راهکار هایی که در افزایش محبت در زندگی زناشویی تاثیر گذار هستند

برای این که بتوان یک زندگی زناشویی ایده آل داشت باید زن و شوهر رابطه ی عاطفی بین خودشان را در محیط خانواده افزایش دهند و همچنین مرد و زن نسبت به هم حس تعهد و نیز علاقه داشته باشند، در این مطلب ما قصد داریم مواردی که موجب افزایش محبت بین زوج ها می شوند را به شما معرفی کنیم.

راه های جلوگیری از ایجاد سردی در روابط زناشویی

به گزارش از من بپرس، دختری که دیروز تا دم ظهر می خوابید و بی هیچ دغدغه ای روز را شب می کرد، امروز با صدای گریه نوزادش بر می خیزد و روز خود را در تلاش برای افراد خانواده شب می کند. پسری که بزرگترین دغدغه او گذراندن اوقات فراقت با دوستان نزدیک خود بوده است، حالا بار و مسئولیت یک خانواده بر گردنش می باشد و اگر دست نجنبد، این (ما) که امروز از آن دم می زند، فردا روزی به همان (من) قدیم تبدیل می شود.

آیا درست ازدواج کرده ایم؟

بعضی اوقات زندگی به همان صورتی که ما دوست داریم پیش نمی رود و در این شرایط زن و مردی که روزی هر دو مسئولیت ایجاد یک زندگی مشترک را بر عهده گرفته بودند، هم اکنون عهد شکنی می کنند. به صورتی که گویی هنوز هم در حال و هوای دوران مجردی خود به سر می برند. در چنین شرایطی است که باید از خود سوال کنید که آیا در انتخاب شریک زندگی درست عمل کرده اید؟

بر اساس گفته ی جک لندن، درست ترین عملکرد انسان زندگی کردن است نه وجود داشتن. به هیچ وجه نباید اجازه دهیم زندگی به هر صورتی که می خواهد پیش برود، این ما هستیم که باید به زندگی ریتم و روال بدهیم.

چنانچه پاسخ شما به این سوال مثبت باشد به احتمال خیلی زیاد چنین وضعیت نا به سامانی که ایجاد شده به صورت ناپایدار خواهد بود و می توانید آن را با رعایت برخی از اصول بر طرف کنید. اما اگر پس از جواب دادن به این سوال دچار شک شده باشیم، حتما اقدامات پیش از ازدواج را به به درستی انجام نداده ایم و در انتخاب طرف مقابل دچار اشتباه شده ایم.

یکی از روانشناسان در این زمینه می گوید: یک ازدواج خوب و درست به هیچ وجه تحت تاثیر برخی از فشار های فردی، اجتماعی و نیز خانوادگی انجام نمی گیرد. در حقیقت فردی که از دیر شدن زمان ازدواج خود ترس داشته باشد و یا این که خود را با هم سالان خود مقایسه کند که آن ها ازدواج کرده اند و او هنوز مجرد مانده است، در این صورت است که به ازدواجی تن می دهد که اساس آن نادرست می باشد. بهتر است بدانید که هر شخصی زندگی مجزایی دارد و شرایط زندگی هر فردی با بقیه متفاوت می باشد. به احتمال خیلی زیاد این چشم و هم چشمی ها زمینه های ایجاد اختلافات زناشویی شده و در طولانی مدت عوارض و پیامد های منفی در پی خواهد داشت.

خلوت کردن و برگشتن به دوران نامزدی

دختر و پسری که قصد شروع زندگی مشترک دارند و چنانچه خواستار داشتن یک زندگی سالم و خوب هستند، باید در دوران نامزدی بدون در نظر گرفتن هرگونه احساسات و با عقل و درایت کافی، یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند و پس از آن زندگی خود را با عشق آغاز کنند. در واقع هر اندازه هم که بین زن و مرد صمیمیت و عشق و علاقه وجود داشته باشد، باز هم در برخی از مواقع احتیاج دارند تا با خود خلوتی داشته باشند.

مریم، بیست و پنج ساله در این باره می گوید: تقریبا چهار سال از شروع زندگی مشترک من و همسرم می گذرد. اوایل زندگی آرام و گرمی داشتیم به صورتی که اکثر اوقات مان را با هم می گذراندیم، و از این بابت نیز بسیار راضی و خشنود بودیم. تصمیم گرفتم همراه با دوستان دوران دانشجویی ام به سفر یک روزه ای برویم ولی وقتی که با همسرم موضوع را در میان گذاشتم او با رفتن من مخالفت کرد.

