مراحلی برای تغییر رفتار کودکان/ راهکارهایی برای مواجهه شدن با این تغییرات
مراحلی برای تغییر رفتار کودکتان
به طور کلی کودکان یا والدین کامل اصلا وجود ندارند و ما هرگز با والدینی ملاقات نکرده ایم که حداقل گاهی در مورد توانایی ها و نبوغ خود به عنوان مادر یا پدر دچار شک و شبهه نشوند. کودکان هرگز آنگونه که والدین دوست دارند رفتار نمی کنند و وقتی به نظر می رسد که والدین نمی توانند عادات کودکانشان را تغییر دهند ناامید و سردرگم می شوند.
اگرچه در طول تاریخ این نسل از والدین، مادر و پدرانی تحصیل کرده و آگاه و با اطلاع هستند اما ما همه پاسخ ها را نداریم. چه کار باید بکنید وقتی که کارولین ۱۵ بار نظر خود را در مورد اینکه هنگام مدرسه رفتن چه باید بپوشد تغییر می دهد و دائما اتوبوس را از دست میدهد؟ وقتی کنت در سوپر مارکت درست رفتار نمی کند چگونه باید برخورد کنید؟ وقتی کودک غذا نمی خورد؟ وقتی سام به خواهر کوچک خود مدام مشت می زند؟ وقتی هلن از خواب بیدار می شود و تمام طول شب فریاد می زند یا ناخن های دیوید به سرعت در بدن فرو می روند؟
در مورد والدینی که با ما مشورت می کنند شرایطی وجود دارد که مؤثر هستند، اما قبل از اینکه شما از آنها استفاده کنید راهنماهای زیر و روش های شرح داده شده در فصل ۲ را بخوانید. مفاهیم ذکر شده در این فصل کمک می کنند تا درک و به کار گیری مشاوره ها آسانتر شود. به خاطر داشته باشید که نباید انتظار داشته باشید سریع نتیجه بگیرید. اهداف خود را مطابق سن، شخصیته توانایی، جنسیت و رشد و پروش کودک خود جهت دهی کنید. هیچگاه تمام کودکان در یک رده سنی مشخص وارد مراحل مشابهی نمی شوند و به طور یکسان انعطاف پذیر نیستند. چون شما کودک خود را بهتر می شناسید، متکی بر قضاوتها و هوش و غریزه خود باشید.
مشکل را مشخص کنید:
قبل از اینکه بتوانید تغییراتی ایجاد کنید، دقیقا باید بدانید که می خواهید چه چیزی را تغییر دهید. در حقیقت برچسب گذاری یک کودک تحت عنوان آزاردهنده، وحشی، یا لج باز و یا فاقد روحیه همکاری، کمکی به شما نمی کند. چون این برچسبها کلی هستند و شما هر چیزی که اینگونه آشفته و درهم هست را نمی توانید تغییر دهید. بعلاوه، شما قصد ندارید به طور کامل کودک خود را تغییر دهید بلکه فقط می خواهید رفتار با گرایشات وی را تغییر دهید. موارد خاص را در نظر بگیرید. احساسات را کنار بگذارید، مشکل را تعیین و مجزا کنید. دقیقا چه کاری را کودک شما به طور مکرر انجام می دهد و یا انجام نمی دهد که شما را آزار می دهد؟ دقیقا چه چیزی را شما دوست دارید کودکتان انجام دهد؟
بر چیزی تأمل کنید که کودک شما انجام می دهد و باعث عصبانیت شما شود. اگر معتقدید الوسی هرگز هیچ کاری را تا پایان انجام نمی دهد، تفکر و تشریح کنید او چه کار می کند که باعث می شود شما این گونه فکر کنید. رفتار را به سنجش های کوچک تقسیم کنید؛ لوسی تکالیفش را تمام نکرده، او هرگز لباس هایش را مرتب نمی کند. شما نمی توانید تصور کنید او هرگز کاری را به پایان نرسانده است.”، می توانید طوری عمل کنید و روشی پیش بگیرید که او تکالیفش را انجام دهد و یا لباس هایش را مرتب کند و نامنظمی او را تغییر دهید.
یک تکه کاغذ بردارید و آن را از طول به دو نیم تقسیم کنید. در بالای یک نیمه بنویسید کمترین اوقات” در بالای نیمه ی دیگر، بنویسد “بیشترین اوقات”. در ستون اول، رفتارها و عادات خاصی را فهرست کنید که دوست دارید کودک شما کمتر با آنها درگیر شود. در ستون دوم، عکس یا رفتارهایی به موازات این رفتارها را بنویسید، یعنی آنهایی که بیشتر اوقات دوست دارید ببینید.
