“رابطه ی جنسی می تواند زیبایی و جذاب ترین حالت بیان عشق باشد، اما ما تنها به خودمان دروغ می گوییم، زمانی که ما مانند جمله ( رابطه جنسی اثبات عشق است) عمل می کنیم. بسیاری از مردان به دنبال عشق هستند؛ و همچنین بسیاری از زنان به امید عشق رابطه جنسی برقرار می کنند. ما در دنیایی از کاربران زندگی می کنیم که در آن از یکدیگر سوء استفاده می کنیم تا درد تنهایی را از بین ببریم. صمیمیت برای همه ما طول می کشد، و تماس فیزیکی می تواند به عنوان صمیمیت، حداقل برای یک لحظه ظاهر می شود. “(McManus، Erwin، Soul Cravings، 2008)
بسیاری از افراد تلاش کرده اند تا در مورد موارد فوق بنویسند. من جرأت نمیکنم مقدار زیادی از کارهای ادبی (داستانی و غیر داستانی) در مورد عشق، صمیمیت و یا جنسیت را نادیده بگیرم. کافی است بگویم، این مقاله برای کمک به شما در درک درست این عبارات در خود نوشته شده است. من به تعریف مختصری از عشق، صمیمیت و رابطه جنسی خواهم پرداخت. من شما را با ذهنیت خود در مورد نیازهای شما ترک خواهم کرد. اما اول، یک خبر لحظه ای! شما مجبور نیستید کسی را دوست داشته باشید تا با آن رابطه جنسی داشته باشید و یا قبل از خوابیدن با آن نیز، با یکدیگر صمیمی باشید. چیزی که شما باید به وضوح مشخص و شناسایی کنید، چیزی است که در یک رابطه می خواهید یا به آن نیاز دارید . شما باید تمایل داشته باشید که ارتباط برقرار کنید. من به روابط مبتنی بر هدف معتقدم.
عشق با رابطه ی جنسی برابر نیست
عشق، بر خلاف آنچه که بسیاری از مردم به آن اعتقاد دارند،با رابطه ی جنسی برابر نیست. این مسئله هر لحظه ممکن است گمراه کننده باشد. عشق به سادگی یک فداکاری است که شما برای یک فرد دیگر انجام می دهید. بر اساس روابط پیشین، ما از فیلم عاشقانه (نسخه هالیوود) ،عشق صحبت نمی کنیم. بلکه ما در مورد مراقبت، پرورش،بخشیدن و دریافت کردن که انسانها در طول سالها به یکدیگر منتقل کرده اند ،صحبت می کمی کنیم.
بنابراین صمیمیت چیست؟
برای رسیدن به هدف، صمیمیت را به عنوان حالت “بودن” در رابطه تعریف می کنیم. شما خواهید دید، صمیمی بودن یک فعل (چیزی است که ما انجام می دهیم)است: این یک عبارت” شناخته شده است “. از این رو صمیمیت یک ساختار تدریجی است که به موجب آن دو نفر عمدا به یکدیگر اجازه می دهند تا خود را در معرض آسیب پذیری قرار دهند. آنها به قسمت های شناختی و عاطفی دلخواه خود که در غیر این صورت از دیگران پنهان می شوند،دسترسی دارند. از طریق گذر زمان، این افراد از طریق گفتگوها و صحبت کردن به یکدیگر، رویاها، ترس، امیدها و آرزوهای خود را به اشتراک می گذارند و به یکدیگر می آموزند. با هر شخص در یک رابطه متقابل،این موارد به ایجاد اعتماد به نفس و ساختن یک احساس نزدیکی با یکدیگرکمک می کند . آنها یک رابطه ی نزدیک را ایجاد می کنند و به یکدیگر احساس تعلق دارند. آنها یک انجمن ساختگی را ایجاد کردند،جایی که هرکدام از آنها به اندازه کافی احساس امنیت و اطمینان می کنند تا خودشان را با دیگری در میان بگذارند و ببخشند و دریافت کنند، اعتماد کنند و مورد اعتماد قرار گیرند. صميميت فرآيندي است زمان بر و در طول زمان بوجود مي آيد. این کار مثل حرکت یک آب روان است نه مثل یک آب راکد.
پس رابطه ی جنسی چیست؟
رابطه جنسی؟ از سوی دیگر، به نظر می رسد رابطه ی جنسی بسیار ساده و برش خورده و خشک است. اما آیا واقعا این طور است؟ در ساده ترین شکل، رابطه ی جنسی به سادگی یک راه خروج برای نیاز ما به پاسخگویی به ولع حیوانی ما با هدف رسیدن به ارگاسم در هر دو جنس مرد و زن است. در حالی که بسیاری از افراد رابطه ی جنسی را با دو نفر که در کنار هم قرار می گیرند برابر می دانند، در واقع رابطه ی جنسی می تواند توسط یک فرد نیز از طریق عمل استمناء انجام می شود. مهم است که رابطه ی جنسی انسانی را از صرفا حیوانی آن متمایز کنید تا از عشق ورزیدن به یکدیگر لذت ببرید،و آن را به عمل متعهد و ظریف و لذت بخش با همکاری یکدیگر تبدیل کنید. شخصا، به عنوان یک مرد، من فکر می کنم زمانی که شریک زندگی شما اجازه می دهد که به حوزه بدنی او وارد شوید این خود یک امتیاز ویژه و یک حالت منحصر به فرد است. من به اندازه کافی متوجه شده ام که بیشتر افراد در رابطه جنسی، در واقع برای خود رابطه ،این ارتباط را برقرار می کنند. صادقانه بگویم که این مسئله شما را ناراضی و دلسرد می کند.
مشکلات صمیمیت و رابطه ی جنسی
در تمام سالهای زندگی من چه در بخش تمرینم و چه به عنوان یک درمانگر، یکی از مسائل برجسته که مراجعه کنندگان من با آن دست و پنجه نرم می کنند، مسائل صمیمیت و رابطه جنسی است. در اصل، اغلب زوج ها این دو را با یکدیگر اشتباه می گیرند و این یکی از گره های چالش برانگیز برای آنها است. گره ها تا زمانی که هر دو ازاجزاء ابتدایی روابط معنی دار و متعهد به روشنی آگاه نشده باشند،خود را در حال مبارزه می بیند. و نتيجه غالبا به خیانت منجر میشود.
با شناخت اینکه وقت و تلاش آگاهانه برای اعتماد به دیگران با تمام وجود ما طول می کشد، هنگامی که متوجه می شویم که تلاش های ما به اندازه کافی متقابل نیست و امیدمان به خیانت تبدیل شده است،به یک چالش تبدیل می شود. از این رو، درد و پریشانی عاطفی است که تبدیل به خیانت می شود. خیانت، به سادگی زمانی اتفاق می افتد که یک شریک از مسیر یک رابطه احتمالا خوشحال و پایدار خارج شده است. بسیاری از ما برای شناسایی خیانت به وضعیت نزدیکی جنسی در خارج از یک رابطه نسبتا متعهد آمده ایم. دوباره این بحث پیش می آید، رابطه ی جنسی؛ جالب است که ما به ندرت به دنبال علت ریشه ای از خیانت می رویم به جای اینکه در هر زمانی که رخ می دهد،خودمان را کنار بکشیم و خود را مسئول بدانیم .