امراض مقاربتی
آیا ضرورت دارد در این کتاب که برای استحکام روابط خانوادگی همسران جوان تدوین شده از امراض مقاربتی سخن بمیان آوریم و چیزی بنویسیم؟ متأسفانه لازم است. هنوز روابط جنسی خارج از زناشوئی ، روابط جنسی پیش از موعد، برخوردهای پنهانی و اتفاقی قبل از نكاح وجود دارد، یعنی خطرات ناخوشی باقی است.
امراض مقاربتی، ناخوشی افراد بی بند و بار و لجام گسیختگان است. این امراض، کسانی را شکست میدهند که شیوه روابط جنسی را مراعات نمی کنند و با کسانی که نمی شناسند برای دریافت لذت جسمی بدون هیچ گونه نزدیکی روحی روابط جنسی برقرار می سازد.
در این جا هیچ چیز غیر معمولی وجود ندارد. ابتلابه «سیفلیس» ممکن است با ارضای ناقص جنسی نیز صورت گیرد بطوریکه این دختر قبل از برخورد با «پ» عمل میکرده است. او از وسیله های گوناگونی برای ارضای خود استفاده میکرده منتها نهایت دقت را به خرج میداده بکارتش از بین نرود. استفاده از یکی از این وسیله ها او را مبتلا کرده بود که او سپس «پ» را مبتلا کرده و «پ» بنوبه خود زن اولش را بیمار ساخت.
بدین ترتیب این آدم با رفتار و عمل نا شایست و دور از عقل خود، به خود و به نزدیکترین کس خودضربه جدی روحی وارد آورده است. اما اگر این موضوع برای دختردرسی برای تمام زندگیش باشد، برای لوئید. پ، بصورت تهدید سعادت خانوادگی گردید. واعتمادی که میان زن و شوهر برای هماهنگی زناشوئی لازم بود از بین رفت.
شکی نیست که علت گسترش امراض مقاربتی روابط غیر مشروع است در چنین روابعلی مردم بمنظور در احساس تند و جدید به فساد اخلاق قدم میگذارند. روابط جنسی اتفاقی معمولا همیشه همراه با میخوارگی است. بنابراین همیشه مبارزه با میخوارگی همراه با مبارزه با امراض مقاربتی نیز هست.
سخت ترین ناخوشی از انواع امراض مقاربتی دسیفیلیس، است. در نوشته های چینی پیش از ۲۶۳۷ سال قبل يك نوع مرض توصیف شده که خیلی شبیه به علائم ناخوشی سیفیلیس است. نویسندگان روم باستان . و یونان باستان نیز شکستگی استخوان و جراحت پوستی را رصف کرده اند که تغییرات به هنگام ابتلادسیفیلیس» را یاد می آورد. با وجود این توجه جدی پزشکان و مردم برای اولین بار به این مرض تنها در سال ۱۴۹۵ معطوف کردید، یعنی هنگامیکه اپیدمی واقعی سیفیلیس» در میان لشکریان فرانسوی که دناپل، را محاصره کرده بودند، شیوع یافته بود. ترس ازاین ناخوشی بدین وسیله توجیه می شد که هنگام ابتلا به این مرض تقریبا تمام اعضای بدن متلاشی میشود. در سالهای بعد «سیفیلیس» در تمام کشورهای جهان گسترش یافت . ولی مردم مدتی نمیدانستند که علاوه بر دسیفیلیس، انواع دیگر امراض مقاربتی نیز وجود دارد که هیچ شباهتی به آن ندارد. و هر زخم یا جوشی را علائم سیفیلیس، میدانستند.
خیلی بعد آشکار گردید که دسوزاك، ودشانكر، خفیف امراض مقاربتی المفوگرانولوماتوز، تهیگاه هستند که هیچ ارتباطی به سیفیلیس نداشته و خودمرض جداگانه ای هستند. در اتحادشوروی دلمه و گرانوله مائوز» تهیگاه ریشه کن شده و به دشانکر، خفیف هم خیلی کم برخورد میشود امادسیفیلیس» و«سوزاك، هنوز هم وجود دارند.
میکرب سیفیلیس که بشکل مارپیچ است اثره پوٹم، سفید نامیده میشود . این میکرب در سال ۱۹۰۵ بوسیله دو نفر دانشمند آلمانی به نام های «شا اودین» و دهوفمان، در زخم شخص مثبلا به سیفیلیس کشف گردید.
