استقلال و جدائی در کودکان
طفل در عین حال هم استقلال بیشتری بدست می آورد و هم تابعیت و وابستگی بیشتری بوالدین خود پیدا میکند
این مطلب، ضد و نقیض بنظر میرسد . مادری از فرزند یک ساله خود شکایت دارد که : «هر وقت از اطاق خارج میشوم ، طفل گربه و شبون مینماید . این رفتار طفل بدان معنی نیست که او بدعادت شده است ، بلکه نشانه آن است که طفل در حال رشد و بزرگ شدن است و شدت وابستگی خودرا بمادر تشخیص میدهد. البته این رفتار طفل، ناراحت کننده است ولی علامت خوبی است.
اما طفل در همین سن و در همین مرحله از سیر تکاملی، در عین حال که بمادر خود وابستگی بیشتری پیدا مینماید، سعی میکند استقلال بیشتری برای خود بدست آورد و بتواند روی پای خود بند شود، چیزهای جدیدی کشف کند و با مردم غریبه و نامانوس ، بیشتر آشنائی و مراوده پیدا نماید.
برای نمونه، طفلی را که چهار دست و پا راه میرود و مادرش مشغول شستشوی ظروف در آشپزخانه است تحت نظر بگیرید و حرکاتش را تماشا کنید: مدتی با رضایت کامل با کاسه و کوزه بازی میکند ، سپس حوصله اش سر میرود و تصمیم می گیرد که برای تجسس و اکتشاف باطاق غذاخوری سری بزند، در آنجا زیر میز و صندلی ها میرود، خورد: نان با چیزهائی از این قبیل را پیدا میکند و بدهان مبگذارد سپس در کنار میز، سعی میکند خود را بحالت ایستاده در آورد تا بدستگیر؛ کشوی میز دسترسی یابد . بعد از مدتی مثل اینکه احساس تنهائی کند مجددا برفیق و مصاحبی احتیاج پیدا می نماید لذا فورا با چهار دست و پا بسوی آشپزخانه برای دیدن مادر خود بر میگردد . ملاحظه می کنید که گاهی انگیز استقلال طلبی در او بحد اعلی میرسد و زمانی محتاج امنیت و اطمینان خاطر است و هر یک از این دو را بنوبت ارضاء مینماید . بمرور زمان ، طفل در تجربیات و تجسسات خود ماهرتر و جسورتر میگردد. اما باز هم بمادر خود ، ولی نه چندان ، نیازمند است. در این مرحله طفل بپایه گذاری استقلال خود مشغول است ولی قسمتی از جرات و جسارت طفل بعلت آنست که بخوبی میداند که در موقع لزوم و احتیاج ، میتواند از امنیت کافی بر خوردار گردد و مادر بداد او برسد.
استقلال، از امنیت و آزادی بوجود می آید، من در این نکته تأکید دارم زیرا بعضی از مردم درست عکس آنرا عمل می کنند . این دسته از مردم کو شش دارند استقلال را باین طریق در طفل بوجود آورند که او را برای مدت مدیدی، تنها در اطاقی نگاهدارند، ولو اینکه طفل از تنهائی و نداشتن مصاحبی گریه و فریاد کند. من فکر میکنم اگر باین شدت و سختی با طفل رفتار شود طفل هرگز چیز مفیدی نخواهد آموخت.
بنابر این طفل در حدود یک سالگی، برسر یک دوراهی است و اگر باو فرصت داده شود ، بتدریج استقلال بیشتری بدست خواهد آورد، یعنی اجتماعی تر میشود و با مردم دیگر (اعم از بچه با بزرگی) معاشرت و جوشش وسازش بیشتری پیدا خواهد کرد و اعتماد بنفسش بیشتر خواهد شد اگر طغل شدیده مقید و محدود شود و از سایر مردم مجزا گردد و عادت کند که فقط در کنار مادر خود باشد، بدون شک بمادرش وابستگی واتای شدیدی پیدا میکند، از مردم غریبه فرار میکند بیشتر در خود فرو میرود و بالنتیجه منزوی میگردد. پس چطور می توان طفل را بکسب استقلال تشویق کرد؟
وقتی طفل راه رفتن را یاد گرفته است ، در طی گزدشهای روزانه ، بگذارید از درشکهاش مدتی خارج شود. هرگز از کثیف شدنش ناراحت نشوید، زیرا او باید خود را کثیف و خاک آلود نماید. سعی کنید او را بمحلی ببرید که مجبور نشوید دائما دنبال او باشید و طفل بتواند در آنجا با اطفال دیگر آشنائی و آمیزش پیدا نماید. اگر او ته سیگاری را از زمین برداشت ، باید فورأ بشتابید و آن را از او بگیرید و چیز بهتر و جالب تری را در عوض باو نشان دهید. هرگز نباید اجازه دهید طفل شما خاک و شن را مشت مشت بخورد، زیرا معده و روده هایش را تحریک میکند و مریض میشود بعلاوه ممکن است تولید کرم امعاء نماید. اگر همه چیز را بدهان میگذارد، سعی کنید با دادن بک بیسکوئیت خشک و سفت با چیز تمیز دیگری که طفل جویدن آنرا دوست دارد، دهانش را مشغول سازید. نگاه داشتن دائمی طول کاملا توانا و سالمی در درشکه (کالسکه)، گرچه ممکن است او را از آسیب و صدمات احتمالی محفوظ دارد، ولی از رشد و نموش جلوگیری مینماید و پیشرفت تجربه و مهارتش را محدود خواهد ساخت . بعضی از والدین نیز در موقع گردش وخرید، کودکان خود را می بندند ولی بهرحال نباید کودک را برای مدت زیادی در یک محل محدود نمود.