هر دفعه بر یک مشکل تأکید کنید:
به محض اینکه تصمیم گرفتید چه کاری را کودک شما انجام می دهد با انجام نمی دهد و اگر قصد تغییر آن را دارید، ممکن است وسوسه شوید تمام مشکلات یکدفعه در فهرست قرار دهید. در برابر این احساستان به شدت مقاوت کنید. هر دفعه فقط بر یک مشکل تمرکز کنید و قبل از اینکه به مشکل بعدی بپردازید، آن را حل و رفع کنید.
ما به والدینی کمک می کنیم که با فهرستی از رفتارهای نامطلوب به ما مراجعه می کنند، در حالی که مشکلات را از مهمترین تا کم اهمیت ترین درجه بندی می کنند. سپس یکی را انتخاب می کنیم، با توجه به اینکه انتخاب ما از مهمترین مشکلات نیست تا در ابتدا روی آن کار کنیم. وقتی شما انتخاب خود را انجام دادید، می توانید مشکل ترین رفتار یا رفتاری که بیشتر آزارتان میدهد را انتخاب کنید. این خوب و قابل قبول است اما گاهی بهتر است با یک مشکل کم اهمیت تر شروع نمایید تا به سرعت قابل اصلاح و رفع باشد بنابراین همه با یک نوع احساس موفقیت شروع خواهند کرد.
هفته ها یا ماه های بعد وقتی به سمت پایین فهرست خود می روید، متوجه خواهید شد اولویت های شما در حال تغییر هستند. مشکلات جدیدی به وجود می آیند و مشکلات قدیمی ناپدید می شوند یا از اهمیت آنها کاسته می شود. تغییری که شما انجام می دهید، بر بهتر شدن رفتار کلی کودک نوباوه ی شما تأثیر خواهد گذاشت. هر تغییر به این معنی است که شما در مسیر داشتن کودکی هستید که بسیار همکاری می کند. بنابراین هر دفعه یک قدم او را جلو ببرید. والدین مسن تغییر خواهند کرد و شما خواهید دید که هم شما و هم کودکتان، نسبت به خودتان و نسبت به یکدیگر به سرعت احساس بهتری خواهید داشت.
کوچک فکر کنید:
به ندرت مشکل کودکی، یک شب حل میشود. تغییرات، هم در کودکان و هم در والدین به آرامی و در طی مراحلی رخ می دهند. اگر کودکی در گذشته اصلا دوست نداشت پیانو تمرین کند و وقتی ۱۰ دقیقه در طی روز شروع به نواختن پیانو می کند، خوشحال باشید و خوشحالی خود را نشان دهید. در حقیقت شما پیشرفت کرده اید. او نسبت به خودش احساس خوبی خواهد داشت و تشویق می شود بیشتر تمرین کند. اگر شما صبح ها با بیرون بردن سر وقت پسرتان از منزل مشکل دارید، وقتی که به مدت دو روز پشت سر هم به اتوبوسش رسید، خوشحال باشید و انتظار نداشته باشید که تختش را نیز مرتب کند. این مورد در مراحل بعدی اصلاح می شود. برای هر دو بهتر است با کوچکترین پیشرفت خوشحال شوید تا اینکه از برآورده نشدن توقعات و انتظارات خیلی بالا نامید شوید.
استوار و ثابت قدم باشید:
لازمه ی موفقیت نهایی شما در تغییر رفتارهای کودکانتان، ثبات قدم و پایداری است. نسبت به آنچه می گویید مصمم باشید، تصمیم خود را بازگو کنید و مطمئن شوید که همه نیز حرف شما را می زنند. شما و همسرتان در مورد یک مشکل باید به توافق برسید و قبل از اینکه راه حل هایی را استفاده کنید، برنامه ریزی کنید. به علاوه، اگر بتوانید ثبات و پایداری مشابهی از پرستاران کودک، معلمان، اعضای دیگر خانواده و یا هر کس دیگری که به طور منظم با کودک در تماس است فهرست کنید، به شما کمک زیادی خواهد کرد.
