دلایل خراب کردن وسایل توسط کودکان
همه ما دوست داریم به کودکانمان وسیله ی مادی بدهیم. در حقیقت کودکان امروز با مقایسهی کودکان قدیم در تاریخ، متعلقات وداراییهای بیشتری دارند. ولی ما میخواهیم آنهاقدر این متعلقات را بدانند. ما نمیخواهیم که اسباب بازیها و متعقلات دیگرشان را کم اهمیت و ناچیز بدانند. مهم نیست که قیمت آنها چقدر کم باشد و قطعا نمی خواهیم که آنها را خراب کنند. هیج یک از ما دوست نداریم که ببینیم دارایی هایمان آسیب دیدهاند یا به آنها حمله شده است.
دلایل متعددی برای کودک که وسایل را خراب میکند وجود دارد. ببینید کودکتان در کدامیک از این طبقه بندیها قرار دارد:
کودک فعال و تکانشی (تابع امیال آنی): خسارتی که این کودک وارد می کند، اغلب کاملا تصادفی است و ناشی از این است که ابتدا انجام میدهد و بعد فکر می کند (یا اصلا فکر نمی کند). بعضی از کودکان به دلیل انرژی زیادیشان، راهی برای جارو جنجال و قشقرق راه انداختن ایجاد می کنند، گاهی آنها از اختلال کمبود توجه رنج میبرند. گرچه این آسیب رساندن غیرعمدی است، باید درصدد اصلاح آن برآیید.
کودک کنجکاو: بعضی از کودکان به شدت کنجکاو هستند. آنها عاشق این هستند که بدانند وسایل چگونه کار می کنند و از چه چیزی ساخته شده اند. هدف آنها خراب کردن وسیلهای که در حال آزمایش آن هستند، نیست. اما به هر حال این اتفاق می افتد.
کودکی که یاد نگرفته است چگونه احساساتش را نگه دارد «بار بارا» برسش را به آنطرف اتاق پرت میکند، چون نمیتواند موهایش را خوب شانه بزند. یا در حالی که بلوزش را می کشد، آن را پاره میکند. چون رنگش را دوست ندارد. «آنتونی» صندلی را هل میدهد و می اندازد چون سر راهش قرار گرفته است. «باربارا» و «آنتونی» خشمشان را از طریق اعمال مخرب خالی میکنند. چون آنها هنوز یاد نگرفته اند چگونه احساساتشان را به طور درست بیان کنند. آیا آنها این عادت را از بزرگسالان خانواده گرفته اند؟
کودک قدرنشناس: در جامعهی ما کودکان اغلب داراییهای زیادی دارند که ارزش آنها را نمی۔ دانند. «کتی» پانزده عروسک دارد و اگر یکی را خراب کند، از پدر بزرگش تقاضای یکی دیگر را می کند. «سامی» تمام اسباب بازیهایش را پرت می کند وقتی یکی از آنها شکسته شده میگوید: من اصلا اونو دوست نداشتم.»
کودک تلافی کننده: به ندرت کودکانی نیز هستند که عمدأ اشیاء را خراب میکنند تا انتقام بگیرند یا حضور و نظر خود را بیان کنند. یکی از کودکانی که ما با او کار می کردیم، برای اینکه نارضایتی خود را نسبت به همسر جدید مادرش نشان دهد، موهایش را میکند و بعضی از لباس۔ هایش را پاره میکرد. کودک دیگری وقتی ناامید و آزرده میشد، عادت داشت مبلمان را پاره کند و اسباب بازیها را بشکند. اگر کودک شما عادت دارد به طور عمد وسایل را خراب کند آنرا جدی بگیرید، چون گاهی بیانگر مشکلات شدید عاطفی است.
مطابق با الگوی رفتاری، روش شما برای تغییر تمایل کودک نسبت به خراب کردن وسایل باید متفاوت باشد.
- اسباب بازیهای اضافی را کنار بگذارید. اسباب بازیهای شکسته و بلااستفاده را دور بیاندازید. و یا آنها را تعمیر کنید و به کسی دیگر ببخشید. بهتر این است که به کودک عمل نیکوکارانه صدقه دادن را بیاموزیم. فرزندتان را تشویق کنید تا تعدادی از اسباب بازی های سالم را انتخاب کند و آنها را به مؤسسه های خیریه بدهد تا کودکان نیازمند از وسایل بازی استفاده کنند.
