#


چگونه کودکان به رشد طبیعی می رسند؟

19 نوامبر 2018 بدون نظر 2419 بازدید

چگونه کودکان به رشد طبیعی می رسند؟

No votes yet.
Please wait...
Voting is currently disabled, data maintenance in progress.

تاریخ تکرار می شود

هیچ چیز در دنیا جالب تر و مسحور کننده تر از شد جسمی و نمو على کودک نیست. شاید بدوأ تصور کنید که رشد طیل شد بزرگ شدن جسم او است ولی هنگامیکه بتدریح عقلش بیشتر و آموختنی های بیشتری را یاد گرفت، متوجه خواهید شد که رشد جسمی و نمو عقلی کودک در واقع قدم بقدم تکراد تاریخ بشری است.

آغاز زندگی جنین در رحم مادر شکل پک سلول بسیار ظریف و کوچک ، کاملا همانند یک موجود زنده یک سلولی ( تک یاختهای ) در آب اقیانوس است و هفته های بعد که چنین در داخل رحم و در داخل مایع چنینی قرار میگیرد و مانند با ماهی دارای پرههائی است ۱۰ در ماههای بعد از تولد از اواخر بک سالگی ، هنگامی که کودک کونش میکنم از زمین برخیزد و روی پاهای خود قرار گیرد ، بشر میلیونها سال قبل با بخاطر ما می آورد که کوشش میکرد از حالت چهار دست و پائی، خارج شده روی دو پای خود باپسند و راه برود.

در همین ایام است که کودک بتدریج فرا میگیرد که از انگشتان دست خود با مهارت و ظرافت استفاده نماید . دلیل اینکه اجداد بشر از حالت چهار دست و پائی خارج شدند و روی دو پای خود قرار گرفتند آن بود که بشر است دریافتند که میتوان از دست ها فوالدی بهتر از راه رفتن تحصیل کړه. طفل بعد از شش سالگی قسمتی از اتکای دهنوی خود با پدر و مادر از دست میدهد زیرا میخواهد خودش را باد برای خارج از خانواده تطبیق دهد و بهمین دلیل مقررات را جدی تلقی میکند و در واقع طفل شاید آن مرحله از تاریخ بشر را که میخواست از زندگی جنگلی دست بکشد و تشکیل جامعه و اجتماعاتی را بدهد تجدید میکند .

لذا طفل بهمان دلیل تاریخی مجبور میشود بجای اطاعت و فرمانبرداری از رئیس قبیله که مالک خانواده بود ، طریق خویشتن داری و همکاری و مساعدت با سایر افراد را بر طبق قوانین و مقررات موجود رعایت نماید.

برای مطالعه و بررسی دقیق تر رشد و نمو کودک تا پنج سالگی به خواندن کتاب طفل شیرخوار و کودک در تمدن امروزی به شما توصیه میکنم . مؤلفین این کتاب رشد بیها نوزاد و کودک را بررسی و تحقیق کرداند و نه فقط برای شما ارمانی را که مثل در سنین مختلف انجام میدهد (یعنی سیر تکاملی رشد و نمو کودک بیان میکنند بلکه منظور و مقصود از آن کارها را نیز توصیف می نمایند زیرا اگر معنی و مفهوم اعمال و حرات طفل را دید کنید و پیشر می توانید با او سلوک و سازش نموده با او کنار بیائید.

کودکانی که آهسته رشد میکنند

در جریان سیر تکاملی رشد کودک، والدین دارای احساسات مختلفی هستند ، هر وقت مثل بسرعت رشد و پیشرفت میکند و والدین السبت بملل و نسبت پخود که صاحب چنین طفلی می باشند احای مهادات و افتخار میکنند وقتی طفل چیزهای جدید یاد میگیرد و بند ہی دنیای شگفت انگیز خارج از وجود خود کشف میکند و والدین بهترین و خوشترین ایام دورا ملفولیت خود را بخاطر می آورند . ولی هر گاه متوجه شوند که کودک در پیشرفت و رشد خود جلبئی شده است و یا در رشد و المو خود نسبت بالغال دوستان و همسایگان عقب مانده است و بعدت احساسی نگرانی و اضطراب خواهند کرد : بشر از نگرانی ، بلور مبهی خود با منجر خواهند دانست.

