آرزوهای بر باد رفته
در اطاق های انتظار پزشکان، در بیمارستان ها و آسایشگاهها به زنهایی می توان برخورد کرد که آماده هرگونه فداکاری هستند تا بچه ای داشته باشند. مردم چنین ازدواجی را بی ثمر یعنی بی بار نامیده اند زیرا که به آغاز يك زندگی شیرین منجر نشده است.
فقدان كودك از زمان های قدیم تا کنون بدبختی بزرگی شمرده میشود. از آغاز انسانیت در قراردادهای زناشوئی، اسلاف ما سعی کرده اند از زناشویی می فرزند احتراز جوینده در حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد در بین النهرین ، قانونی تنظیم کردید که در آن گفته می شد؛
اگر زنی فرزندی بوجود آورد شوهر حق ندارد زن دوم اختيار کند و اگر زن صاحب فرزند نشود او خود باید برای شوهر کنیز کی انتخاب کند و کودکانی را که از این وصلت بوجود می آیند، مانند کودکان خود تربیت کند . بسیاری از تراژدی های زندگی: طلاق سرنوشت های بد، نتيجة فقدان كودك در خانواده است. معمولا در اینمورد گناه می فرزندی را به کردن زن می اندازند. چنانکه بسیاری از شوهران چنین می پندارند و هنگامیکه پزشك پیشنهاد میکند که آنها معاینه شوند تا معلوم شود که خود آنها مقصر نیستند، از معاینه استنکاف می ورزند.
این عقیده که وجود نعوظ ، شرط حتمی برای بارداری است و مردی که ناتوان است، نمی تواند فرزند داشته باشد، اشتباه است و چنین نیست. برای اینکه حاملگی انجام شود، نطفه بارور لازم است و بارور بودن نطفه هیچ ارتباطی به توانائی ندارد. در موردی که ازدواج بی ثمر میشود، زن و شوهر بطور مساوی مقصراند. در دو سال اول زندگی خانوادگی، رویگردانی از توصیه پزشك به دلیل فقدان بارداری نا معقول است. زناشوئی وقتی بی ثمر شمرده میشود که زن و شوهر کمتر از دو سال با هم زندگی نکرده باشند و صرفنظر از این، آنها وسایل ضد بارداری را بکار گرفته باشند. ازدواج وقتی بدون فرزند میشود که قبل از زایمان سقط جنین روی دهد با كودك مرده بدنیا بیاید. در اکثر موارد می توان از ازدواج بی فرزند دوری کرد. برای این منظور باید بکرشته اصول بهداشت عمومی را مراعات نمود و نیز از عواملی که موجب بی فرزندی میشود، دوری جست.
در سال ۱۶۶۷ اسپرماتوزوئید، در نطفه کشف شد. و آن یاختهای کو چاك و متحرك است که فقط در زیر میکروسکوپ قابل رویت است و مرکب از سه قسمت سرو گردن و دم است. در اثر حرکت دم و اسپر ماتوزوئید ، بطور متوسط در هر دقیقه ۲ تا ۳ میلیمتر بجلو حرکت میکند. در موقع انزال از ۲ تا ۸ میلی لیتر آب نطفه بیرون می آید. در يك میلی لیتر از ۶۰ تا ۱۲۰ میلیون د اسپرماتوزوئید ، وجود دارد! تصور میشود که اگر در یك میلی لیتر آب نطفه د اسپرماتوزوئید ، کمتراز ۲۰ میلیون باشد زن بارور نمیشود، ولی باید توجه داشت که مهم تراز مقدار د اسپرماتوزوئید ، فعالیت و حرکت آنها اهمیت دارد. ترکیب آب نطفه ( مني) و خصوصیت د اسپرماتوزوئید ، ها را می توان در آزمایشگاه های مخصوصی تعیین کرد. بطور متوسط ۲۰ الی ۴۰ درصد د اسپرماتوزوئید » ها ناقص و بی ارزش اند ( نارس، كوچك، دارای عدم توانائی حرکت لازم و غيره ) در مواقعی اندازه چنین د اسپرماتوزوئید » ها را میتوان تا ۶۰% یا بیشتر رساند در این صورت نطفه قادر به بارور کردن نخواهد بود.
