افسردگی و طلاق: اتصال چیست؟

روابط سالم به عوامل بسیاری  وابسته است. مثلا، سلامت جسمی و روانی نقش مهمی در روابط شاد و موفق دارد.همانطور که افسردگی می تواند عواقب احساسی و جسمی فردیداشته باشد، می تواند بر توانایی آنها در داشتن یک رابطه تأثیر بگذارد.

تحقیقات نشان می دهد که افسردگی می تواند تاثیرات چرخه ای بر روابط داشته باشد. این بدان معنی است که کسی که افسرده است ممکن است از لحاظ احساسی غایب و قادر به دیدن نیازهای شریک زندگی خود نباشد. همراه با وزن سنگین افسردگی،می تواند استرس اضافی را به یک رابطه ای که خود در حال رنج کشیدن است، اضافه کند، که به طور بالقوه منجر به جدایی یا طلاق می شود.

هر رابطه سهم خود را از مشکلات دارد، اما افسردگی نیاز به تشخیص و درمان مناسب دارد. این اجازه می دهد که هر دو شریک بتوانند به خوبی در ازدواج خود کار کنند.

چگونه افسردگی یک فرد بر شریک زندگی او تاثیر می گذارد

افسردگی به سادگی یک علامت یا یک عارضه جانبی ندارد. در نتیجه، می توان آن را به آسانی به عنوان کسی که “روز بد” یا “خلق و خوی” بدی دارد تعبیر کرد. با این حال، اگر یک شریک به طور بالقوه افسرده باشد، رفتار و عملکرد آنها می تواند فراتر از تغییرات خلقی طبیعی باشد.

افسردگی می تواند منجر به از دست دادن علاقه نسبت به صمیمیت و رابطه جنسی شود. پس این می تواند منجر به احساس ناخشنودی در شریک دیگر گردد.

به همین ترتیب، افرادی که افسردگی را تجربه می کنند می توانند در اجتماع  یا در کنار دیگران بی توجه و بدون علاقه باشند، حتی خودشان را از شر همسرشان رها کنند. این رفتار می تواند با تجاوز و حتی افکار خودکشی همراه شود، و درد و رنج بیشتری برای هر دو طرف ایجاد کند.

 

تحقیقات نشان می دهد که افراد مبتلا به افسردگی:

 

-سطوح بالاتری از ناراحتی در روابط خود را احساس کنید

-رضایت در ازدواج آنها کم است

-با مشکلات  معمولی زناشویی بیشتر ناراحت می شوند

-افراد مبتلا به افسردگی می توانند شرکای خود را برای مشکلات خود سرزنش کنند و احساسات خود را قطع کنند. در نتیجه، شریک فرد نیز بیشتر احتمال دارد که تحت تأثیر فشار و افسردگی قرار بگیرد.

 

دکتر سلیا تورتتا، روانپزشک تایید شده در ادامه به خبرگزاری های پزشکی توضیح داد که چگونه افسردگی می تواند فشار روانی را تحمیل کند:

“افراد مبتلا به افسردگی اغلب خودشان نیستند، گاهی اوقات  کمتر قادر به مراقبت از خود هستند، و گاهی اوقات در طول روز کمتر یا بیش از حد می خوابند.همکاران و خانواده های افراد افسرده می توانند احساس بیماری و رنج داشته باشند و به دلیل آن تحت فشار قرار بگیرند.”

رفع افسردگی و کمک به رابطه

یکی از مهمترین اقداماتی که مردم برای رسیدگی به افسردگی در رابطه می کنند این است که آن را به عنوان یک مسئله پزشکی جدی که نیازمند کمک حرفه ای است در نظر بگیرند.

افسردگی ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت به نظر برسد، اما این بدان معنا نیست که برای یک شخص نسبت به دیگری جدی تر است. برای درمان افسردگی و تأثیر آن بر رابطه، ابتدا لازم است که افسردگی خود را درک کنید.

دکتر جرید هیتمن، روان پزشک خانواده، توضیح داد: “علت و شیمی مغز در پشت افسردگی هنوز در مراحل تحقیق است.” “در حالی که فرضیه های زیادی وجود دارد، علم در رابطه با درک مغز در مقایسه با سایر سیستم های بدن ضعیف است.”

دکتر هیتمن به MNT گفت که پیچیدگی مغز و اختلالات آن می تواند باعث افزایش تأثیر افسردگی بر روی یک رابطه شود:

“این پیچیدگی باعث می شود بسیاری از افراد درک درستی از اختلال داشته باشند. بعضی از همسران معتقدند که بیماران باید بتوانند از آن خارج شوند.” ناامیدی و عدم همدلی می تواند نشانه ها را بدتر کند. “

وی افزود: “همسران می توانند از طریق حمایت، انگیزه و کمک به درمان به هنگام توصیه ،مفید باشند. بیماران افسرده می توانند کمبود انرژی و انگیزه ای برای شرکت در درمان داشته باشند. همسر تشویق کننده و حامی می تواند به مراقبت مناسب و هماهنگ کردن خدمات کمک کند.”

 

تعدادی راه برای کمک به افرادی که در معرض افسردگی قرار دارند وجود دارد. هیچ راه حلی برای همه ی افراد وجود ندارد.مثلا برای بعضی ها، ترکیبی از درمانها و داروها است که به آنها کمک می کند تا بهبود یابند.

