چگونگی یادگیری زبان و گفتار در کودکان

چگونگی یادگیری زبان و گفتار در کودکان

 وقتی جهان اطراف فرزندتان گسترده تر شود زبان او نیز همگام با تجربیات و افکار جدیدش رشد خواهد کرد. درک او از جهان و به همین نسبت گنجینه کلمات در ذهنش پیچیده تر شده است. برای مثال درک می کند که رنگ ارغوانی روشن با صورتی تفاوت دارد و برای بیان این تفاوت به دنبال کلمه ای جدید می گردد.

سه سالگی :

فرزند شما از یادگیری لغات جدید لذت می برد به همین دلیل به مکالمه بزرگترها به دقت گوش می کند. حیطه توجه او در حال گسترش است و او می تواند واژه هایی را که احساسش را توصیف می کنند پیدا کند برای مثال از کلمات « سرد مه» یا «خسته ام» یا «گرسنه ام» استفاده می کند. مدتی بعد شروع به درک کلماتی مانند «رو»، «زیر» یا «پشت » می کند.

در این سن کودک باید نام و نام خانوادگی خود را یاد گرفته باشد. از آنجایی که ذهن کودک در این مرحله سریع تر از توانایی گفتار او رشد می کند ممکن است در این مرحله به مشکلاتی مانند لکنت زبان دچار شود اما این مشکل اغلب موقتی است. اگر کودک تا چهار یا چهار و نیم سالگی نتواند بر این مشکل غلبه کند و یا اگر مسئله بسیار حاد شروع شده است بهتر است با یک کارشناس گفتار درمانی مشورت کنید.

یادگیری

چهار سالگی :

کودکان در این سن خیلی حرف می زنند. آنها پرحرفی می کنند، درباره مسائل غلو می کنند و داستان می گویند. گاه با دوستان خیالی خود گفتگو می کنند. کودکان در این سن مرتبا از والدین سؤال می کنند. علت این کار علاقه بسیار آنان به مکالمه می باشد. از ساختن کلمات و جمله های مسخره لذت می برد و ممکن است خود را با گفتن حرف های ناپسند درباره ادرار یا مدفوع کردن  سرگرم کنند. کودک شروع به استفاده از زبان خودمانی می کند و ممکن است شما را با اسمتان صدا بزند.

پنج سالگی :

فرزند پنج ساله شما مرتبا  سؤال می پرسد و حالا واقعا به دنبال گرفتن اطلاعات است. از خواندن کتاب برایش به بسیار لذت می برد. از اینکه راه درست بیان کلمات را یاد گرفته است آگاه است و معمولا از شما میپرسد که این چیست؟

مفاهیم متضاد را درک می کند و به راحتی می توان از این آگاهی کودک در بازی استفاده کرد. شما یک کلمه مانند «نرم» یا با سرد» بگویید و از او بخواهید متضاد آن را بگوید. اگر از او سؤال کنید می تواند کلمات را بر ایتان توصیف کند و این راه بسیار خوبی برای وادار کردن او به استفاده از مهارت طبقه بندی همراه با مهارت های کلامی میباشد. در حقیقت همه بازیهای کلمات یک تمرین بسیار خوب ذهنی هستند زیرا در آنها کودک از گفتار خود به موازات تفکر استفاده می کند.

یادگیری

کتاب ها و خواندن

تشویق کودک به کتاب خوانی شاید بهترین کاری باشد که می توانید برای فرزندتان انجام بدهید. به همین خاطر باید زیاد برایش کتاب بخوانید. حیطه توجه همچنان در حال گسترش است و او میتواند با علاقه تمام داستان را دنبال کند. کلمات برای نحوه کار مغز ما بسیار مهم هستند، آنها مفهوم اصلی برقراری ارتباط می باشند و پایه یادگیری کودک در مدرسه خواهند بود. کتاب ها لغات و ایده های جدید را به کودک معرفی می کنند و چگونگی زندگی را به او نشان می دهند.

باید کاری کنید که کودک خواندن کتاب را مسئلهای لذت بخشی بداند. تعداد زیادی کتاب در خانه داشته باشید و به کودک اجازه بدهید که هر زمانی میخواهد آنها را ورق بزند و نگاه کند. کتاب های او را در قفسه های پایینی بگذارید تا به آسانی بتواند انها را بردارد.