تکلو یکی از روانشناسان می گوید: داشتن یک زندگی یکنواخت و بدون هیچ گونه هدفی و نیز بدون هیچ تنوعی انسان را از پا در خواهد آورد. چنانچه در زندگی مشترک یکی از طرفین به شدت کنترل گر باشد، باید بداند که کنترل کردن در زندگی کار بسیار بیهوده ای بوده و چنانچه فردی بخواهد کار اشتباهی را دور از چشم کسی انجام بدهد به هر صورتی باشد آن کار را انجام خواهد داد. بهتر است شرایط را ارزیابی کنید تا اگر مشکلی وجود دارد آن را با هم صحبتی با هم حل کنید. هر فردی نیاز دارد به این که هر چند مدت یک بار برای خود خلوتی داشته باشد، ولی بهتر است این خلوت ها مرز داشته باشند و در چهار چوب خاصی باشند.

به عنوان مثال اگر فردی دوست دارد که بخشی از وقت خود را با دوستانش بگذراند بهتر است ابتدا از سالم بودن آن مکان و فضا از نظر روانی مطمئن شود تا در صورت ناسازگار بودن با شان و منزلت یک فرد متاهل به آن جا نرود. چنانچه دوستانی که قرار است با آن ها وقت بگذرانیم متاهل باشند خیلی بهتر است و اگر هم مجرد باشند چنانچه شرایط نرمال و مورد قبول باشد هیچ مانعی ندارد. شرط اصلی داشتن یک رابطه ی سالم اعتماد و اطمینان است. زنی که به شوهر خود اعتماد داشته باشد و نیز مردی که به همسرش اطمینان دهد و او را در جریان هر مسئله ای که پیش می آید قرار دهد در مواجه با چنین شرایطی دچار مشکل نخواهند شد.

علت بی وفایی و عهد شکنی

به عنوان مثال زن و شوهری زمانی یک زندگی دلچسب و پر از عشقی داشته اند که هم اکنون به دلایلی به بن بست خورده است، و هم اکنون آن ها تنها همانند دو فردی هستند که با هم در یک خانه زندگی می کنند. در این میان تعهداتی که بین آن ها وجود داشته چه خواهد شد؟ بنابراین حتما یا یک مشکلی از قبل وجود داشته که از آن بی خبر بوده اند و یا این که مسئله ای به تازگی ایجاد شده است که باید به هر صورتی شده در مقابلش بایستند و آن را با هم حل کنند.

در این مورد امید 38ساله گفته است که: من همسرم را بسیار دوست داشتم و در اصل شروع زندگی مشترک ما بر اساس عشق بوده است. هنوز هم عشق میان من و همسرم وجود دارد ولی نسبت به قبل کمی کم رنگ تر شده است.

معمولا صبح که سر کار می روم تا عصر مشغول کار هستم و عصر تا شب نیز برای رفاه حال خانواده به اضافه کاری مشغول می شوم. همسرم نیز خود را به کار هایی سرگرم می کند و ما خیلی کم یکدیگر را می بینیم. فکر می کنم این روز ها دیگر زندگی مان یک زندگی مشترک نیست و هرکس سرش در لاک خودش می باشد. با این که با هم رابطه ی عاطفی خوبی داریم اما اکثر اوقات هر کدام از ما به کار های خود مشغول می باشیم. تصور می کنم در این میان یک نفر اشتباه می کند که زندگی ما همانند دوران مجردی شده است.