این احساسالی است که تمام والدین مهربان و با وجدان نمت پکودکان خود دار له , انیک ناراحتی که برای کودک پیدا مبلود، والدین را بعک و تردید میاندازد که آیا تومه و مراقبتی که از بغل میکلید سمیع و درست است و آیا در خلته لمل مهم، و شسی است که والدین مترل آن پودمانده را با در سابقه و گذشته خود والدین گناهانی وجود داشته که امه طفل بشر آن مماسی ، جا ناراحتی گفته است و کتاب مذهبی و اثرات ناگوار گناهان و معاصی گذشته والدین ده فرزنمان بکرات صحبت کرده است و علاوه به همه ما مردم توسط والدین واعلام خطر عالی شده اسه, لکن عقب ماندگی جسمی و بومی کرده خیلی پست مربوط بعدم کتابت در اوجه و مراقبت از او یا نقایص ارثی ها در نتیجه گناهان حقیقی با خیالی والدین در گذشته میباشد.

رشد روحی و جسمی هر کودک پاگرده دیگر کاملا متفاوت است و دارای شکل و مسیر مختلفی میباشد که سلول میراث طبیعی خانوادگی بوده عیب و نتی برای او محسوب نخواهد شد. مثلا زود یا دیر برای افتادن و دندان در آوردن و حرف زدن و بالغ شدن و یا بلندی و کوتاهی قد و تمام معلول عوامل خانوادگی است ولی حتی این مشخصات و عوامل در میان افراد یک خانواده نیز یکسان و یکنواخت نیست زیرا عوامل موروثی در هر خانواده بسیار مختلف و متفرق میباشد و رشد حرکتی و مرشد حرکتی عبارت از راست نگاهداشتن سر و گردن ، نشستن .

چهار دست و پا راه رفتن (خزیدن) ، ایستادن و راه افتادن است و برای هر یک از این مراحل الیته ارقام و امداد متوسطی وجود دارد ولی به حال دامنه تغییرات آن در اطفالی که کاملا از عرحیت و هر جهت، سالمند بسیار است.

امراض نادری وجود دارد که باعث تأخیر رشد حرکتی طغل میگردد ولی این بیماریها باید توسط طبیب للخیص داده شود ، در اکثر موارد و تقریبا ۸۰% ، ملت کند بودن رشد حر کئی طغل مربوط بثلییر و نوسانات طبیعی و موزونی است و بهیچ نوع مرضی ارتباط ندارد.

رشد عقلی

دانستن یک نکته برای والدین بسیار مهم است که متوجه شوند که بین رشد حرکتی و رشد عقلی طغل ارتباط و تناسب بسیار کم و مختصری وجود دارد برای ۹۰ اطفالی که رشد حرکتی آنها کند است و دارای رشد عقلی طویمی میباشند ، امتحاناتی که درباره در به رشد ونمو اطفال در دوران طفولیت بعمل می آید (مخصوصا در موارد خواندگی غالبا برای تعیین درجه رشد حرکتی و اجتماعی طفل است یعنی آپا طغل مرض یا سده مغزی داشته است و آیا بعلت اهمال و مسامحه در توجه و مراقبت از طنله از نظر روانی دچار مرادش و ناراحتیمانی شده است.

بنابراین، امتحانات مربوط بر شد مثل در سال اول، تعیین درجه رشد حرکتی و اجتماعی او مرکز مبین درجه موش و قل طفل بد آتیه نخواهد بود . دپرا هوش که مربوط بسواملی از قبیل تر استدلال و تو حامله است و قبل از دوسالگی قابل آزمایش نیست .. درجا موش ، بر خلاف دشد حرکتی ، ادنی نیست بلکه مربوط بشرایط محیط است. زیرا اطغالیکه از والدین کم هوش بوجود میایند ولی در خانوادهای متوسط با بسیار با هوش بتوان فرزند خوانده ، پذیرفته میشوند و زندگی میکنند، غالبا درجا موش آنها بالمهار! عرش پند و مادر خوانده خواهد شد.

