بررسی و تحلیل نور در کلیسا

بررسی و تحلیل نور در کلیسا های اروپایی

بررسی و تحلیل نور در کلیسا بررسی و تحلیل نور در این پیوند غیر معمول علم و هنر شایسته بحث است. در اصل البته، دلیلی برای تداوم بین طبیعت و انچه ما انجام می دهیم و می سازیم وجود دارد.

در عمل، ادعای علم پیوند یا سایر امتزاجی است به دلیل رفتاری که در ان علم طبیعت را قالب بندی کرده و از این رو ما را می سازد .

حال مرسوم است به مواد یا تفسیر ساخت و سازی به عنوان فناوری اشاره شود که در برگیرنده تمام مزایا و نگرانی های دستکاری تکنولوژیک زندگی و غیره است.

به لحاظ تاریخی، معمولا همه به دنبال ظاهر این نوع اگاهی از نیاز به ادغام با ظهور دیدگاه و روش علمی گالیله هستند. وقتی «اکرمان» [122] به دنبال طیفی است که مربوط به کلیسای جامع میلان است و ترکیب ars sime saintia nihil est (تئوری معماری گوتیک در کلیسای میلان) را دنبال می کند.

ممکن است سوال شود چه چیزی برای علم در قرن چهاردهم مهم بود. در اینجا ما خود را در مشکل ترجمه لاتین دانش یونانی است که مشکلی از مقاله را معنا می کند که به لحاظ درونی هماهنگ است (مانند قضایای هندسی) و همه جا درست است ( اتش یکسان در یونان و ایران می سوزد همان طور که ارسطو بیان می کند) ارسطو سوفیا را در نظر می گیرد.

بالاترین مشکل خرد به عنوان تلفیقی از شناخت و درک عملی که کاملا خوب به نظر می رسد اما چگونه معماران و هنرمندان مدرنیستی به ویژه جذب علم شدند (در بر گرفتن علم شیوه ای از مدرن بودن ، بوده و هست) بیشتر علوم فیزیکی اینگونه است (اگر چه اشتیاق سالمی برای انالوژی گیاهی و سلولی نیز وجود داشت ) شکل گسترده این مورد در معماری به نوعی از بهداشت سرچشمه می گیرد  و طیف ها و مدلی از معماری را مشخص می سازد که می تواند در کل براساس زمینه های علمی پیگیری شود.

اگر چه به نوعی غافلگیری است که در این مرحله به «کاندین اسکای» [123] ، پیرو «جکسون پولاک» [124] که تلاش نمود گونه های گسترده تری از نقاشی غزل وار در ان زمان چیزی مانند روانشناسی ادراکی را نشان دهد که بر پایه ی قوانینی مانند فیزیک هستند (نقطه و خط در صفحه) برای «لکوربوزیه» مفهوم قانون در علم این بود که دسترسی معاصر به جهان را ممکن می ساخت.