تکلو در این باره می گوید: جا دارد در این جا از مرد های خود شیفته یاد کنیم، این جور مردان به صورت ذاتی انسان های متعهدی نمی باشند و اختلافات روانی آن ها حل شدنی نیستند به جز این که تحت درمان های جدی قرار بگیرند. در کل یک زندگی زناشویی که منجر به بی وفایی زن و مرد می شود علل عمده ای دارد. برخی از افراد مفهوم عشق را نمی دانند و بدون هیچ علتی یک فرد دوست می دارند. از این راه که وارد زندگی فرد دیگری شوید اشتباه محض می باشد، به این خاطر که باعث می شود ما در تصمیم گیری دچار گمراهی شویم. بیشتر این مشکلات به خاطر نداشتن شناخت کافی از طرف مقابل در دوران قبل از ازدواج می باشد. در درجه ی اول باید مورد هایی نظیر ثبات روانی، صداقت داشتن، داشتن و یا نداشتن تعهد یک فرد را بسنجیم. ملال و خستگی که ممکن است ناشی از افسردگی ، دعوا در زندگی و غیره باشد باعث خواهد شد که فرد از همسر خود دوری کرده و اوقات خود را به صورت دیگری بگذراند.

احیا کردن زندگی مشترک

بر اساس گفته ی جک لندن، صحیح ترین عملکرد انسان زندگی کردن است نه وجود داشتن. به هیچ وجه نباید اجازه بدهیم که زندگی آن طور که می خواهد پیش برود، این ما هستیم که باید به زندگی ریتم و روال بدهیم. برای این که یک زندگی زناشویی به سردی نینجامد و یا در اصطلاح زن و مردی که در زندگی زناشویی با هم زندگی می کنند پس باید همه ی کار هایشان هم باید به هم گره بخورد. به دوران مجردی خود باز نگردید، سعی کنید همانند اولین روز های شروع زندگی مشترکتان، رابطه تان را گرم و صمیمی نگه دارید. به عنوان مثال خوش تیپ بودن، لباس پوشیدن های متنوع و یا این که فرستادن پیام های عاشقانه و از این قبیل کار ها که امروز انجم آن ها لوس بازی می دانید. برای این که بتوانید گرما و صمیمیت یک رابطه را حفظ کنید به همین کنار هم بودن ها و انجام برخی از این لوس بازی ها احتیاج دارید.

تکلو باز هم تاکید می کند که: ایجاد هیجان و سرگرمی، برآورده کردن برخی از خواسته های طرفین در زندگی مشترک مانند رفتن به مسافرت، خرید کردن به همراه هم، حتی حرف زدن با هم می تواند از جمله عواملی باشد که نبود آن ها ممکن است منجر به سست شدن و سردی در یک رابطه شود. در پایان باعث می شود تا هر کدام از طرفین برای خود زندگی کند و به طور دیگری خواسته ی خود را برطرف کند.

همین طور غرق شدن در کار های روز مره می تواند یکی دیگر از عواملی باشد که موجب ایجاد سردی در روابط زناشویی می شود. بهتر است در زندگی زناشویی میان کار و زندگی حد تعادل را رعایت کنیم و اجازه ندهیم که مشغله ی زیاد و پر کاری سبب ایجاد دوری و فاصله بین ما و همسرمان شود، که همین دوری و فاصله ی زیاد ممکن است باعث شود که روزی شما را از متاهلی به مجردی بکشاند.

مجددا ازدواج کنید

بهتر است بدانید که به وجود آمدن یکنواختی در زندگی مشترک موجب سرد شدن رابطه ی بین زن و شوهر خواهد شد ، همین سردی که ایجاد شده موجب دوری و ایجاد فاصله بین آن ها می شود و سرانجام فرد برای تغییر در حال و هوای زندگی خود به سمت فردی غیر از همسرش می رود. باید از همان اول زندگی از ایجاد یکنواختی در زندگی جلوگیری کنیم و اجازه ندهیم که هرکس برای خود به صورت جدا زندگی کند. زن و مرد در یک زندگی مشترک با یکدیگر زندگی می کنند بنابراین باید همه ی کار هایشان به هم گره بخورد. برای مثال تنها با احترام گذاشتن و یک سپاسگذاری بسیار ساده می توانید همسر خود را متوجه خود کنید. سعی کنید حتی اگر کوچک ترین کاری را انجام داد مانند خرید کردن، کمک کردن در انجام کار های خانه از او تشکر کنید. سعی کنید همانند روز های نخست ازدواج پس از اتمام غذا خوردن از دستپخت او جوری تعریف و تمجید کنید که گویی بار اولی است که غذایش به این خوشمزگی شده است. شخصی که واقعا زندگی اش را دوست داشته باشد برای جلوگیری از آسیب های وارده به رابطه اش از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد. آیا زندگی تان برای شما ارزشمند نمی باشد؟