.

تمام محاسن دیگری که رفتن کودکستان برای طفل دارد بخونی جبران سرماخوردگیهای آنرا میکند. در مورد کود نمیف المنبه ای که در ماخوردگرهاش سمینه شدید است و مسئله کاملا فرق دارد. اگرچه عده ای از اطفال در موقع شروع کودکستان در فصل پائیز بشدت خنه و فرسوده میشوند ولی اکثر آنها بعد از چند هفته عادت می نمایند و بهولت آنرا تحمل میکنند و طفلی که نمیتواند خود را با کودکستان مانوس و معتاد سازد باید از برنامه های سبکتری استفاده نماید.

اولین روزهای شروع مهدکودک

طفل چهار ساله ای که خونگرم و اجتماعی است از رفتن بکودکستان ، مانند مرغابی برای رفتن در آب، استقبال می کند. او باشنائی و معارفه ندر. پجی با محیط کودکستان احتیاج ندارد . چنین طفلی نسبت به طفل سه ساله حساسی که هنوز کاملا بمادر خود وابستگی دارد ممکن است بکلی متمایز باشد یعنی روز اولی که مادرش او را (لمغل سه ساله را) کودکستان میگذارد، ممکن است تا گربه و بهانه گری نکند ولی بعد از یکی دوساعت دلش برای مادرش تنگه شود ، وقتی طنل منوجه میشود که مادرش در آنجا نیست و ممکن است دچار تری شود و بهمین جهت روز بعد مایل نباشد منزل را ترک کند و بکودکستان برود و در مورد چنین طفل وابسته و غیرمستقلی بهتر آنست که بتدریج بکودکستان آشنا شود ، یعنی مادر و فرزند هر روز ملت بیشتری در کودکستان بمانند.

در این مدت ، طفل با معلم و اطفال دیگری که در مدت فهمت مادر اطمینان او را جلب مینمایند ارتباط و آشنائی خود را برقرار میسازد ، بعضی اوقات طفل تا چند روز ، حتی بعد از آنکه مادرش او را در کودکستان تنها گذاشت ، کالا شاد و خرم بنظر میرسد، ولی ناگهان احساس ناراحتی و دلتنگی میکند و مادرش را میخواهد. در این مورد، معلم می تواند اگر لازم باشد بمادر توصیه کند که مجددا چند روز بکودکتان بیاید. وتنی مادری همراه طفل کودکستان میآید باید خود را در آنجا پنهان نگاه دارد . زیرا هدف آنست که طفل میل خود را برای شرکت در گروه و دستجات متعدد پرورش دهد تا احتیاج خود را بمادر فراموش نماید .

گاهی اوقات نگرانی مادر از نگرانی فرزندش بیشتر است . اگر مادر با ترانه ای نگران چند بار متوالیه اذ طفل خداحافظی نماید. ممکن است در طنل این اثر را بگذارد که د نیافه مادد طوری است که نشان میدهد اگر من در اینجا تنها بمانم ممکن است اتفاق ناگواری روی دهد پس بهتر است بگذارم مادرم برود . برای یک مادر نازک دل که برای اولین مرتبه فرزند خردسالی را در کودکستان تنها بگذارد نگرانی از وضع و حال طفل کاملا طبیعی است . با معلم کودکستان در این باره مشورت کنید زیرا او تجربیات زیادی در این مورد کسب کرده است.

هنگامیکه طفلی بعلت بی میلی و یا ترسی از رفتن بیک کودکستان خوب که معلمین عاقل و دانائی دارد امتناع مینماید ، بنظر من بهتر است والدین با اعتمادی کامل و عزمی راسخ برای طغل توضیح دهند همه کس هرروز بمدرسه میرود . بنابراین او هم مانند سایر مردم خوب است که هر روز مدرسه اش برود اگر طفل وابستگی و اتکار خود را نسبت بمادرش کم نمایه مالا بینر بنفع او است تا خودش را تسلیم سازه اگر طفلی بسخنی میتواند از مادرش در کودکستان جدا کرده و اجازه دهید بدن برای مدت چند هفته طفل را بمدرسه ببرد و این امر غالبأ مؤثر واقع میشود.

اگر وحشت طفل از رفتن کودکستان و جدا شدن از مادر پنهاد شدید است، باید مسئله را با پزشک متخم امراض بواسی کودکان با درمانگاه هدایت کودک در میان بگذارید. ارتباطی که بین تری و محافلت پیش از سد طفل وجود دارد.