همیشه یک راه حل را آنقدر امتحان کنید تا فرصتی برای تأثیر گذاشتن به آن بدهید. ما متوجه شده ایم والدین خیلی به سرعت دست از تلاش برمی دارند و کودکانشان این موضوع را می دانند. والدین بی ثبات، قدرت و قاطعیتی از خود نشان نمی دهند و کودکانشان به خواسته هایشان احترام نمی گذارند، چون می دانند والدینشان جذبه و قاطعیتی نخواهند داشت. اگر آنها گریه کننده جیغ بکشند و یا مدت زیادی پافشاری کنند، حتما به هدفشان می رسند. به محض اینکه تصمیم گرفتید چگونه با یک مسأله و مشکل مواجه خواهید شد، متزلزل نشوید و دست از تلاش برندارید (البته هر کاری که معقول است باید انجام دهید. برای مثال، اگر تصمیم گرفته اید که از روش نادیده گرفتن حساب شده استفاده کنید، وقتی کودکتان در سوپرمارکت به خاطر خوراکی های خوشمزه جیغ و داد سر داد و اگر بعد از دو بار رفتن به فروشگاه، شما نتوانستید گریه کردن و بهانه گرفتن های او را تحمل کنید یا نگاه های خشمگینانه ی خرید کنندگان دیگر را نمی توانید تحمل کنید و دست از تلاش برداشتید، به این معنی است که شما نه تنها مشکل را حل نکرده اید، در حقیقت آن را تقویت کرده اید.
برای کمک به خودتان در ثبات قدم و واستقامت داشتن، تغییرات زیادی را ارزیابی و ثبت کنید. اینها اغلب کمتر از آنچه که شما انتظار دارید مشهود هستند، اما وجود دارند. برای مثال، اگر کودک شما بدخلقی می کند، میزان و دوره ی آنها را ثبت کنید. ما فکر می کنیم شما متعجب خواهید شد وقتی بفهمید بعد از چند روز به کار بردن این روش، تأکید بر خشم و عصبانیت کمتر و ملایم تر خواهد شد. وقتی متوجه شدید در حال پیشرفت هستید، ادامه ی آنچه که انجام می دهید آسانتر خواهد بود. اگر راه حلی که انتخاب کرده اید در مورد شما عمل نمی کند، کمکها را نیز ثبت کنید. یکی از راه حل های دیگر پیشنهادشده را انتخاب کنید.
مثبت باشید:
سعی کنید رفتار کلی کودک خود را از یک جنبه ی مثبت ببینید. شما از تمام رفتارهای او ناراحت و عصبانی نیستید، بلکه فقط از رفتارهایی که شما را می رنجانند و آزار میدهند متنفر هستید. شما در یک زمان روی آنها کار خواهید کرد. در این حال، مطمئن شوید کودک شما می داند که شما او را دوست دارید. او را تحسین کنید و به خاطر داشته باشید وقتی او خوب رفتار می کند به او بگویید.
اگر “جانی” در رستوران سر و صدا کرد و سپس آرام شد، به او بگویید اکنون این رفتار او را دوست دارید. یک اظهار نظر مثبت خیلی بیشتر از انتقاد، شما را به هدفتان می رساند. هرگز تأثیر جایزه را دست کم نگیرید، به ویژه برای کودکان. نوباوگان بدون در نظر گرفتن سن و سال آنها۔ قطعه تأیید والدینشان را می خواهند (اگرچه ما تصدیق خواهیم کرد، اما گاهی تشخیص آن دشوار است). اجازه دهید کودک بداند چه انتظاری دارید.
بعد از اینکه رفتار مورد تغییر را انتخاب کردید و استراتژی یا راه حل های ما در این کتاب را برگزیدید، یک وقت مناسب بیابید تا برای کودک توضیح دهید قرار است چه چیزی رخ دهد. آن را مثبت بدانید. شما به سادگی یک رویداد جدید را شرح می دهید. هدف را در قالب واژگان ساده ای شرح دهید که کودک شما به راحتی می تواند بفهمد. ما دریافته ایم والدین اغلب با کودکانشان در قالب اصطلاحات بزرگسالان صحبت می کنند، به آنها بگویید که باید مسئول، قابل اعتماد یا یاری دهنده باشد.
این برای بچه های کوچک بسیار کم و ناچیز است. از موارد عام و کلی بگذرید و فقط موارد خاص را در نظر بگیرید. به کودک دقیقا بگویید این چیزی است که شما قصد دارید انجام دهید و آنچه که شما از او انتظار دارید. «جولی، الآن ما می خواهیم لباس های کثیف تو را برداریم و آنها را درون سبد بگذاریم.» در مورد چیزی صحبت کنید که می خواهید او اغلب و یا اینکه کمتر انجام دهد.
دیدگاهتان را بنویسید