کتاب هایی را برای کودک انتخاب کنید که عکس های زیبایی داشته باشند. اولین کتاب هایی که برای کودک انتخاب می کنید باید تصاویر بزرگ و چاپ درشت و زبانی ساده داشته باشند و فقط چند صفحه از آن را در هر نوبت برای کودک بخوانید. کتاب هایی را که کودک به آنها علاقه مند است با خوشرویی هر چند بار که میخواهد برایش بخوانید.

به مرور ممکن است کودک کلمات این کتاب را حفظ کند و بتواند به تنهایی تمام مطالب کتاب را بگوید. اگر از کتابهایی با لغات آشنا استفاده کنید کودک سریع تر آنها را تشخیص خواهد داد.

یادگیری

 آموزش حروف و اعداد

از هر فرصتی برای آشنا کردن کودک با حروف و اعداد استفاده کنید. نحوه حجی کردن نام کودک را برایش بگویید و از او بخواهید تا این کار را انجام بدهد. وقتی برایش کتاب می خوانید یک کلمه ساده مثل «سگ» را انتخاب کنید و هر بار که این کلمه تکرار می شود به آن اشاره کنید. بعد شکل کلمه «سگ» را به کودک نشان بدهید و از او بخواهید تا در یک صفحه از کتاب هر جا کلمه « سگ» نوشته شده است را پیدا کند.

وقتی کارهای معمول را انجام می دهید با صدای بلند بشمارید مثلا وقتی دکمه های ژاکت کودک را می بندید آنها را بشمارید. وقتی برای خرید با کودک بیرون می روید می توانید از او بخواهید چیزهای مورد نظرتان را به تعدادی که می گویید بردارد مثلا سه بسته ماکارونی یا دو تا پرتقال.

یادگیری

کلام دختران

مطالعات انجام شده روی روش استفاده کودکان از زبان نشان داده است که دخترها و پسرها به گونه ای متفاوت از هم از زبان استفاده می کنند و این مسئله حتی تا سنین پیش دبستانی نیز دیده  می شود.

 دلایل این اختلاف باید مربوط به تفاوت در نحوه رفتار دختر یا پسر در گروه باشد. دخترها می خواهند بخشی از گروه باشند به همین دلیل در صحبت هایشان بیشتر به گروه و سازش اشاره دارند.

* دخترها معمولا از زبان به عنوان وسیله ای برای نزدیک شدن و پیدا کردن دوست های صمیمی استفاده می کنند.

* درموقع بازی های گروهی پیشنهاد می دهند: «می آیید خانه بازی کنیم ؟»

* برای پیشنهادهای خود دلیل می آورند: « بیاید در حیاط بازی کنیم آنجا بزرگتر است.»

یادگیری

کلام پسرها

روشی که پسربچه ها با هم در موقع بازی صحبت می کنند با روش گفتگوی دخترها متفاوت است و این مسئله در دوران بزرگسالی نیز ادامه پیدا می کند.

به هر حال تحت هر شرایطی پسرها معمولا ترجیح میدهند خارج از جمع باشند و اغلب حرف هایی که می زنند برای بالاتر بردن موقعیت خودشان در مقابل چشم دیگر هم بازی ها میباشد.

* پسربچه ها بیشتر ازدخترها داستان و جوک می گویند زیرا با این کار خود را در مرکز توجه قرار می دهند، آنها اغلب داستان گویی های پسربچه های دیگر را قطع می کنند.

* بیشتر دستور میدهند و سعی می کنند موقعیت مورد علاقه را برای خودشان انتخاب می کنند،  مثلا در موقع دکتر بازی، خودشان نقش دکتر را برمی دارند و دوستشان باید نقش بیمار را داشته باشد.

* با اصرار سعی در به کرسی نشاندن پیشنهاد خود دارند و قانون وضع می کنند یا حتی تهدید می کنند: (تو باید نقش مریض را داشته باشی چون این بار نوبت تو است. آگر این کار را نکنی با تو بازی نمی کنم. )