- اسباب بازیهای مناسب انتخاب کنید. بسیاری از اسباب بازیها با وجود آنچه سازنده می گوید، چیزی جز ناامیدی و ناکامی برای کودک به همراه ندارد. گاهی اسباب بازیها خوب هستند اما فراتر از توانایی و قابلیتهای کودک میباشند. این اسباب بازیها تا زمانی که کودک بزرگتر شود و بتواند از آنها به طور درست استفاده کند، باید کنار گذاشته شونات بعضی دیگر نیازمند دستورالعمل اجرایی بانظارت هستند که شما موظف به فراهم کردنشان هستید.
- دسترسی به اسباب بازیها را محدود کنید اگر هر دفعه یک یا دو اسباب بازی به کودک خود بدهید و قبل از اینکه اسباب بازی دیگر بگیرد، آنها را در محل نگهداری درستشان باز گرداند، ارزش آنها را خواهد دانست. این پیشنهاد برای کودکانی مؤثر است که پیش از این اسباب بازیها را خراب می کرده اند. این امر نیازمند تظارت است البته تا زمانی که عادت باز گرداندن عروسکها شکل بگیرد.
- قوانین بازی مقرر کنید. کودکان باید بیاموزند که چگونه با اسباب بازی هایشان بازی کنند و چگونه آنها را مرتب کنند تا خراب نشوند. همه ما زمانی رابه خاطر می آوریم که اسباب بازی خراب شده از آن لحظه به بعد کنار گذاشته شد و جذابیتش از بین رفت. الگوی بازی را تغییر داده و اطمینان حاصل کنید که کودک از قوانین بازی خانه شما باخبر است. اگر یکی از قوانینتان این است که هر دفعه با یک اسباب بازی باید بازی کند و قبل از برداشتن دیگری آن را مرتب سر جایش بگذارد، این را واضح و صریح برایش توضیح دهید.
آرام کردن کودک بیش فعال
از روشهای زیر به همراه روشهای بیان شده در بخش ۱۱٫۱۰ استفاده کنید تا کودک بیش فعال تکانشی را آرام کنید.
- مناطق خاصی از خانه را ممنوع کنید اگر دسترسی کودک بیش فعال خود به نقاط خاصی از خانه را محدود کنید با این کار وظایف نظارتی خود را کم خواهید کرد و کودک انتخاب های کمتری برای کنترل شدن خواهد داشت.
- وسایل را دور از دسترس بگذارید. اشیاء وسوسه انگیز را از دسترس کودکتان خارج کنید تا او به فکر بازی با آنها نیفتد، درست مثل کاری که با بچه ی خیلی کوچک می کنید. : در صورت نیاز از قفلهای ضد کوک استفاده کنید تا وسایلتان را ایمن نگهدارید .
- به خاطر با دقت بودن به کودکتان پاداش بدهید. برای وقتی که در خانه است و آرام راه می رود تشویقش کنید. وقتی سعی میکند با دقت باشد به او توجه کنید و بگویید که این کارش را تحسین میکنید. یک جدول از روزهایی (یا در صورت لزوم روزها را به دوره های زمانی تقسیم کنید) که کودک شما چیزی را خراب نمیکند با بر چیزی نمی کوبد درست کنید. اگر او به دویدن داخل خانه ادامه داد و با وسایل خودش یا شما را خراب کرد. او پیامدهای مناسب مثل جبران کردن استفاده نمایید.
وسایل بازی دیگری به او بدهید.
اگر کودک شما خیلی کنجکاو است و میخواهد بفهمد وسیله ها چگونه کار می کنند، به او کمک کنید تا دوباره آنها را کنار هم بگذارد و با وسایل قدیمی و کهنه به او بدهید و با نظارت خودتان اجازه دهید آنها را باز کند.
- به او پروژه بدهید. بستههای زیادی برای پرورش علایق علمی و معماری کودک وجود دارند. همچنین مجله های سرگرمی و کتابهای کاردستی وجود دارند که با استفاده از مصالح متداول خانه، دستورالعملهایی برای ساختن پروژهها میدهند. با کمک و مشاوره فروشگاه سرگرمی منطقه یا فروشگاه کارهای چوبی به همراه انتشارات مناسب به کودک کمک کنید تا پروژه و مصالح مورد نیاز خود را انتخاب کند. سپس به او کمک کنید تا پروژه را شروع کند و از او بخواهید در طول تکمیل اگر ناامید شد از شما کمک بگیرد.
- خلاق باشید. وسایل قدیمی را جمع کنید (مثل ساعت، جاروبرقی، دوچرخه، که با ایمنی از هم جدا میشوند و فقط به کمی تلاش نیاز دارند). این گنجینه ها را در مکان ویژهای بگذارید و به کودک قول دهید هر کاری که دوست دارد میتواند با آنها انجام دهد. از طرف دیگر، اگر او این اشیاء را از هم جدا کرد و یا شکست، نتیجه عمل مناسب فراهم کنید.