رشد اجتماعی و روحی طفل

ممکن است تا حدی مر بوط به استمداد فطری ومادرزادی طفل باشد (مانند شیطان بودن یا آرام بودن) ، ولی بمقبای وسیعی بسته بدرجه و مقدار تجربه او است، بهیچوجه دلیلی در دست نیست که ثابت نماید که الکلیم (امتیاد یمسکرات) دروغگویی ، رذالت ، خلافکاری، تبهکاری و غیره موروثی باشد و البته کودکی که در رشد و نمو و در سیر تکاملیش کندی و عقب ماندگی موجود است باید بلود منظم و مر تب توسط طبیب معاینه شود تا اگر مرض و ناراحتیهائی وجود داشته باشد، درمان و ما اجه شود.

خصوصا در مواردی که طفل نه فقط از نظر رشد حرکتی عقب مانده بلکه از نظر اجتماعی و ارتباط با مردم دنیای خارج از وجود خود نیز پیشرفتی حاصل نکرده باشد باید حداقل یکبار باطبای متخصص اطفال ، چشم و گوش مراجعه شود تا طفل مورد معاینه کامل و جامعی قرار گیرد.

بی خبری طفل از دنیای خارج از وجود خود

در دو یا سه ماه اول بعدان تولد، ظنل از دنیای خارج از نفس خویش اطلاعی ندارد و تصور میرود که در این دوره فقط ندای داخلی خود را می شنود . اگر همه چیز در داخل وجود خود مرتب و منظم باشد. کودک آرام و ملایم است ولی اگر مختل و نامرتب باشد مانند گرسنگی ، دل درد، خستگی وغیره ، لئل بشدت رنج میبره دهرا برای او مطلب و چیز دیگری وجود ندارد که نگر او را منحرف نماید ، این دوره برای بعضی از اطفال دور نامساعد و ناهنجاری است و یکی از درد دل می نالد، دیگری دچار گر پمهای هیجانی میشود ومومی قبل از اینکه بخوابدور شیون میکند . وقتی کودک این دوره سه ماهه را طی کرد، بتدریج با دنیای خارج آشنا میشود . مثلا” سر خودرا بأطراف میجرخاند و از آنجا که می بیند لنت وافری می برد.

کودک رشد خود را از سر خود شروع میکند

طفل بتدریج طرد کنترل کردن بدن خود را فرا میگیرد . این کنترل ابتدا از سر شروع میشود سپی پدمنها و تنه و پاها میرسد ، نوزاد بلافاصله بعد از تولد، طرڈ مکیدن را میداند و اگر چیزی مانند نوک پستان با انگشت شخص دیگری گونه هایش را می کند ، بطور غریزی سر را بهمان طرف برمیگرداند تا با دهان آنرا پیگیرد و بمکد اگرسر طفل را در این هنگام محکم نگاه دادید، طفل عصبانی میشود و کوشش میکند آنرا آزاد سازد. شاید این غریزه ایست که طیپست در نهاد کرده برای جلوگیری از خفه شدن گذاشته است.

مادران سوال میکنند که از چه وقت طغل می تواند ببیند ، دیدن هم مانند هرچیز دیگر یک امر تدریجی است ؛ بلافاصله بعد از تولد، طفل میتواند نور را از تاریکی تشخیص دهد به نود درخشان و خیره کننده و چشم های طفل را ناراحت میکند و سبب بسته شدن چشمهاش میشود . بعد از چند هفته و اشیاء نزدیک خود را می بیند و در طی ماه اول با دوم ، صورت انسانی را تشخیص میدهد . در سه ماهنگی، سر را باطراف و تمام جهات میچرخاند . در چند ماه اول، تقارب چشمهایش مناوی نیست لذا گاهی به چشم بنظر میاید.

همچنین ، سطح داخلی چشم هایش دیار حساس نیست، زیرا گذاشتن یک تار مو پا کر روی آنها ، اورا ناراحت نمیکند.

نوزاد در یکی دو روز اول بعد از تولد ، بعلت وجود مایعات زیاد در گوش داخلیشه بظاهر کر است. ولی بڑودی حس شنوائیش زیادتر میشود بطوریکه با صدای بلند و ناگهانی ممکن است از جا بپرد ، ولی حس شنوائی بعضی از نوزادان تا چند هفته اول بسیار کم است زیرا مایعات گوش داخلی کافی دیر و بکندی جذب میگردد.