عکس العمل طفل در منزل

بعضی اطفال در روزها و هفته های اول شروع کودکستان زیاد نتلا و فعالیت میکنند. دستجات متعدده . دوستان جدید، انجام دادن کارهای تازه ، آنها را تحریک و خسته می کند. اگر فرزند شما در اوایل خیلی خسته میشود ، این بدان معنی نیست که او نمیتواند خود را با محیط کودکتان تطبیق دهد ، بلکه باید مدتی سی نمائید تا او با کودکستان و کارهای آن آشنا می گردد. با معلمش مشورت کنید که آیا ملاح است اوقات حضور طفل در کودکستان موقتا کمتر گردد و گاهی اوقات دیر آمدن طفل به مهدکودک (در حدود ساعت ده صبح) راه حل مناسبی است تا از خستگی مفرط طفل جلوگیری بعمل آید.

قبل از تعطیل شدن کودکستان و بمنزل بردن طفلی که زود خسته شده است چندان نتیجه ای ندارد زیرا شغل دوست ندارد در وسط بازی و تفریح با سایر اطفال از کار خود در کودکستان دست بکشد و بمنزل پرود و خستگی شدید طفل در هفته های اول شروع کودکتان ، با توجه این حقیقت که بعضی از اطفال بت تحریکات زیاد و حالات عصبی شدید قادر بخوابیدن نیستند، پدر و مشکلئر میشود . اگر فنل با یکی دو روز در هفته در منزل نگامدادیده و ممکن است این عارضه موقت را نیز مرتفع نماید .

بعضی اطفال خردسال هنگام شروع کودکتان علیرغم خستگی شدیدی که ہر آنها عارض میگردد از اظهار کسالت و خستگی خودداری میکنند ، ولی وقتی بمنزل مراجعت کردند تلافی آن را بر سر اعیل خانواده درمی آورند . در این مورد صبر و حوصله زیاد و مشاوره با مسلم ضرور است.

یک معلم کودکستان که دارای تربیت و تحصیلات کانی و خوب باشد باید ( و معمولا اینطور است) شعر عاقل و دانائی باشد و هیچ مادری لمباپه در مذاکره و مشاوره با ملم کرد کنان درباره مشکلات فرزند خود ، اعم از اینکه این مشکلات مربوط به کودکستان باشد یا نباشد شک و تردید نماید. معلم، این مسائل و مشکلات را از زاویه دیگری مینگرد زیرا ممکن است بکرات با چنین مشکلاتی در مورد اطفال دیگر مواجه شده باشد

طرز تاسیس مهدکودک

شما ممکن است اظهار کنید که: «من باهمیت رفتن فرزندم بکودکستان معتقدم ولی در شهر ما کودکتان خوبی وجود ندارد . تاسب کودکان کار آسانی نیست و تهیه مسلمین تحصیل کرده ، تهیه وسائل فراوان و داشتن محوطه و فضای کافی برای بازی کردن در داخل و خارج اطاق. تماما ضرور است و بناچار پول زیادی لازم دارد و شهریه کودکستانهای خوب هیچوقت ارزان نیست زیرا در معلمی فقط می تواند عده کمی از اطفال را بطور رضایت بخشی توجه و سرپرستی نماید .

بعضی کودکستانها براساس سرمایه های خصوصی تاسیس شده است و اولیاء اطفال تمام مخارج آنرا می دانند، بعضی دیگر پوسیله مؤسسات مذهبی تأسپری شده است که زمین و سایر مخارج آنرا از طریق امور خیریه تامین میکنند و بعضی دیگر بوسیله دانشکده های زنان که دانشجویان را در رشته تعلیم و تربیت و پرستاری از اطفال تربیت می نمایند اداره میشوند . در بسیاری از شهرها ، أولیاء اطفال دور هم جمع شده اند و کودکستانهای تعاونی تشکیل داده اند .

اینها معلمی که دارای تحصیلات عالی و کافی باشد بعنوان رئیس و ناظر استخدام می کنند و خودشان نیز بٹوبت بعنوان کمک معلم تحت نظارت و مباشرت او کار میکنند ، فقط موقعی کودکستان تعداد کافی بضمیمه مدادی دولتی ایجاد خواهد شد که افراد آن اجتماع ، دولت محلی و اولیاء فرهنگی را متقاعد کنند که اطنالعان کودکستان میخواهند و در انتخابات فقط به اندامائی رأی دهند که قول داد اند برای آنها کار کنند و وسائل پیشرفت آنها را فراهم نمایند .