راه های مناسب برای بیان احساسات آموزش دهید.
برای کودک شما مهم است که بداند ایرادی ندارد عصبانی شود، ولی اگر با حالتی ناخوشایند و ضداحتمالی پاسخ دهد ایراد محسوب میشود. او را تشویق کنید تا در باره احساساتش با شما صحبت کند و دقت داشته باشید که شما با رفتارها و حرکات خودتان راه درست بیان احساسات را به او نشان دهید. احساسات و اعمال خود را برچسب گذاری کنید، در حالی که آن رفتار را انجام میدهید: «من خیلی عصبانی هستم، ماشین ظرف شویی باز هم خراب شد. تعمیر کار تازه اینجا بود و چهل و پنج دلار بابت آن از ما گرفت، ولی هنوز هم کار نمیکند. قصد دارم دوباره با خدمات تعمیری تماس بگیریم. خانمی که به تلفن جواب میده مقصر نیست باید فکر کنم که چی بگم و قبل از تماس تا ده بشمارم.»
- به کودک آموزش دهید. احساسات را برچسب گذاری (نامگذاری کنید. وقتی کودک نمی داند چگونه احساساتش را به صورت زبانی بیان کند، میتواند آن حس را از طریق رفتار و عملکرد بیان کند به او کمک کنید تا بیاموزد آنها را مشخص نامگذاری کند. (بخش ۹-۲ در زمینه مهارتهای ارتباطی توصیههای زیادی در این زمینه ارائه میدهد.) اگر کودک خیلی کم سن و سال است ممکن است شما صبور باشید. به صورت زبانی به او بگویید که می۔ دانید او چه احساسی دارد. فرض کنیم کودک نوپای شما با اسباب بازیهایش بازی می کند ودوقطعه از آنها را نمیتواند با هم جفت کند. او شروع به گریه میکند و قطعات را پرت می کند. شما میتوانید بگویید: «نه. امیلی، ما اسباب بازی ها را پرت نمی کنیم تو ناامید شدی چون نمیتونی کارت رو انجام بدهی. آنها را بیاور و به من بده تا بهت نشان بدهم چطور این کار را انجام دهی» یا «امیلی به جای اینکه گریه کنی و اسباب بازی ات را پرت کنی، من خوشحال میشوم کمکت کنم و با هم بازی می کنیم.» البته سپس به قول خود عمل کنید اگر اونخواست همکاری کند، بگویید: «من حدس میزنم تو آمادگی لازم برای این اسباب بازیها را نداری، بنابراین من حالا آنها را کنار میگذارم و از یک اسباب بازی دیگر استفاده می کنیم.»
- نقش بازی کردن با اعضای دیگر خانواده. نقش بازی کردن با یکدیگر، به آنها کمک میکند تا احساسات خود را بشناسند و به روشهای درست آنها را بیان کنند. برای مثال «جولیا» تازه از مدرسه به خانه آمده و از اینکه بهترین دوستش مقابل بچههای دیگر به او حمله کرده بسیار عصبانی است. او وارد خانه شد، کامیون برادر کوچک را لگد زد و آن را شکست. او را آرام کنید و صحنهای از آن چه که اتفاق افتاده را بازسازی کنید. در مورد راه حلهای دیگر صحبت کنید و به جولیا فرصت اجرای دوباره صحنه را بدهید. البته در حالی که عصبانیت خود را به روشی غیر مخرب بیان می کند. او میتواند تمرین کند و به دوستش بگوید چرا صدمه دیده است. همچنین میتوان صحنه عصبانی به خانه آمدن را در حالی که احساساتش را به شما نشان میدهد به نمایش بگذارد. بنابراین او میتواند پیشنهاداتی بدهد واز شما مشاوره بگیرد.
- از تشویق برای برچسب یا نامگذاری احساسات و درست رفتار کردن استفاده کنید. وقتی کودک شما ناامیدی خود را با بیان این جمله نشان میدهد: «من این کار را نمیتوانم انجام دهم.» جمله مناسب به او بگویید: «خوشحال میشوم وقتی ناامید می شوی از من بخواهی کمک کنم. بذار ببینم چه کار می کنی. شاید بتونم پیشنهادی بدم و تو کارت آسانتر بشه». گرچه نمیخواهید وابستگی بیش از حد را در او پرورش دهید؛ ولی یک پیشنهاد کوچک با کمی کمک میتواند اوضاع را آسانتر کند.
- کنترل خشم را بیاموزید. به کودک روشهای تمدد اعصاب را آموزش دهید. وقتی آنها را فرا گرفت. از او بخواهید واکنش تمدد اعصاب پی در پی را هنگامی که در شرایط ناامید کننده است، به عنوان یک راه حل برای عصبانیت تمرین کند.