هنگام تماس شخص سالم باشخص مريضاتره پونم ها از لای خراش های سطحی و کوچك باغدد مخاطی که به چشم دیده نمیشوند، وارد بدن شخص سالم میشوند و فورا شروع به تکثیر می کنند. در اکثر موارد سیفیلیس، بوسیله تماس کامل سرایت میکند ولی ممکن است از سیگاری که شخص مبتلا کشیده و یا از راه برسد و یا از قاشق بیمار نیز سرایت کند. .
پروفسور دم. آ. روز نتول، مورد سرایت این بیماری را از تیغ صورت تراشی که متعلق به شخص متبلا به سیفیلیس بوده شرح داده است. بهر حال باید خاطر نشان ساخت که سرایت خارج از امور جنسی بطور کلی خیلی کم اتفاق می افتند، خصوصا امروزه با آموزش عمومی و مراعات بهداشت نادر است.
اولین علائم ناخوشی معمولا بعد از سه هفته پس از جایگیری تره پو نم»های سفید در بدن ظاهر میشود، در این مدت تعیین اینکه شخص مریض است بانه، غیرممکن است. این دوره ناخوشی را دوره دکمون بیماری گویند. یعنی میکروب ها تکثیر یافته و تقویت میشوند تا آماده حمله به بدن گردند. سپس در محل جایگیری دتره پونمها زخم هائی ایجاد میشود. این جوش ها بدون درد و دایره ای شکل و دارای سطح صافی هستند که مایع شفاف و روشنی از آن بیرون میآید. نه زخم سفت وشبيه غضروف است و شخص در این موقع هیچ گونه احساس ناراحتی نمیکند بدین لحاظ خیلی ها به پزشک مراجعه نمی کنند و خود به معالجه آن اقدام می کنند. درزن این زخم معمولا در قسمت داخلی آلت تناسلی ایجاد میشود. بنابراین زن ها حتی از وجود آن نیز بیخبر می مانند. می مانند.
در مایعی که از زخمها ترشح میشود، مقدار زیادی نره پو نم» وجود دارد، بنابراین چنین شخصی برای اطرافیانش خیلی خطرناك است . کافی است که چنین آدمی با کسی نزدیکی کند، تقریبا حتمی است آن شخص را بمرض دسیفیلیس» مبتلا می سازد.
پس از ظهور زخم کشانكر، فوی (شدید) نام دارد غدد لنفاوی، نزديك به آن ورم میکند، در این دوره می توان دفيفا تعیین کرد که شخص مریض است بانه. در ترشحات دشانكر، شدید «اسپیریل، قرار دارد. در آزمایش مخصوص خون (واکنش واسرمان) این تشخیص تأئید میگردد.
در این دوره نباید معالجه راقطع کرد تأثیر آن در این دوره از ناخوشی بی اندازه زیاد است . اگر معالجه ادامه نیابد مریض پس از ۴۵ روز بعداز ظهوردشانكر ، قوی (شدید) به دور بعدی داخل میشود. در تن شخص لکه های سرخ و سفید ظاهر میشود. این زخم ها نیز مانند جوش ها بدون درد هستند و مریض را ناراحت نمی کنند. بویژه که پس از ۲ تا۳ هفته بدون اثری از بین میروند ولی ناخوشی پیشرفت میکند وبدن هرچه بیشتر مورد تهدید قرار می گیرد. گاهگاه جوشها ظاهر شده و دوباره از بین میروندوتقریبا در تمام غدد لنفاوی، گسترش می یابند. موهای سر ریخته و دو باره می رویند و دمل هائی در تن شخص در میاید و آنژین، مزمن و غیره ظاهر میگردد. اگر در این مرحله «سیفیلیس» معالجه نشود دوره سوم شروع میشود. در این مرحله اعضای مختلف مغز و نخاع، جگر، قلب و استخوان بندی مختل میشوند.
معالجه «سیفیلیس» حتی در دوره سوم نیز امکان دارد. ولی در نتیجه فساد بافت ها پس از بهبودی جای زخم باقی میماند واعمال طبیعی اعضای بدن به درستی انجام نمی گیرد. هنگام صدمه اعضای مهم زیست انسان (مغزوجگر) معالجه در مرحله سوم ممکن است نتیجه ندهد و شخص بمیرد.
