درك لكوربوزيه از نور
درك لكوربوزيه از نور
مى توان نگاهى به پروژه هاى أوليه لكوربوزيه داشت كه از تغيير جهت تاريكى به فضايى باسيلى از نور خورشيد و نماهاى گسترده ى مشخص را مى گيرند.در اين پروژه از سوى ديگر،مانند اثر ديگر اخير او (همه ى ان ها داراى ساختارى بى گوشه چه ساختمان هاى سياسى چه مذهبى،غار مانند هستند ) مقال اضافى نور و سايه، جهت يابى و عدم جهت يابى به خلق فضايي وراى واژه ها كمك مى كند.
در اين اثر،وى جهانى از سايه خلق مى كند كه مرتبط با بازي متقابل بخش هاى مختلف و نور هستند كه به محوطه ى معمارانه ويژگى اغازين قدرتمند ترى مى بخشد(در اين رابطه،هبوط از تاريكى به نورى خيره كننده پيش مى رود).بنابراين در حالى كه تركيباتى از نور ناب در اثر اوليه ى او به دنبال هماهنگى متعادل از طريق لايه بندي اندازه گيرى شده و تعيين توالى فضا و نور(نور لايه بندى فضايى را ساختار بندى مى كند،تركيبات در نور نظم فضايى را نشان مى دهند)در پروژه هاى پس از جنگ او،ساختار بندى محدود ميدان هاى فضايى از طريق نمايش چند اوايى شديد تر نور و سايه است كه اهميت دارد(ميدان هايي از فضا به عنوان ميدان هاى نور از نو ساختار بندى مى شوند و ميدان هاى نور نظم فضايى را تعيين مى كنند).
زير بام تاييد مي شود) گوشه اي كه نور مستقيم را نشان مي دهد در مقابل موردي است كه نور غير مستقيم را نشان مي دهد. در فضاي داخلي تاريك، اين مورد داراي اثر ويژه اي بر نحوه بررسي بازديدكنندگان از معماري دارد.
گوشه ى جنوب شرقى«ران شامپ».ديد از سالن كليسا به طرف محراب
اين را مى توان به عنوان نشانه اى از اگاهى رو به رشد او از نقش معمار در كنترل استنباط بصرى،در تصميم گيرى در مورد ريتم بسط و فشردگى بصرى و معادلات موقت انها و بايد و نبايد هايى كه ديده شوند و مدت زماني كه اين كار به طول مى انجامش،در نظر گرفت.
در تمام مدت اين سفر پنجره هاى اثار لكوربوزيه به شكل زيادى تغيير مى كنند.با بررسى پنجره در اغاز كارش،او ان را به عنوان اولويت ساخت و سازى از نو ابداع مى كند و محتواى مصالح تغيير مى كنند.اول از همه اينكه به ان ها عمق سه بعدى داده مى شود(پنجره ها در ديوار هاى شمالى و جنوبى،جايگاه ويژه مريم مقدس) .
ثانيا،به عنوان يكى از جنبه هاى دستكارى تضمينى فرم مستطيلى و منحنى اثار او،فواصل شكاف بين عناصرى مى شوند كه استنباط از شكل و وزن را مشخص مى كنند(شكاف نور زير بام ، شكاف هاى نور در پشت در محل قرارگيرى گروه سرود)سوم،او در مى يابد كه بسته به توضيع ان ها،مى توانند ديوارها را به صفحاتى با عمق،وزن و كدري متفاوت تبديل كنند(ديوار جنوبي،منافذ موجود در برج نور).
اگر چه پنجره هاى بام و پنجره هاى طولى هنوز در صورت نياز ساخته مى شدند،ديوار بزرگ كه كلا از جنس شيشه بوده در عوض به كار مى رود.در عين حال تاريكى بر اساس كاربرد يكبار چيزى بوده كه معمار فوق الذكر نتوانست در مورد ان كوتاه بيايد،نقش ان در ساختار بندى روشنايى زمانى به شدت مشخص مى شود كه به شكل فعال به دنبال نشان دادن سبك معمارى خود است و سطوح داراى بافت بيشتر و رنگ قوى ترى را به كار مى گيرد تا جهات را تغيير دهد يا نور را فيلتر كند.
دیدگاهتان را بنویسید