 

برخی از راه حل های اثبات شده و موثر برای درمان افسردگی عبارتند از:

-داروهای تجویزی ضد افسردگی

-مراقبه

-مشاوره حرفه ای – درمان فردی، زوجی یا گروهی

-ورزش

-تغییر در رژیم غذایی

روان درمانگر Beatty Cohanمی گوید: “افراد مبتلا به افسردگی بالینی مسئولیت خود و همکاران خود را برای درمان افسردگی خود دارند”.

“تصور کنید که هر شب برای کسی که عمدتا بی روحیه و افسرده است، به خانه برسید. خبر خوب این است که انواع درمان های موثری برای افسردگی وجود دارد … زمانی برای مراقبت از خود، از جمله خوب غذا خوردن،خواب کافی و بودن با دوستان و خانواده  “.

 

افسردگی پس از طلاق: نحوه مقابله با آن

اگر کسی در طول طلاق یا بعد از آن احساس افسردگی را تجربه کند، مهم نیست که خودش را برای احساس گناه سرزنش نکند.

کارشناسان توصیه می کنند که به یک سیستم پشتیبان میتواند به شما کمک کند، فعالیت هایی را انجام دهید که به کاهش استرس کمک می کنند و به دنبال کمک افراد حرفه ای باشید.مهم این است که به یاد داشته باشید که افسردگی پس از طلاق غیرعادی نیست و با نادیده گرفتن آن در طول زمان مشکل شما بدتر می شود.

دکتر تروتا می گوید: “طلاق می تواند یک رویداد زندگی بسیار استرس زا باشد، که می تواند منجر به احساس افسردگی، اضطراب، گناه، و در مواردی افرادی که افسردگی شدیدی دارند، حتی افکار و رفتار خودکشی را تشکیل می دهند.”

در مواردی که ازدواج با طلاق به پایان می رسد،به هرحال افسردگی نقش مهمی را ایفا می کند،این شانس وجود دارد که افسردگی به طور جدی بر یک یا هر دو طرف پس از آن تاثیر گذارد.

یک مطالعه منتشر شده در مجله مسائل خانوادگی نشان می دهد که طلاق های اخیر، موجب افزایش 1.6 برابری مرگ و میر توسط خودکشی شده است. کارشناسان می گویند افسردگی و طلاق  از نزدیک به یکدیگر متصل هستند.

اگر کسی متوجه شود که همسر سابقش در زمان پس از طلاق افسرده شده است،او باید به یک عضو خانواده یا دوست نزدیک وی هشدار دهد.

اتحادیه حمایت از افسردگی و دوپولار راهنمایی های زیر را برای کمک به یک دوست یا یکی از عزیزان مبتلا به افسردگی ارائه می دهد:

 

-درباره وضعیت افسردگی و اختلالات روانشناختی بیشتر بدانید تا وضعیت او را درک کنید

-عشق و محبت بی قید و شرط و حمایت از آنها را فراهم کنید و آنها را از وجود امید برای آینده اطمینان بخشید

انتظارات واقع گرایانه برای روند بهبودی آنها داشته باشید، زیرا برخی از درمان ها زمان بر هستند

-سعی کنید صبور باشید و  نیازهای آنها را درک کنید

-آنها را تشویق کنید تا به کمک های حرفه ای دست یابند و برای هر ملاقات  به آنها پیشنهاد همراهی دهید

-به آنها کمک کنید تا به یاد داشته باشند که هر دارو تجویز شده را در زمان خود مصرف کنند

علائم افسردگی

افسردگی علائم زیادی دارد و همه آنها به همان اندازه و یا به همان شدت نمایش داده نخواهند شد.

اگر کسی شک کند که او یا همسرش افسرده است.در اینجا یک لیست از علائم رایج برای بررسی وجود دارد.:

-احساس ناراحتی یا ناامیدی

-احساس خشم یا تحریک

-از دست دادن یا تغییر اشتها، کاهش وزن

-افزایش اشتها و افزایش وزن شایع است.

-از دست دادن علاقه به فعالیت های روزمره، سرگرمی، صمیمیت یا رابطه جنسی

-بی خوابی یا اختلالات خواب

-خستگی شدید و کمبود انرژی

-احساس اضطراب یا بی حسی

-افکار خودکشی یا تلاش برای خودکشی

-احساس گناه، خودخواهی،سرزنش

-دشواری تمرکز یا تفکر آهسته

-درد فیزیکی، مانند کمردرد یا سردرد

 

چه وقت برای مراجعه به دکتر مناسب است

علائم افسردگی باید جدی گرفته شود. بهتر است یک پزشک یا سایر متخصصان روانپزشکی درست در زمانی که کسی به افسردگی مشکوک است، مراجعه کند. افسردگی طولانی درمان نمی شود.خطر ابتلا به این بیماری برای بیمار و همچنان تاثیر بر روی عزیزان و روابط منفی است.

اگر کسی شروع به فکر کردن به افکار خودکشی کند یا فکر میکند که شریک زندگی خودکشی کرده است، باید فورا به صورت اضطراری به او کمک شود.