رفتار غذا خوردن

هرفرهنگی الگوهای ویژه ای برای غذا خوردن دارد نوع غذا روش تهیه و طریقه خوردن غذا همگی از طریق فرهنگ یک جامعه مشخص می گردد.

ولی باید گفت که تمام این عوامل از کشوری به کشور دیگر کاملا متفاوت است هرکودکی به مرور  با الگو های تغذیه  مربوط به فرهنگ والدین خود تحول پیدا می کند ولی اغلب ما سرعت این تحول را درک نمی کنیم زیرا بعضی اوقات کودک پیشرفت می کند گاهی بازداشت دارد و زمانی متوقف می شود و چنان چه او را تحت فشار قرار دهید اغلب منجر به مقاومت او خواهد شد.

مراحل تحول و پیشرفت رفتار تغذیه

شیرخوارگی روزهای خوش غذاخوردن است گرچه شیرخوارگی مشکلاتی را در تغذیه کودک برای مادر ایجتد می کند اما همین که کودک با اشتها کامل غذا بخورد باید گفت که دوران خوب خوشی را طی می کند.

۶ماه اولیه تولد بسیار عالی است چون کودک همیشه گرسنه است و تغذیه او موفقیت آمیز است البته بعضی کودکان قادر نیستند گرسنگی خود را تشخیص داده و تقاضای غذا کنند.

از طرفی برخی دیگر از کودکان همیشه تقاضای غذا داشته و هیچ گاه به حال تعادل در نمی آیند.کودکانی که دارای هریک از این دو رفتار هستند با روش تغذیه تنظیم شده بهتر شده بهتر راضی می شوند نوزاد در۶ماهگی وقتی کاملا سیر می شود به طور بارز اشتهایش کاهش می یابد و اغلب این امتناع بعدازظهر یا سرشب مشاهده می شود دراین حالت اصرار  در تغذیه کودک ممکن است باعث استفراغ او شود.

موز

موز نرم شده به عنوان غذای اضافه بسیار مطلوب است.دراین زمان تغذیه با فنجان آغاز می شود. شباهت لب های نوزاد به لبه فنجان در این سن هنوز کافی نیست و به خوبی با یکدیگر تماس نمی گیرند.

علی رغم این ناهماهنگی نوزاد از این که آب یا آب میوه  را با فنجان بخورد لذت می برد. تا این که با فنجان بیشتر آشنا می شود و بی اختیار تقاضای تغذیه به وسیله آن را دارد ولی هیچ گاه بیش از یک یا دو بلع نمی خورد و ترجیح می دهد که آب یا آب میوه را همراه شیر بنوشد که البته خوردن شیر به وسیله فنجان را رد می کند.

در نیمه دوم سال اول تغذیه او منظم شده و به صورت یک فعالیت لذت بخش در می آید.او حالا یک عوض قابل انطباق با خانواده است.

در این سن کودک دربیان خواسته ها و رد ناخواسته ها بسیار توانا است اگر والدین نسبت به این تغییرات غذایی نوزاد آمادگی داشته باشند نوزاد نیز آماده پذیرش خواسته های جدید و قبول حقایقی است که در سال های بعد از جانب والدین بیان می شود.