وقتی طفل اصرار میکند، او را از پارک ( قفس بازی ) بیرون آورید
طفلی ممکن است حتی در یک سال و نیمکی ، بماندن و بازی کردن در پارک ، لااقل هر مرتبه برای مدت کوتاهی ، علاقه و تمایل نشان دهد . در حالیکه طفل دیگر که ممکن است نه ماهه باشد، آنرا بمنزله زندان تلقی نماید . اکثر کودکان تا هنگام راه افتادن ، یعنی تا حدود پانزده ماهگی ، آنرا کاملا دوست دارند. بهر حال من توصیه میکنم هروقت طفل از ماندن و بازی کردن در پارک خسته میشود و اظهار ناراحتی و عدم رضایت میکند، او را بیرون آورید. البته مقصود من آن نیست که با اولین ناله و شکایتش اورا از آن خارج نمائید، زیرا اگر اسباب بازی جدید و با چیز جالبی برای بازی کردن بار بدهید ، ممکن است بتوانید طفل را تا ساعتی دیگر در پارک مشغول و راضی نگاهدارید ترک عادت نسبت به پارک مندرجا صورت می پذیرد. ابتدا، بعد از آنکه طفل ساعات متوالی در آن بازی کرد، از آن خسته میشود و حوصله اش این حالت بی میلی نسبت به پارک بیشتر می شود و ممکن است ماهها طول بکشد تا طفل با بازی کردن در آن مخالفت نماید. بهرحال، هر وقت از آن خسته میشود، بیرونش آورید.
با اشخاص غریبه آشنایش کنید
طبیعت طفل در این سن طوری است که نسبت باشخاص غریبه و نامانوس مشکوک است تا فرصتی بدست آورد و آنها را بشناسد . البته طفل بتدریج نزدیک تر و بالاخره رفیق میشود . طرز آشنا شدن طفل باشخص غریبه بطرق مختلفی است : ممکن است ابتدا کنار او بایستد و خیره خیره او را نگاه کند با موقرانه چیزی باو بدهد و بعد پس بگیرد و یا ممکن است چیزهای قابل حمل کوچکی را به اتاق آورد و روی دامن شخص غریبه بریزد.
بسیاری از بزرگسالان این شعور را ندارند که هنگامیکه طفلی قد و بالای آنها را ورانداز می کند ، او را تنها و بحال خود بگذارند. این اشخاص بمحض دیدن طفل بسوی او میشتابند و مسلسل با او حرف میزنند ، لذا طفل هم برای حفاظت خود ناچار بدامن مادر پناه میبرد. در نتیجه مدت بیشتری طول میکشد تا طفل برای آشنا شدن و رفاقت با آنها جرأت پیدا کند . من خیال میکنم اگر مادر از همان ابتدا به مهمان خود مطلب را تذکر دهد ، نتیجه بهتری حاصل خواهد شد ، مثلا بگوید که : «طفل از توجه فوری و سریع شما نسبت بار خیلی خجالت میکشد و اگر ما قدری با هم صحبت کنیم ، طفل زودتر با شما آشنا خواهد شد.)
هنگامیکه فرزند شما قادر براه رفتن شد ، مجال و فرصت کافی باو بدهید تا با اشخاص مختلف و غریبه آشنا شود و با آنها آمیزش و مراوده پیدا کند. در موقع خرید ، هفته ای . چند بار او را همراه خود بدکان بقالی ببرید . اگر ممکن باشد ، هر روز کودکان خودرا باماکنی ببرید که سایر اطفال کوچک نیز در آنجا بازی میکنند. البته هنوز نمیتواند با آنها همبازی شود ولی میل دارد آنها را تماشا نماید . اگر از حالا ببازی کردن در کنار آنها عادت کند، بموقع خود یعنی در دو سه سالگی برای بازیهای دسته جمعی آمادگی خواهد داشت اگر فرزند شما تا سه سالگی با بچه های دیگر آمیزش پیدا نکند، ماههای متمادی طول میکشد تا در آتیه فقط با آنها آشنا گردد.
دیدگاهتان را بنویسید