دید به سمت باغ
دید به سمت باغ در کلیسا
دید به سمت باغ در کلیسا:به گفته ی او، اصل طراحی «مک لاگلین» باری این صومعه ایجاد نورپردازی طبیعی بوده است. با فکر کردن در مورد اینکه نور چه تاثیری را به جا می گذارد، به جای ایجاد تغییر در دکوراسیون ان برای ایجاد فضایی برای ورود نور به داخل اتاق یکتصمیم اساسی بود.
بنابراین در حالی که حالت تاریکی ان در نظر گرفته می شد، به تدریج پنجره های بزرگ دوره ی «ویکتوریا» که «مک لا گلین» به عنوان مهمترین ویژگی اتاق ساده ی خود در نظر گرفته بود، باقی ماندند. در این ساختار، در فضایی برای دست یافتن به این هدف ، در این مکان، او ترجیح می دهد که نور موجود را از طریق یک سری اصلاحات غیر قابل رویت افزایش دهد(بهبود بخشد)
عوامل دیگر داخلی محیطی صمیمانه /ماندگاری القا شده مجموعه را پی ریزی می کنند. برای مثال بالای هر یک از صندلی ها، یک شیشه مقعر مخزنی را تشکیل می دهد که حاوی تنظیمات نوری می باشد و محیط (محل نشستن) هر کشیش را روشن می سازد. تنظیمات نور بیشتر (دایره هایی از جنس شیشه ی کهربایی بی رنگ) که از سقف روی هر گوشه از محراب اویخته شده اند یا طرح های چرخشی نور را به کف اتاق می تابانند.
محل نگهداری ظروف مقدس در کلیسا، در اینجا به ورود نور از جانب سقف تاکید و تابش نور از بالا و خطوطی مبهم از نور به داخل این مکان نشان داده شده است.
بر خلاف راه شهودی، همان طور که نور خورشید از طریق پنجره ها وارد اتاق میشود. این نقش دینامیک نور در تمام سطح کف اتاق است که برای تقویت کردن جاذبه ی اساسی و ارامش فضا استفاده می شود. سرانجام رو به روی پنجره ها ، روی دیوار پشتی محراب یک سایبان مقدس از جنس بلوط قرار گرفته است. هنگامی که ان را باز می کنیم. نور به سمت داخل تابیده می شود که فضا را با اشعه ای کمرنگ و طلایی روشن می کند.
توصیف «مک لاگلین» از صومعه به عنوان سمبلی از بهشت، باغ به عنوان چشم اندازی از بهشت، نشان می دهد. که رابطه ی ان ها از جاذبه ی خاصی برخوردار بوده است. از طرف ذیگر، همان طور که توضیح داده شد، تضار بین معماری (ساختمان) و مجموعه ی باغ ان، با دخالت اوبرجسته تر شد. در حالی که بهره برداری او از نور موجود حاکی از ان است که قسمت داخلی ممکن است در حقیقت بخشی از قسمت بیرونی ان است.
برگرفته از کتاب معماری نور نوشته امیر نادری
دیدگاهتان را بنویسید