طفل بزودی تبسم میکند، زیرا موجودی اجتماعی است

در حدود پالی دو ماهگی، روزی از روزها ، در حالیکه با نوزاد خود صحبت میکنید و با لبخند میزنید با تبسم شیرینی بشما جواب میدهد. لحظه بسیار هیجان انگیزی است . ولی می کنید معنی آنرا از نظر رشد و نمو کودک بفهمید . در این سن، با وجودیکه طفل چیزی نمیداند، دستها و حتی سرش را نمی تواند بدرستی حرکت دهد، ولی میداند که خود موجودی اجتماعی است از مردم مهربان و پرمهر و محبت لنت می برد و میخواهدبا لبخند خود بأنها مهر و محبت کند. اگر چنین نوزادی از نوازش و عشق و محبت کافی برخوردار گردد و بدرستی هدایت شود و رفتار دوستانه و محبت انگیز خود را همیشه ادامه خواهد داد زیرا اقتضای طبیعتش اینست».

بکار بردن دستها

لحظه ای بعد از تولد نشط عده قلیلی از نوزادان میتوانند شست خود را بمیل خود بدهان بگذارند ، ولی بقیه نوزادان تا مدتی قبل از دو با سه ماهگی قادر بگذاشتن دست خود در دهان می باشند . چون طغل در این زمان دست خود را مشت میکشد و مدت بیشتری طول میکشد تا شست خود را بدهان بگذارد.

مهمترین وظیفه دستهاعبارت از گرشن چنگ زدن اشباه است. نوزاد قبل الموتعه میداند که مرحله بعدی آموختن چیست، زیرا هفتهها قبل از اینکه چنگ زدن و گرفتن اشهام را فراگرد ، باشهام ملودی نگاه میکند مثل اینکه میخواهد آنها دا بقاید . در این مرحله اگر مثلا جعبه ای در دستش بگذارید و آنرا بگیرد و محکم نگاه میدارد و تکان میدهد. در اواسط سال اول ، اشمالی را که در اطراف و در دستر او است بر میداده و بتدبج در اینکار مهارت پیدا میکند بطوریکه در اواخر سال اول ، از برداشتن اشیاء کودک از زمین، مانند ذرات کثافات و یا خورده نان لنت فراوان میبرد.

راست دستی و چپ دستی

این مطلب که چرا بعضی از اطفال بادست راست و بعضی دیگر با دست چپ بهتر کار میکنند ، مسئله مشکل و پیچیدها پست ، بعضی از اطفال در طی سال اول یا دوم (صاحب رو دست راست) میباشند و بعد بتدریج به دست راست یا چپ و بکار بردن آن عادت میکنند ، بعضی دیگر از همان ابتدا برای بکار بردن دست است با دست چه تمایل شدیدیه نشان میدهند و بالاخره بعضی دیگر ابتدا یک دست را بخوبی بکار میبرند و بعد بتدریج به دست دیگر معتاد میشوند.

سابقا دانشمندانی که در این رشته کار میکردند معتقد بودند که راست یا چپ دستی فضیه ایست موروثی و بالاخره دیر یا زود در هر فردی این عامل ارثی بروز خواهد کرد و چون بسیاری از متخصصین و خواندن و صحبت کردن معتقد بودند که تغییر دادن چوب دستی بر است دستی در طفل غالیا تولید موارضی مانند لکنت زبان خواهد کرد ، لذا از ترس اینکه مبادا در یک بچه چیه دست این عواری و مشکلات پیش آید، اکیدا توصیه میشد که بهیچوجه جدیت و کوششی برای تغییر چپ دستی طفل براست دستی نشود.

اخیرا دکتر ایرام بلوا کتابی تحت عنوان «دست مسلطا نوشته است که در آن دلاللى اقامه میکند مبنی بر اینکه چپ یا راست دستی بهیچوجه ارثی نیست بلکه بدلیل حادثه است و در این کتاب توصیه میشود که از همان ابتدای کودکی، والدین باید با کاردانی و موفرشناسی، کودکان خود را برای بکار بردن دست راست تشویق نمایند تا بأن مات کنند. دکتر پلو معتقد است که اگر کودکی علیرغم تمام مساعی و جدیت مادره باز هم دست چپش را بر دست راست ترجیح دهد، فقط بعلت الجبادی و مخالفت طفل با مادرش خواهد بود.

