کوه

خیلی از کوه ها همیشه در حال کوچک تر شدن هستند چون هر روز یخ برف و آب های روان تکه سنگ های کوچک این کوه را باخود می برند ولی با اینکه بعضی از کوهها کوچک می شوند بعضی کـوه ها هم در حال بزرگ شدن هستند.مثلا بلندترین کـوه دنیا به نام هیمالیا به علت جنب و جوش درون کره ی زمین هنوز بلندتر می شودو هر قدر از کوه بالاتر بروید هوا سردتر می شود و نفس کشیدن هم سخت تر می گردد بنابراین کوهنوردان باید بدنی سالم و قوی داشته باشند.

قصه کوه

یک روز کـوه بلندتر به کوه کوتاه تر گفت:هیچ چیزی از من قوی تر و بزرگ تر نیست!نه خورشید نه باد نه رعد و برق!حتی توهم از من کوتاه تری.کوه دوم گفت:تو نباید این قدر مغرور باشی بالاخره خورشید همه ی برف هایت را آب می کند. و باد هم می تواند تو را آرام آرام از بین ببرد.کوه گفت:این غیر ممکن است من همیشه قوی و بزرگ بوده ام روزها و سال ها گذشت و برف ها با نور خورشید آب شدند و لای شکاف سنگ ها رفتند و شب ها که خورشید توی آسمان نبود و هوا سرد تر می شد آرام آرام یخ زدند و باعث ترک خوردن سنگ های کـوه شدند.کـوه مغرور فهمید که حرف کوه دوم درست بوده و می دید که کم کم دارد کوچک و کوچکتر می شود.از آن به بعد با کـوه دوم دوست شد و دیگر مغرور و خودخواه نبود.
نام قهرمان قصه:کـوه
مکان قصه:کوهستان
زمان قصه:روزها و شب ها
پیام قصه:وقتی برف و باران بین سنگ ها می روند باعث ترک خوردن سنگ ها می شوند
عناصر قصه:باد باران برف خورشید