باخته جنسی رن «اوول» در سال ۱۸۲۷ یعنی ۱۵۶ سال بعد از کشف د اسپرماتوزوئید ، توسط «بر» دانشمند روسی کشف گردید.
هنگام پیدایش اوول ، در تخمدان معمولا بك د اوول ، میابد که بوسیله اسپرماتوزوئید ، بارور میگردد. د اوول » ممکن است دیده نشود و در این صورت مسلمة باروری حاصل نخواهد شد. .
اسپرماتوزوئید ، با اوول، در مجرای « فلو پیوس» (گذر گاه تخم ) در نزدیکی ناحیه «صفاق» بهم برخورد می کنند. در همین جا باروری د اوول ، اتفاق می افتد ولی باروری د اوول ، هنوز بدین معنی نیست که حاملگی حاصل شده است. زیرا برای اینکه منظور بدست آید، باید د اوول ، به رحم بیفتد و در جسدار آن استحکام باید..
بدین ترتیب برای آغاز حاملگی لازم است که در منی باندازه کافی د اسپرماتوزوئید ، رسیده وجود داشته باشد تا آب تعلنه که به مهبل ریخت برخورد د اسپرماتوزوئید ، با د اوول » رسیده حاصل شود و د اوول ، بارور شده به ناحیه رحم برسد. علاوه بر آن طبعا ضروری است که آبستنی قبل از تولد بچه قطع نشود یعنی سقط جنین صورت نگیرد. نقص هر کدام از این شرایط سبب ناز ائی میشود و ما برخی از این علل را مورد رسیدگی قرار میدهیم.
آب نطفه ممکن است نه تنها در این موارد، بلکه هنگامی که در آن باه اندازه کافی اسپرماتوزوئید ، وجود ندارد، عقیم باشد، ممکن است آنها ثمربخش باشند ولی ترشح غدد مختلف که به آب نطفه قاطی میشوند، قابلیت زندگی آنها را از بین ببرد.
برخی از امراض مادرزادی نیز از علل عقیم بودن مرد است.
مثلا نقص مجرای ادرار. وقتی که در سر آلت تناسلی باز نمیشود بلکه در نزدیکی به آن باز میشود. در نتیجه آن د اسپرم ، ها هنگام انزال از بیرون به داخل مهبل میریزند. گاهی بیضه ها در ناحیه شکم باقی میمانند و به د ضفن ، فرود نمی آیند و بالنتيجه در نطفه اصلا اسپر ماتوزوئیدی ، وجود ندارد.
استعداد انزال ممکن است بعلل گوناگون از بین برود، قبل از هرچیز این حالت هنگام اختلال سلسله اعصاب از بین میرود. جریانات تورمی گوناگون در راه خروج نطفه مانعی برای ریزش منی در مهبل است. چنین تورمی به هنگام سوزاك، اگر کاملا معالجه نشود یا مریض شخصا معالجه کند، پیش میآید.
ممکن است استعمال الكل و سیگار تأثیر نامساعدی روی بار۔ داری بگذارد. برخی مسمومیت های حرفه ای از قبیل: سرب، جیوه، بنزین متیلن و مسمومیت حاصله از تنفس گاز ها روی نطفه تأثیر نامطلوبی میگذارد.
ضربه های روحی مختلف و آمیزش جنسی مکرر در طی شبانه روز ممکن است موقت ارزشمندی د اسپرماتوزوئید ، ها را از بین ببرد. ولی پس از برقراری تعادل روحی و کاستن آمیزش جنسی و اسپرم ، ها ارزش خود را باز می یابند. .
نقش اصلی به عهده تغذیه صحیح است. عدم آلبومین کافی و ویتامین ها ( مخصوصا ویتامین E ) منجر به تشکیل د اسپرماتوزوئید ، های بی ارزش میشود.