در مقابل این دو فرضیه کاملا مختلف، تکلیف والدین چیست و من معتقدم میتوان این دو فرضیه را باهم تلفیق کرد وطریق متوسط و ثالثی را انتخاب کرد:

اگر کودکی ذوالیمیئین است (که به أحتمال قوی در اواسط سال اول اینطور خواهد بود) و یا راست دست است، در این موارد ظن قوی آنست که طفل بالمال راست دست خواهد شد بنابراین والدین هم باید طفل را تشویق و هدایت نمایند یعنی اسباب بازیها ، قاشق و اشیاء دیگر را بدست راستش بدهند . ولی اگر از همان ابتدا , طفل برای بالا بردن دست چپ خود تمایل زیادی نشان میدهد و یا بعدها درا پنگار راد و سماجت میکند ، بنظر من بهتر است طفل را بحال خود بگذارند تا مردستی را که مایل است بکار ببرد. زیرا اگر علت چپ دستی نیز مخالفت و طلیث با والدین باشد، اصرار و پافشاری والدین، این ضدیث و مخالفت را تشدید خواهد ساخت .

بنابراین نتیجه این است که اگر طغل علاقه ای برای بکار بردن دست راست خود نشان میدهد، او را با کاردانی و بطورصحیحی تشویق و هدایت کنید ولی اگر علاقه ای ندارد، با او مبارزه و نزاع ننمائید.

احساسات کودک نسبت به اشخاص غریبه

اگر حرکات و سکنات کودک را در مراحل مختلف رشد و نمو تحت بررسی و توجه قرار دهید، متوجه خواهید شد که امامان وعکس الممل طفل در سنین مختلف در مقابل أشخاص غریبه و نامانوی، کاملا متفاوت خواهد بود . مثلا تغیر احساسات و عکس العمل طفل در سنین مختلف نسبت بطلبیب از این قرار است بک طفل دوماهه اولا توجهی بطبیب ندارد و هنگامی که برای معاینه روی تخت گذاشته میشود، دائما مادرشرا نگاه میکند .

یک طفل سه ماهه برای طبیب بسیار شیرین و ملیح است زیرا هنگامیکه طبیب بملفل لبخند میزند یا برای او صدائی در میاورد ، طفل نیز متقابلا لبخند ملیح و دل انگیزی تحویل میدهد در پنج ماهگی طفل بکلی تغییر میکند بطوریکه بمحض دیدن یک غریبه (طبیب) فورأ ساکت و آرام میشود ، بدنش بی حرکت میگردد . خبره خیره و با شک و تردید برای مدت ده الى بیت ثانیه اورا مینگرد، بعد شکمشحر کنی میکند و چانه اش جنبشی مینماید و بالاخره با شدت جیغ میکند و گاهی مدتها بعد از تمام شدن معاینه بازهم فریاد میکشد . این مرحله برای طفل دور: حالی است و در مقابل هر چیز نامانوس مانند دیدن کلاه یک مهمان یا حتی صورت پدرش ، احساس خطر میکند و جیغ و فریاد میکشد.

شاید مهمترین دلیل این رفتار طفل در این مرحله آنست که طفل آنقدر هوشیار شده است که غریبه و آشنا را از هم تمیز میدهد و اگر طفلی در اواسط سال اول نسبت بانخاس و اماکن جدید خیلی حساس باشد، من توصیه میکنم از نزدیک کردن زیاد طفل باشخاص و اماکن فربه. تا آشنا شدن تدریجی طفل با آنها ، حتی الامکان پرهیز نمائید تا موجب وحشت وترى طفل نگردد . بهرحال پدرش را در ظرف مدت کمی خواهد شناخت.

در اواخر سال اول طفل باشخاس غریبه تقریبا بی اعتنائی میکند زیرا طفل در این مرحله و نسبت باشباه و بازی کردن با آنها بیشتر از دیدن اشخاص غربیه رقباندهای جدید علاقه نشان میدهد ، رفتار طغل ده یک سالگی کاملا تغییر خواهد کرد . بنظر من و سپرده ماهگی، باشک و تردید بسیاری همراه است ، در این مرحله هنگامیکه طبیب برای معاینه بطفل نزدیک میشود، لٹل ازما بر مبخزو و تثلا میکند که از تخت پائین بها رد و بدل مادر خود پناه ببرد ، پشت گریه میکند و فورا صورتش را در آغوش مادر فرو میکند و گاهی چند احتلهای ساکت میشود و دزدکی و زیر چشمی زل زل طبیب خیره میشود .

