چه نوع ازدواجی ایده آل است؟
زناشویی ایده آل
زناشویی ایده آل آنست که بطور کامل اهداف اصلی زناشوئی را تأمین کند. منظور اصلی از ازدواج سه چیز است. رفاقت، الفت جنسی و برقراری خانواده. بعبارت دیگر زناشوئی مبنی است براحتیاج به زندگی کردن با یکدیگر و امنیت روحی حاصل از آن، احتیاج به اظهار و نمایاندن میل جنسی و میل به ایجاد نسل، و بنابراین آن ازدواجی ایده آل خواهد بود که از عهده ایفای این اهداف به خوبی برآید.
مسلما رفاقت و دوستی حقیقی موقعی بوجود می آید که سازگاری و توافق اخلاق، سلیقه و علایق و از همه مهمتر انجذاب و محبت دو جانبه موجود باشد. عشق یکی از پایه های اساسی ازدواج می باشد.
Jahn Holmes می گوید «چسباندن دو سنگ بدون سیمان به یکد یگر مانند ربط دادن دو زندگی بدون عشق آسان میباشد». امروزه عده ای تمایل دارند به اینکه عشق را بقایای یک عصر تصوری بدانند ولی هنوز فيلسوف حقیقت بینی چون Bertrand Russel عقیده دارد که در روابط زن و مردی که یکدیگر را با محبت، صمیمیت و عاطفه دوست دارند نکته غیر قابل ارزشی یافت میشود و بی خبر از چنین عشقی نهایت تأسف و بدبختی است برای بشریت.
در حقیقت زناشوئی ایده آل بدون چنین عشق و محبت دو جانبه ای باشکال امکانپذیر می باشد. در چند مورد اهمیت تطبیق جنسی مطلوب را در زناشوئی بحث شده است. محبت زناشوئی باید همواره با عواطف همراه باشد.
- Ellisعشق را ترکیبی از شهوت و رفاقت میداند و هردوی آن برای برقراری زناشوئی مطلوب لازمند. تعلیم و تربیت جنسی در دوران جوانی، تهیه مقدمات قبل از زناشوئی و پرورش هنر عشق جنسی کمکهای شایانی به هم آهنگی زناشوئی خواهد کرد.
عاقبت الامر زناشوئی باید به فامیل تبدیل شده و زن و شوهر پدر و مادر شوند.Durent Will می نویسد: «تکامل عشق بدون بچه امکانپذیر نمی باشد». و مجدداً میگوید ازدواج جهت آنست که بیشتر والدین را با بچه مرتبط سازد تا خودشان را به یکدیگر.
گرچه ممکن است نداشتن بچه برای سعادت خانواده اشکالی نداشته باشد ولی باید دانست وجود بچه سبب کامل شدن زناشوئی میشود و این متضمن تناسب جسمی و ارثی زن و شوهر میباشد.
یک نکته دیگر موجود است که باید تذکر داده شود. گرچه، به طور مستقل مربوط به بحث امروز ما نیست و آن عبارتست از اهمیت امنیت اجتماعی و اقتصادی در موقعیت زناشوئی، دائماً مصادف با مشاجرات و خصومات زناشوئی می شویم که مربوط به عدم محبت، ناسازگاری جنسی و یا عدم و قدرت تولیدمثل نبوده بلکه در اثر نبودن لوازم زندگی، فقر و عدم امنیت اقتصادی می باشد.
یکی از شکوه های اجتماعی ما این است که خیلی از جوانان مجبورند به علت ضیق اقتصادی، سالها ازدواج خود را بتاخیر بیندازند و یا به علت عدم امکان تهیه وسایل جهت اطفال خود تا مدتی از بچه دار شدن خودداری کنند. در تحت چنین شرایطی درک لذایذ زناشویی مشکل خواهد بود.