افسوس بر پدر و مادری که ناخوشی «سیفیلیس، را به کودك نوزاد انتقال دهند. اگر مریض باردار معالجه شودكودك نيز مریض شده اغلب با نقص اعضای مختلف بدن بدنیا خواهد آمد.
بهمین جهت است که در شوروی خون هرزنی در دوره بارداری دو بار مورد تجریه قرار می گیرد تا معلوم گردد مریض است یا نه. اگر ناخوشی کشف شود فورا معالجه آغاز میشود تا مادر و بچه را از بیماری نجات دهند.
معالجه شخصی در مورد «سیفیلیس» بهیچوجه عملی نیست و متأسفانه برخی از افراد مبتلا به «سیفیلیس»خود اقدام به معالجه می کنند با بدون نظر پزشك معالجه را قطع می کنند. چنین کسانی باید بخاطر داشته باشند که ناخوشی آنها بدون تردید پیشرفت کرده و آنها راعلیل خواهد نمود و برای اطرافیانشان وسیله سرایت خواهدشد.
در شوروی برای کسانی که از ناخوشی خود اطلاع دارند ولی اقدام به روابط جنسی باکسی کنند، مجازات قانونی پیش بینی کرده اند.
معالجه فوری سیفیلیس، بنوبه خود موجب باز گشت سلامتی شده و پزشکان بزودی اجازه برقراری روابط جنسی را میدهند نباید مریض از اینکه دوستان و آشنایانش از ناخوشی وی اطلاع حاصل می کنند ناراحت شود و تصور کند اگر دستور پزشك را رعایت کند این مطلب فاش خواهد شد. زیرا آنچه برای مریض مهم است اینست که بطور منظم وجدی به معالجه خود اقدام کند.
بطور کلی ناخوشی مقاربتی که گسترش بیشتری دارد ، سوزاك است. این ناخوشی را نیز از زمان های قدیم می شناخته اند. مطالب مربوط به این مرض را نیز در نوشته های پدر طب یعنی بقراط و فلاسفه ای چون
سنکا، وافلاطون، می توان یافت. ولی عامل سوزاك فقط در سال ۱۸۷۹ یعنی یك ربع قرن پیش از عامل سیفیلیس، دبوسیله آ. نیسر، کشف گردید.
سوزاك ، هنگام افتادن د گو نوکوك ، ( میکرب سوزاك ) در غدد مخاطی اعضای تناسلی با سایر غدد مخاطی بروز میکند. میکروب های این ناخوشی بصورت ردیف های گسترده و دایره ای شکل اند گونوکوك، ها معمولا در چرك ولنف وخون بیمار یافت میشوند. تقریبا پس از ۳ تا ۴ روز بعد از افتادن چرك که دارای میکروب «سوزاك » است، در اعضای تناسلی مرد اولین علائم ناخوشی، سوزش به هنگام ادرار پدیدار میگردد. رفته رفته درد شدید تر شده و از کانال ادرار ترشحى ظاهر میشود که در لباس زیر باقی میماند و بوسیله ردسفید رنگی مشخص میگردد. مردها معمولا فورا به پزشک مراجعه می کنند زیرا علائم آشکار ناخوشی وجود دارد و بی اندازه احساس ناراحتی میکنند.
کمتر اتفاق میافتد که بیماران مبتلا به سیفلیس شخصا دست به معالجه خود بزنند ولی اغلب مبتلایان به د سوزاك ، شخصا به درمان بیماری خود میپردازند. رویهمرفته نظریه ای که خیلی گسترش دارد، اینست که د سوزاك ، مانند زکام است بمحض شروع معالجه فور سلامتی باز میگردد. این عقیده نادرست است. در واقع پدیده های شدید راخیلی آسان می توان از بین برد. درد از بین میرود و ترشحات چرکی ناپدید می گردد. ولی گونوکوك ، ها معمولا از بین نمیروند و هنگامی که تأثیر دارو قطع شود دوباره به مبارز؛ خرابکارانه خودادامه میدهند. میکروب های این ناخوشی می توانند قسمت های درونی اعضای تناسلی را مختل و فاسد سازند. تورم عدد « وذي» و ضمائم بیضه ها و کیسه های تخمی عوارض نامطلوب زیادی بجای میگذارد که مستلزم معالجه طولانی و منظم است.