معمولا بلافاصله بعد از اتمام معاینه گربه را متوقف کرده ساکت میشود. بعد از چند دقیقه با خوشحالی و شادمانی ، بررسی و تعتبش قسمتهای مختلف مطب دکتر میر دارد و حتی ممکن است با طبیب، دشمن چند دقیقه قبل خود، اظهار دوستی و ملاطفت بنماید.

غلطیدن و نشستن

زمانیکه کودک می تواند بالله ، چهار دست و پا راه نرود (خزیدن) ، بایستد و راه برود کاملا تغیر پذیر میباشد به این تغییرات بیشتر مربوط به طبیعت و وزن طفل میباشد . مثلا یک کودک لاغر ولی فعال وشیطان ، زودتر از یک بچه چال و بی حال حرکت در می آید.

زمانی که وغلطیدن را یاد میگیرد نباید او را روی تخت، بدون مراقب، بحال خود گذاشت مگر اینکه تخت دارای میله و نرده باشد . هنگامی که غلملبدن را بخوبی فرا گرفت، تنها گذاشتن او حتی در وسط یک تختخواب پهن و بزرگی و نیز بهیچوجه صلاح نیست زیرا این کودکان با سرعت و بطرز شگفت انگیزی خود را بلبه تخت میرسانند.

اکثر کودکان میتوانند بین هفت الی نه ماهگی (در اثر تشویق و کمک دیگران) بخوبی بنشینند ، بعضی از کودکانی که دارای رشد طبیعی میباشند و خیلی هم هوشیار هستند تا حدود یکسالگی نشستن آنها طول میکشد . ولی بهر حال طفل قبل از اینکه بتواند بخوبی بنشیند، همیشه برای نشستن ، کوشش و جدیت می نماید .

مثلا اگر دمنهای طفلی راکه دراز کشیده است بگیرید، طفل سعی میکند خود را بلند نماید و این اشتباق کودکان ، همیشه این سؤال را برای مادران مطرح میکند که : «درجه سنی میتوان در پشت کودکان متکا با بالشی گذاشت تا بتوانند بنشینند ، بطور کلی عقیدا اطباء مبنی بر اینست که تا دتنی کودک نمیتواند تا چند دقیته خود بخود و بدون کمک دیگران راست بنشیند نباید در پشت طفل متکا با بالشی گذاشت تا بوضع نشته درآید.

البته این بدان معنی نیست که مادر نباید بچه را برای چند دقیقه تفریح کنان در حالیکه دستهای او را گرفته است بوضع نشسته در نیاورد و با او را روی زانوی خود بنشاند و با متائی دیر کمر و گردنش ، برای اینکه طفل را بوضع نیم نشسته در بیاورده نگذارد، بلکه منظور آنست که در تمام این موارد کردن و کمر طفل باید راست قرار گیرد زیرا اگر طفل بوضع خمیده و تا خورده ای به بنشیند نتایج بدی برای او در بر خواهد داشت.

این قضیه و مسئله نشاندن طفل را روی صندلی های پایه بلند مطرح میکند . نبرا وقتی کودکی بتواند غذای خود را همراه و در دور بک مپز با بقیه اعضای خانواده مرف کند ، برای طفل و مادر عزایای بیشماری در بر خواهد داشت.

از طرف دیگر، ستوط کودکان از روی صندلی های پایه بلند، زیاد اتفاق میافتد. بنابراین اگر کردک غذای خودرا فالها به تنهائی و بدون شر کت بقیه اعضای خانواده میخورد ، میز و صندلی های پایه کوتاه (بچگانه) برای طفل بطبرید ولی اگر مبل داشته باشید صندلی های پایه بلند تهیه کنید تا لنل با تمام اعضای خانواده غذا مصرف نماید، بهتر است نوعی صندلی های پایه بلند بخرید که دارای سطح قامدا وسهمی باشد (که باسانی برنگردد و چه نشود) همچون کمربندی داشته باشد که کودک را حلقه وارد نگاهدارد و ازسقوط او جلوگیری نماید .

بعد از آنکه کو دل خو بدن و ایستادن را فرا گرفت و او را بمدت دپاد و طولانی روی صندلیهای پا به کوتاه یا بلند نشانیبذیرا طفل احتیاج مبرمی بحر کت و آزادی دارد.

No votes yet.
Please wait...
Voting is currently disabled, data maintenance in progress.
برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *