درون نور
درون نور و سایه های آن
در بحث درباره درون نور ، من معتقدم که هنر نه معماری در اینجا ما را سرگرم می کند اما اگر شما علاقمند باشید می تواند مانند کوه باشد.
شما می دانید کوه خسته کننده است اما اگر به شیوه ی خاص به ان نگاه کنید می تواند برایتان جذاب باشد.
شما می توانید در ان قدم بزنید و گیاهان ، سایه های متفاوت و نور متفاوت را کشف کنید.شاید این دو جنبه داشته باشد.
مکانی چند موضوعی است که به ویژه به محض اینکه طبقه دوم باز شود مکان های متفاوتی خواهد بود که شیوه های متفاوت نگاه به جهان را نشان می دهند.
دو روند فکری بر رویکرد هرزوگ و دی مارون د مورد تبدیل بانک ساید تسلط دارند.
که تیت مدرن کوه مصنوعی و با دو مفهوم است(یا مشخصا ماشینی چند شاخه) دوم، این ایده که تیت مدرن سلسله مراتب فضایی ندارد یعنی نمایش فضاهای نمایشگاهی دارای موقعیت مساوی است.
در حالی که کار ان ها معمولا چنین نگرانی هایی را نشان می دهد انچه در اینجا اهمیت دارد تاثیر ان ها بر رویکرد ان ها بر رویکرد نور است.
همان طور که اشاره شد هرزوگ علاقه مند است شیوه ای را نشان دهد که بدنه های نور(پرتو نور از بالا و جعبه چراغ های تالار) معماری اسکات را نشان داده و ان را تبدیل به ماشینی جدید سازد.
او کمتر در مورد نحوه ی زندگی بخشیدن نور به تجربه معمارانه یا نمایش ماده تیره بحث می کند اما در عین حال این روند در قیاس چشم اندازهایی ظهور می یابد که او به کار می گیرد.
اگرچه ساده نیست تا توضیح دهیم چگونه در تایید این موضوع اجرا می شود که تیت مدرن در مکان نادرست تشکیل شده است یعنی شدت غیر سلسله مراتبی مکان هایی است که در برگیرنده ی مکان مقال است(به گفته ی خود فوکالت ، بحث واقعی و رمز الود فضایی که در ان زندگی می کنیم )این انجام کاری نادرست است.
دیدگاهتان را بنویسید