- «مکان عصبانیت» فراهم کنید. بعضی کودکان (و همچنین بعضی بزرگسالان باید خشم خود و یا احساسات مخربشان را به روش فیزیکی خالی کنند. در زیر زمین یک کیسه مشت زنی بالشت را در نظر بگیرید که برای جنگ بالشت استفاده میشوند. وقتی می بینید کودکستان عصبانی یا نامید است، از او بخواهید کمی مکث کند، از اتاق خارج شود و کمی آب سرد به صورتش بزند، سپس در جمع حاضر شود.
برای مراقبت از اسباب بازیها به او پاداش بدهید.
چون هدف شما این است که کودکتان یاد بگیرد چگونه از وسایل مراقبت کند، همیشه تشویق کردن و پاداش دادن به این رفتارها مفید است.
- از پاداش استفاده کنید. اگر کودکتان وسایل مادی را خراب میکند یا مراقب آنها نیست، حالا وقت آن است که به خاطر با احترام رفتار کردن با آنها پاداش بدهید. جدولی درست کنید تا به شما کمک کند رفتار خوب را در آن ثبت کنید و به خاطر پیشرفت او از طریق پیامدهای طبیعی پاداش بدهید (مثل زمان بازی بیشتر با اسباب بازیهای مورد علاقهاش یا یک گردش ویژه به همراه شما). اگر برای یک روز چیزی را خراب نکرد و سپس دو روز شد و بعد سه روز و همین طور به ترتیب روزهای بعد با هدیههای کوچک یا شیرینی های خوشمزه بگذارید تحسین و خوشحالی شما را ببیند.
- بگذارید به اسباب بازیها دسترسی داشته باشد. به کودک مخرب هر بار فقط امکان دسترسی به چند اسباب بازی را بدهید. وقتی یاد گرفت مراقب آنها باشد، اجازه دهید بقیه را دوباره دریافت کند (به ویژه اسباب بازیهای مورد علاقهاش) یا اسباب بازیهای قدیمی خوب نگهداری کرد، به او اسباب بازیهای جدید و حق بازی با آنها را بدهید. جدولی درست کنید، به او بگویید بعد از اینکه هر دفعه با اسباب بازیهایش درست بازی کرد، یک امتیاز کسب خواهد نمود.
برای رفتار مخرب از پیامد کار استفاده کنید.
اگر کودک همچنان به رفتار مخرب خود ادامه داد، بنابراین باید یک قدم جلوتر بروید.
- از مهلت استفاده کنید. اگر کودک دستورالعملهای شما را برای بازی با یک اسباب بازی هر دفعه نادیده گرفت یا با اسباب بازی تعیین شده بازی نکرده از روش مهلت دادن استفاده کنید. به او بگویید: «تو حرفم را گوش ندادی. گفتم هر دفعه فقط می توانی با یک اسباب بازی بازی کنی؟ بنابراین به مدت سه دقیقه باید ساکت روی صندلی آشپزخانه نشینی زمان باید متناسب با سن کودک باشد. سپس او را به مکان سکوت یا مهلت بفرستید. به او بگویید چه مدت باید در آنجا بماند و زمان را برایش نگه دارید. وقتی زمان پایان یافت، از کودک بخواهید اسباب بازی را بردارد و قبل بعد از اتمام بازی آنها در جای مناسب خود قرار دهد.
- اسباب بازی را برای مدتی کنار بگذارید. اگر کودکی بدون صدمه زدن به اسباب بازی نمی تواند با آن بازی کند، به او بگویید آمادگی بازی با آن را ندارد و اسباب بازی را برای زمانی خاص بردارید و تا پایان زمان پنهان کنید.
- از جبران استفاده کنید. اگر فرزندتان یکی از وسایلش را خراب کرد به او چسب بدهید تا تکه ها را به هم بچسباند. در جایی که آن وسیله قابل درست شدن باشد. در غیر این صورت، از او بخواهید تا قطعات شکسته شده را جمع کند و در سطل اشغال بریزد. او را مجبور کنید تمیز و درست استفاده کردن اسباب بازیها را تمرین کند. علاوه بر این به او یادآور شوید با انجام یک کار خاص باید هزینهی وسیله شکسته شده را تهیه کند. نظارت بر تمام این مراحل را فراموش نکنید.
از یک متخصص کمک بگیرید.
اگر متوجه شدید که رفتار تخریب ادامه دارد و اگر رفتار کودک عمدی و یا خطرناک بود، ما به شدت توصیه می کنیم بایک متخصص مشورت کنید.