پرتو نور شدید و نور متقاطع
تامین نور طبیعی نوسط پنجره های گالری در حالی که هوا ابری است ودید پنجره ها به سمت شهر لندن است.
پرتو نور شدید و نور متقاطع و شکسته
درپرتو نور شدید و نور متقاطع و شکسته ، حجم براق دو طبقه ای روی بام از این رو موردی بود که هرزوگ و دی مارون به ایستگاه نیروی «بنک ساید» اضافه کردند.
در طی روز کنتراست براق ظریف ان با فضای کاملا تاریک زیر ان (توضیح شاید در مورد علت اصرار «هرزوگ» و « دی مارون» بر اثر اجرای قدیمی باشد که نیازی نبود تمیز شود) در حالی که در شب بدنه ی در خشانی از نور می شد.
انچه به نظر مهم می رسد در اینجا محل ان در راهکار کلی طراحی است.
از داخل چشم اندازهای نمایشی از مسیر اسمان شهر ارایه می کند . از بیرون به عنوان برج شهری عمل می کند که به لندن موقعیت ساختمان را به عنوان زمینه عمومی با تبدیل ان به تئاتر بزرگ سایه گزارش می کند.
بسته به ساعت، خود را نمایشی می داند به عنوان سیگنال یا شکل متضاد با تالار توربین این نور افکن عظیم گرد اوردن مجدد عملکرد اصلی ساختمان است.
در مفهوم تقاطعات قلمروهای بین ساختمان ها وجود دارد که با توجه به «هرزوگ»و« دی مارون» فضاهای باز ان است. با قرار گرفتن بین تالار توربین و گالری ها ان ها نه تنها به میز اطلا عات و مکان های جلسه دسترسی می یابند اما نمایش بصری از فرایند خسته کننده هنر ارائه می کنند.
این امر به این دلیل است که سخت تر و تاریک تر هستند و در مقایسه با گالری ها (پلکان سیاه است و اتاق خواب ها سیاه هستند و ستون ها سیاه هستند) اما مهمتر اینکه به غار پرغبار تالار توربین نظر می کنند.
تقاطعات (توپوگرافی تاریک شکسته شده با نور ) مکان های گالری سفید رنگ و ارام هستند(اتاق ها پشت اتاق) و نیمی در معرض نور طولانی خاکستری تالار توربین باقی می مانند(بزرگ ترین جعبه در لندن) در اینجا این جهان میانی استخوان های قدیمی ساختمان دیگر پوشانده نمی شوند.
سقف ها کنار زده می شوند تا عروق و شریان ها اشکار شوند و ساخت اتصالات روشنایی مسیر نور را مختل می کند. اثرات بصری غیر منتظره که این روند تولید می کند موقعیت موزه را زیر سوال می برد.
ایا جعبه ی شیشه ای دور هنر بالابر اول(اثر دان فلاوین [206] » یا زندگی (وضوح شدید مرکز خرید یا ایستگاه قطار)است.
انچه باید بازدیدکنندگان ورای بازتاب های مبهم انتظار داشته باشد چیست که به وسیله ی صفحه نمایش براق ارائه می شود که خود کابین های دکریاتر و فضاهای عرشه ی این کشتی را از گیر کسل کننده جدا می کند?
بر گرفته از کتاب معماری نور نوشته امیر نادری
دیدگاهتان را بنویسید