#


فیلم سینمایی هزارپا؛ پر فروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران

17 اکتبر 2018 بدون نظر 2691 بازدید

فیلم سینمایی هزارپا؛ پر فروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران

انتقاداتی که از هزارپای 35 میلیاردی شده است

ممکن است برای مخاطبان عام، تنها ژانر و بازیگران فیلم مهم باشد، ولی برای افرادی كه دستی بر نقد سینما دارند و سینما را به صورت حرفه ای دنبال می ‌كنند، پیش از ژانر و انتخاب بازیگران، نام فیلمساز اهمیت دارد و ابوالحسن داوودی، با توجه به كم ‌كار بودنش، فیلمساز سطح پایینی نیست.

«هزارپا» یک فیلم به ظاهر بدون حاشیه و آرامی است كه انتقادات زیادی از آن نشده و واقعاً به صورت محتاطانه به خط قرمزها نزدیك می شود.

در حال حاضر، آدم ها، اتفاقات، فضا و مسائل دهه شصت برای سینمای ایران به یک تخم ‌مرغ طلا تبدیل شده است كه هر چند وقت یک بار به عنوان مُسکنی برای اقتصاد ورشکسته این سینما می ‌شود؛ تا در یک زمان و یک بار دیگر مجدداً فیلمی در این برهه زمانی ساخته شود تا شاید بتواند گیشه سینما را جارو کند.

هنگامی که تراژدی به پایان خود می رسد تازه کمدی شروع می شود؛ کمدی اگرچه نه به عنوان سخت ترین بلکه یکی از دشوارترین و مهم ترین ژانرهای هنری است.

در این روزها، خنداندن مردم واقعاً كار راحتی نیست، به ویژه مردمی كه با انواع و اقسام سختی ها وگرفتاری‌ ها در جامعه دست و پنجه نرم می کنند. در این هنگان است كه هنر كمدی و توانایی طنز، قدرت خود را به نمایش می‌ گذارد و چه کاری بهتر از این كه كمدی گامی را برای بهتر شدن حال این روزهای مردم بردارد. سبک كمدی در سینمای ایران، تا به امروز مسیر دشوار و پر پیچ و خمی را طی نموده است؛ ممکن است بتوان بهترین كمدی های تاریخ سینمای ایران را در دوران صامت پیدا كرد و با یادآوری هنرمندان و ستاره هایی مانند چارلی چاپلین و باستر كیتون كه با طنز پردازی و شیرین ‌كاری‌ های خود، دنیا را تا حدودی تحمل پذیرتر می ‌كردند، راحت تر لبخند را به لب مردم آورد.

یكی از برترین فیلم ها از دوران خوب تاریخ كمدی سینمای دنیا را می توان «عصر مدرن» چاپلین نام برد كه علاوه بر عمیق بودن مفاهیم، تصاویر تلخ و پرداخت انتقادی به بحران صنعتی شدن آمریکا، در به وجود آوردن طنزِ موقعیت هوشمندانه عمل كرده و موجب قهقهه زدن مخاطبان هم شده بود. ولی در سینمای کشور ما، چند سالی می باشد كه تعریف كمدی از قاب همیشگی آن در حال دور شدن است و مسیر درست خود را طی نمی ‌كند. كمدی های کنونی سینمای ایران، همان تكرار فرمول های قدیمی می باشند كه با بازگشت چند باره به نوستالژی ها، تلاش می کنند مردم را به خنده بیاورند.

ممکن است یک زمان، حتی به ذهن هیچ کس خطور نمی كرد كه فكل، اِپل و پشت مو، به عنوان ابزاری برای بیزینس و سود آوری در سینمای كمدی شوند! با توجه به همین موضوع با پرفروش ترین فیلم كمدی سینمای ایران یعنی «هزارپا»،مواجه می شویم، فیلمی به كارگردانی ابوالحسن داوودی و تهیه ‌كنندگی رضا رخشان كه به جرأت می توان گفت که هر قسمت از آن از فیلم های پر فروش چند سال گذشته سینمای ایران الهام گرفته و جالب این است که در گیشه هم خوب جواب گرفت و موفق شد نبض مخاطبان را به دست بگیرد.