در مردی که در کودکی ناراحتی بیضه داشته جریان پیدایش
اسپرم، از بین می رود. چنین مردان چون بزرك میشوند خود را کاملا سالم احساس می کنند و در آنها میل جنسی آشکار می گردد که دارای توانائی طبیعی است. ولی اسپرماتوزوئید، در نطفه وجود ندارد با آنها بایداز : کافی رشد نکرده اند. ناخوشی های عفونی گوناگونی که اغلب در کودکی بدانها مبتلا میشوند، ایجاد «اسپرماتوزوئید، را نقض می کنند.
ناتوانی جنسی کامل هم که عمل آمیزش را غیر ممکن می سازد سبب نازایی می شود. ولی باید دانست که حتی هنگام فندان امله له وظ ممکن است انزال صورت گیرد و منی نیز دارای اسپرماتوزوئید، طبیعی باشد. این مایع نطفه بهر طریق که در مهبل بفند موجب آبستنی زن میشود. .
فراوان دیده شده که علت نازائی زن از طرف مرد است. ولی در اکثر موارد میتوان از آنها دوری جست با بوسیله معالجات مربوط از آن رهائی یافت.
اینك علل نازائی زنان را مورد بررسی قرار میدهیم برخی تصور می کنند که اگر در زنان به هنگام عمل جنسی، اطفا وشهوت حاصل نشود او نمی تواند باردار شود. این تصوری باطل است. ما بین بارداری و اطفاء شهوت رابطه مستقیمی وجود ندارد. هر چند وجود شہوت کمی امکان باروری را در زن تشدید میکند. زیرا پس از ترشح مایع مخاطی از دهانه رحم به هنگام اطفاء شهوت این مخاط فورا با «اسپرماتوزوئیدها دوباره به ناحیه رحم کشیده میشوند. مسلما مواردی هست که در زنان کاملا سرد مزاج نیز، آبستنی منظم روی میدهد.
عقیم بودن زنان نیز مانند مردان ممکن است در نتیجه ساختمان نادرست مادرزادی با ابتلای اعضای تناسلی باشد. ممکن است زن فاقد تخمدان (اوول)، مهبل و رحم باشد. گاهی مهبل بوسیله جدار عضلانی بنو قسمت تقسیم شده است، که یکی از آنها بسته (کور) است. طبیعی است که اگر نطفه در آن قسمت مهبل که بسته است بریزد باروری انجام نمی گیرد.
ورم گوناگون در بدنه رحم، از جمله ورم های بی ضررممکن است راه ورود اسپرماتوزوئیدها را به رحم یا به مجرای دفلوپیوس» ببندد که منجر به نازائی زن میشود..
رشد ناقص و نادرست مادرزادی یا اکتسابی اعضای تناسلی زن بوسیله عمل جراحی معالجه میشود.
اکثر نازائی های زن سبب ناخوشی تورمی اعضای تناسلی است. بیش از هر چیزاین تورم مربوط به مجرای دفلو پیوسته است که در آنهاجای التیام، انقباض و انحنا وکجی ایجاد میشود. از آنجاکه دارول، بوسیله مجرای «فلوپیوس» بسوی رحم حرکت میکند، در صورت اختلال قابلیت عبور آنهاراوول، باد اسپرماتوزوئید، برخورد نمی کند و نتیجتا باروری حاصل نمیشود. قابل عبور بودن مجرای «فلوپیوس» را می توان بوسیله آزمایشات راديولوژيك تشخیص داد.