در زنان برخلاف مردان تورم قسمت های خارجی و داخلی اعضای تناسلی در موقع ابتلا به دسوزاك ، ممکن است مشهود نباشد، زیراشکل حاد بیماری که در «سوزاك» مردان مشخص است در زنان خیلی نادر است. قبل از هرچیز د سوزاك ، با سستی و یا درد زیاد، با ترشحات دملها میگذرد. از ۶۰تا ۹۰% زنان مبتلا به د سوزاك ، خود را سالم تصور می کنند.
سوزاك در زنان ممکن است با تورم اعضای تناسلی داخلی از قبيل رحم، مجرای « فلوپیوس»، تخمدانها وخیم تر شود که سبب نازائی زن میگردد. هنگام ورود «گونوکوك» به دستگاه گردش خون ممکن است اختلال مفاصل، قلب ، سیستم اعصاب را بوجود آورد. بنابراین سوزاك ناخوشی خالی ازرنج نیست، چنانکه بسیاری از مردم تصور می کنند. این مرض مستلزم معالجه دقیق و اجرای دقیق تمام دستورات پزشك است.
جریان کلینیکی سوزاك اخير كاملا تغییر یافته است. امروزه به تنها در زنان بلکه در مردان نیز اشکال پنهانی دست ناخوشی ظاهر میشود. اغلب ناخوشی های تورمی که مربوط به ناخوشی غیر «سوزاك» است بعداز تحقیق دقیق، سوزاك رانشان میدهند. اغلب در يك زمان سرایت د سیفلیس ، و سوزاك يك جا بوجود می آید. در چنین وضعی علائم یکی می تواند علائم دیگری را بپوشاند. بنابراین هنگامی که به معالجه د سوزاك ، اقدام میشود بیمار را آزمایش می کنند تا مبادا به د سیفلیس ، نیز مبتلا بوده باشد.
تورم اعضای ادرار در مردان می تواند در نتیجه برخورد میکروب های مختلف از قبیل د اسپرپتوكوك ،، و میکروب های «دیفتری، و ویروس دگریپ ، به کانال دفع ادرار بوجود آید. اغلب نورم، هنگام برخورد میکروب ها به کانال دفع ادرار شروع میشود و در اعضای جنسی زنهائی که بهداشت را مراعات نمی کنند، وجود دارد. بهمین جهت است که روابط جنسی اتفاقی خصوصا هنگام مستی تقریبا همیشه سبب تورم دستگاه ادرارمیگرید. دقیقا باید گفت که آنچه در هر موردی سبب تورم میگردد بدون تحقیق میکروسکپی غیر ممکن است. معالجه طبق شمای ( طرح ) مخصوصی انجام می گیرد که اگر معالجه انجام نگیرد تورم غبر سوزاکی نیز می تواند همان اشکالات ناخوشی سوزاك را تولید کند.
در میان زنها ناراحتی هائی نظیر و تریکومونیاز ، هم وجود دارد و این مرض بوسیله تریکوموناد های ساده تولید میشود. مدت های مدیدی تصور می شود که سرایت این ناخوشی در نتیجه استحمام در استخر، دریاچه، وان كثيف وغیره بوجود میاید. ولی اخيرا ثابت شده که د تریکوموناد » ها فقط به هنگام آمیزش جنسی سرایت می کنند.
تریکومو نیاز به کمتر اشکالات جدی تولید می کند ولی در زن ها سبب ناراحتیهائی میشود و در مردان نیز موجب تورم مجرای دفع ادرار میگردد. برای اینکه معالجه تریکومو نیاز مؤثر باشد لازم است زن و شوهر هردو در يك زمان به معالجه اقدام کنند.
برخی تصور میکنند که در موقع انجام روابط غير مشروع، با استفاده از قواعد پیشگیری مختلف ( شستشو با محلول ضد عفونی پس از آمیزش ) می توان از ابتلا به امراض مقاربتی جلوگیری کرد. ولی چنین امیدی بیهوده است. فقط با اجتناب از روابط اتفاقی می توان از امراض مقاربتی دوری نموده و سلامت و سعادت خانوادگی را ممکن ساخت.