نقشه ى مجموعه
نقشه ى مجموعه ای در برلین و معماری نور در آن
موضوع بحث در اينجا استعاره هاى باستانى از نيكى و گرايش به ان است ، نور ، خانه، زمين، مسيرهايى كه تحرك ان ها انسان را به فكر فرو مى برد. <دريدا> [١٧٣] بيان مى كند هر بار كه خورشيد وجود دارد، استفاده ( به شكل ايده ال خود) اغاز شده است و با اين أصل مقال پنجم (و فلسفه) ممكن مى شود.
موزه برلين اين استعارى ساختن ريشه اى منظم معمارانه را مشروط مى سازد. براى لينز كانيد، پنجره ها، تعادل نور و سايه اى كه ان ها توليد مى كنند، مفاهيمى كه اين تعادل مى سازد، رواياتى كه به رشته ى تحرير در مى اورد، هرگز كم اهميت نبوده اند اما هميشه مورد سوال هستند.
با اينكه ما در كل با ساختمان هايى اشنا هستيم كه پنجره هاى ان ها به دو طرف است، ايجاد و پيگيرى برخى ريتم هاى كليدى مواجه معمارانه (پنجره هاى چهار مربعى در يك بخش و همزمان نورى كه به فضاى داخل مى اورد، نماهاى ثابت ايجاد مى كند.
نظم فضايى قائم را ايجاد مى كند، حركت را پيگيرى مى كند و همان طور كه كوربينز اشاره مى كند مقياس بشرى را مشخص مى كند) پر واضح است كه روزنه هاى چالش موزه، انتظارات در مورد مقاصد را در هم ريخته و از نو ان ها را ايجاد مى كند.
ورودى موزه
همزمان، ان ها نوع نور ممكن و كاربردى در اين مكان مشخص مى كنند و در واقع بررسى مى كنند كه نور چه تاثيرى بر اين مكان مى گذارد و از اين رو انچه نورى مى تواند بگويد را ثبت مى كنند. چه چيزى را روشن مى سازند؟ چه چيزى را به ابهام مى كشند؟ چگونه براى ناظر تعيين موقعيت مى كنند؟
مشخص نمودن ويژگى نور كه از سوى ساختمان پيشنهاد مى شود و نقشى كه در نظريه معمارى لينز كانيد إيفا مى كند تحليلى از طرح اوليه واقعيت پروژه و فضاى داخلى مفهومى است كه خود هدف اوليه اين مطالعه است.
برگرفته از کتاب معماری نور ، نوشته امیر نادری
دیدگاهتان را بنویسید