در نتیجه وجود باکتریهای گوناگونی که از وسط وکردن وحفره رحم به مجرا نفوذ می کنند، تورم مجرای «فلوپیوس» بوجود میآید. حتی باکتریهای بی ضرر که همیشه در مهبل وجود دارند، در شرایط نامساعد (مانند: سرماخوردگی، جراحی درون رحم، سقط جنین، عدم مراعات قواعد بهداشتی به هنگام قاعدگی) میتوانند سبب تورم تخمدانها یا مجرای «فلوپیوس» گردید ، قطع خودسراه معالجة هر گونه جریان تورم، خطرناك است، حتی اگر هیج کو له دردی نداشته باشد ، زیراکه جریان ممکن است ادامه یابد، فقط پزشات میواند، بگو به که معالجه را باید قطع کرد یا نه ، این چنین امراض تناسلی دارای مشکلات جدی از قبیل سوزاك است. با بوجود آمدن جراحت در کانال ادرار و گردن رحم، تورم به هنگام وزاك، می تواند تمام قسمت های بالای اعضای تناسلی درونی را فرا گیرد. در تخمدان ها و مجرا ماده چرکین ایجاد میشود و ترشحات مخاطی حالت چسبندگی پیدا می کنند و قابل عبور بودن مجرا از بین میرود ، مما لجهة سوزاك باید زیر لغار پزشك انجام گیرد.
علت دیگر التهاب درونی اعضای تناسلی قطع مسنوعی بارداری یعنی دکورتاژ» است. حتی اگر «کورتاژ» در محیط بیمارستان نیز عمل شده باشد، ممکن است سبب نازائی شود. و این التهاب خواه بوسیله بیمارستان و خواه بوسیله خود زن حاصل شده باشد، خطرناك است.. و زخم رحم در اثر سقط جنین در زنی که قبلا وضع حمل نکرده بمراتب بیشتر از زنی است که قبلا بچه با بچه هائی بدنیا آورده است. در چنین شرایعالی حتی اگر التهابی ایجاد شود می تواند دهانه ای که با آن مجرای «فلو پیوس» به رحم باز میشود، تنك يا مسدود گردد. و داوول، ثمر بخش بعدها نمی تواند به حفره رحم وارد شود. «کورتاژ» همیشه خیلی نازائی را بدنبال دارد. برخی از زنان بدون اینکه فکری در این باره بکنند آنرا عملی ساده می پندارند ولی عواقب آن میتواند غم انگیز باشد.
در مهبل بعضی از زنها «تریکو مودناد،( نوعی میکرب) پیدا میشود. که تولید التهاب خفیفی می کنند ولی ناراحتی خاصی بوجود نمی آورند بنابراین بسیاری از زنها در چنین موارد بمعالجه نمی پردازند . ولی تریکومونادها» نیز می تواند سبب تورم مجرای «فلو پیوس» گردند .
هر زنی می تواند از تورم تخمدان و لوله رحم احتراز جوید. برای این منظور باید قواعد بهداشتی را مراعات و از «کورتاژ، دوری کرده و هرگونه التهابی را تا شفای کامل با راهنمائی پزشك متخصص امراض زنانه معالجه کند.
و سرانجام آخرین علت نازائی زن ممکن است نقص وظایف گوناگون باشد. اساسا این وظایف مربوط به رشد و توزیع دارولها هستند. اگر تخمدان، جائیکه داوول» را آماده می سازد کاملا به وظیفه خود عمل نکند مسلم است که نمی تواند داوول، را کامل کند. فعالیت ناقص تخمدان ها می توانند خصوصیت فطری و اکتسابی داشته باشند. ولی نقص اکتسابی دارای اهمیت بیشتری است. و آن قبل از هر چیز در نتیجه طرز نادرست زندگی دختر بدست میآید. تغذیه ناقص و نادرست در دوره بلوغ جنسی و کارهای بدنی مشکل و هیجانات روحی یا فقدان کامل تمرینات بدنی است که علت اصلی وعمده رشد ناقص ارگانیزم از جمله اعضای تناسلی است ، به عقیده یاکونوف متخصص معروف امراض زنانه:دزایمان ، آزمایش ویژه ای است که درستی و صلاح فيزيولوژيك حاصله از تربیت بدن و درجه ورزیدگی جسمی را آشکار می سازد».