محتوای هزارپا

این اثر سال ‌های پس از جنگ هشت ساله را به نمایش می گذارد و ماجرای مردی به اسم رضا است که بر اثر یک تصادف، یک پای خود را از دست می دهد و همراه با دوست خود به نام منصور از طریق دزدی و قاپ ‌زنی زندگی خود را می گذرانند. رضا با نقش آفرینی رضا عطاران به صورت اتفاقی متوجه می‌شود، مدیر یک درمانگاه جانبازان که از قضا یک خانم دکتر جوان و پولدار (با بازی سارا بهرامی) است، با خود نذر کرده است که با یک جانباز ازدواج نماید. وی تصمیم می‌ گیرد خودش را به عنوان یک جانباز معرفی کند و او را به خود علاقه ‌مند نماید.

رضا در این راه با سختی های زیادی مواجه می ‌شود و بازیگرانی مانند سرایدار این فیلم (با بازی امیرمهدی ژوله) برای او مشکل ساز می ‌شوند. ماجرای فیلم در نخستین گام هایی که بر می ‌دارد، دو روایت جداگانه را در کنار هم پیش می ‌برد: روایت یک کیفی كه این دو دوست سرقت می کنند و اسناد مهم داخل كیف، جان این دو دوست را به خطر می ‌اندازد و روایت نذر خانم دكتر جوان که رضا از آن مطلع می باشد ولی تمام ماجرا فقط به این دو داستان منتهی نمی گردد و در مدت داستان فیلم، اتفاقات و جزئیاتی دیگر موجب به ‌وجود آمدن اتفاقات جدیدی می ‌شود که آرام آرام به فیلم اضافه می ‌شوند؛ مانند اتوبوسی که در ایستگاه ‌های گوناگون، مسافران جدیدی (ماجراهای تازه) را با خود همراه می ‌کند.

كارگردان معتبر

ممکن است برای بینندگان عام، تنها سبک و بازیگران فیلم اهمیت داشته باشد، ولی برای آن دسته از افرادی كه دستی بر آتش سینما دارند و سینما را به طور حرفه ای تر دنبال می ‌كنند، پیش از سبک فیلم و انتخاب بازیگران، نام فیلمساز اهمیت دارد و ابوالحسن داوودی، با وجود كم ‌كار بودنش، فیلمساز خوبی است. برای متولدین دهه 60، هنوز هم «سفر جادویی» اش زنده كننده خاطرات خوب كودكی می باشد و تا به امروز هم برای اوقاتی كه كفگیر تلویزیون به ته دیگ می‌ خورد، «جیب ‌برها به بهشت نمی ‌روند» را پخش می‌ كند! «مرد بارانی»، «نان،عشق،موتور هزار»، «تقاطع» و «زادبوم» را ساخته است كه هر یک از آن ها در زمان نمایش خود پر فروش بوده اند و در چندین جشنواره نامزدی برترین فیلم و كارگردانی را در جشنواره های فجر و جشن خانه سینما از آن خود کرده اند. فیلم «رخ دیوانه» این کارگردان هم كه در سال 93 برنده اولین سیمرغ جشنواره سی ‌و سوم فیلم فجر به انتخاب بینندگان شد و تحسین منتقدان را هم برانگیخت.

در این ایام هم آخرین فیلم او یعنی «هزارپا» با فروش سی و پنج میلیاردی خود، رتبه اول تاریخی گیشه سینما لقب گرفته كه در كنار سود آوری بزرگ او برای سینما انتقاداتی هم از نظر محتوایی به آن وارد شده است كه حتی فروش آن را زیر سوال می برد.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *