لطیفه
لطیفه
در این بخش می خواهیم کودک شما را با چند لطیفه و چیستان آشنا کنیم .
یک روز یک بچه رفت سوپرمارکت گفت:نوشابه دارید؟
فروشنده گفت:بله فقط گرم است.
بچه گفت:ایراد نداره میریزم توی نعلبکی فوت می کنم خنک شود.
لطـیفه
یک جوجه تیغی توی دشت می رفت که دو تا کاکتوس بزرگ دید با خوشحالی فریاد زد:مامان بابا بالاخره پیداتون کردم.
لطیفه
اولی: پدر من با یک حرکت دست می تواند یک کامیون را نگه دارد!
دومی: مگه پدرت چه کاره است؟ اولی: پلیس!
چیستان
آن چیست که همه ی اطاق را پر میکند اما از سوراخ کلید بیرون میرود؟
جواب :دود
چیستان
روی زمین نیستم یک جا نمی ایستم اگر بگریم بهار می شود من چیستم؟؟
جواب:من ابرم
چیستان؟
ایا می توانید بگویید در چه هنگامی یک پسر کوچولو شبیه یک فیل گنده است؟
جواب : وقتی که با یک نی اب می خورد.
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
دیدگاهتان را بنویسید