بچه مانند بودن زن بوسیله رشد ضعیف سیستم عضلانی و خستگی سریع مشخص میشود از چنین زنان افکار ناپختهای ظاهر میشود که باسن او مطابقت ندارد. بچگانگی بیش از هر چیز در قسمتهای درونی و بیرونی دستگاه تناسلی یعنی رحم ، مهبل، تخمدان، و پوشش موئی دیده میشود . در چنین دخترانی اولین قاعدگی معمولا بعد از ۱۷ تا۱۸ سالگی روی میدهد. زنان بزرگتر ناپخته اغلب ضعیف المزاج وظریف و شبیه به دختر بچه ها هستند. اما از لحاظ قیافه نمی توان بطور موثق گفت که فلان زن بچه مانند است یا نه. این مطلب تنها بوسیله علائم پزشکی معلوم میگردد. در بچگانگی جنسی، تخمدان ها معمولادهورمون»۔ های جنسی زنانه را بمقدار کم تولید می کنند که تمام ظاهر و خصوصیات چنین زنی را نشان میدهد. در اعضای جنسی داخلی با رشد ناقص (جائیکه باید ثمربخشی اوول، حاصل شود و بلوغ جنسی اجازه نمیدهد) تمام جریان پیچیده بارداری وجود پیدا کند و بالنتيجه بارداری حاصل نمی شود.
برای پیشگیری از بچگانگی رل اصلی را بهداشت، تغذیه، ورزشهای سوئدی، شرایط زندگی و آرامش که در آن دختر تربیت میشود، بعهده دارند.
مواردی وجود دارد که هنگام مشاهده بچگانگی جنسی پس از معالجات لازم آبستنی حاصل میشود. ولی در این جا قانون کلی تغییر ناپذیر پزشکی، وجود دارد که میگوید: پیشگیری مختصر هر ناخوشی بهتر از معالجه ناخوشی است.
موارد آشکاری وجود دارد که زن و شوهر با هم دو سال بیشتر زندگی کرده و میخواستند بچه دار بشوند ولی زن حامله نمی شده تا اینکه متقاعد شده اند که آنها بچه دار نخواهند شد. با وجود این حتی پس از گذشت سالها ناگهان زن باردار شده. ظاهرة شرایطی بوجود آمده که علت نازائی چندین ساله را از بین برده است.
در سالهای اخیر تجربیات خیلی جالبی در زمینه بارداری مصنوعی انسان انجام گرفته است. پرفسور «پتروچی» ایتالیائی از ارگانیزم زن اوول، را بیرون کشید و آنرا بوسیله د اسپرماتوزوئید، مرد بارور نمود. جنینی را که بدین ترتیب بدست آمده بود در محیطی مصنوعی جای داد و سپس به رحم زن، جائیکه نطفه رشد میکند، تغییر مکان داد.
هنگامیکه اسپرماتوزوئید ها نمی توانند با «اوول» برخورد کنند، چنين عملی بی شك در نازائی مجرائی مؤثر است. اما این عمل بطور کلی خیلی مشکل است و احتمالا در آینده امکان استعمال چنین مندی برای مبارزه با نازائی بکار خواهد رفت.
اگر ازدواجی با نازائی مواجه شود، زن و شوهن باید احترام و تراکت و توجه بیکدیگر را حفظ کنند. شایسته نیست همدیگر را سرزنش کننده زندگی خودرا با رشته تمام نشدنی و ناگسستنی مباحثات و مجادلات، مبدل به دوزخ سازند. زیرا در اکثر موارد نباید انسانی را سرزنش کرد که چرا او عقیم است. مثلا وقتی که خانم دن دختر بوده به ناخوشی عفونی مبتلا شده که منجر به تورم مجرای «فلوپیوس» او گردیده آیا این خانم مقصر است ؟ و با شوهرش اگر اتفاقا به مرضی مبتلا شده باشد، گناهکار است؟
بچه دار نشدن، بدبختی بزرگی است و بهمین جهت نباید لطمات روحی چنین اشخاص را تشدید نمود. در چنین مواردی همیشه راهی وجود دارد. مثلا ممکن است بچه ای را برای نگهداری و تربیت انتخاب نمود .
ده ها و صدها نمونه وجود دارد که کودك دیگری را که برای تربیت انتخاب کرده اند چنان عزیز و نزديك شده که مانند بچه خود آنها خوشحالی و سعادت مادری و پدری را برای آنها به ارمغان آورده است.